به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با قتل زن جوانی بهنام مائده در یک آپارتمان مسکونی آغاز شد. گزارش این قتل توسط مهران همسر این زن به پلیس داده شد.
او در توضیح به مأموران گفت: روز جنایت مثل بقیه روزها صبح از خانه خارج شدم و عصر پس از بازگشت از سر کار هرچه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد. با کلید خودم در را باز کردم و با جسد همسرم مواجه شدم. ما هیچ دشمنی نداشتیم و نمیدانم چه کسی این قتل را مرتکب شده است.
پس از اظهارات همسر مقتول، جسد مائده به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقاتشان را در رابطه با شناسایی عامل قتل آغاز کردند و در ابتدا مشخص شد که عامل قتل بدون هیچ درگیری وارد خانه شده و سارق هم نبوده چراکه هیچ پول یا شیء گرانبهایی از داخل خانه سرقت نشده است.
در ادامه مأموران با دوربین مداربستهای که نزدیک خانه مقتول بود مواجه شدند و بررسی این دوربین نشان داد که صبح روز جنایت پس از خروج مهران، مرد جوانی وارد خانه آنها شده و پس از مدتی هم خانه را ترک کرده است.
نشان دادن تصویر این شخص به همسر مقتول راز این قتل را هویدا کرد و مهران با دیدن او گفت: این شخص بابک همکلاسی دوران کودکی من است اما سالهاست نه او را دیده و نه با او در ارتباط بودهام.
- اعتراف به قتل
بدین ترتیب بلافاصله بابک بازداشت شد و در همان مراحل ابتدایی بازجویی اتهام قتل را پذیرفت و گفت: من از دوران کودکی با مهران و میثم - برادر مائده - همکلاسی بودم. اما مدتی بعد از اطرافیانم شنیدم که میگفتند مهران و میثم مرا مورد تعرض قرار دادهاند.
این موضوع خیلی برایم گران تمام شد چراکه هیچوقت چنین مسألهای واقعیت نداشت. اما هرکدام از همکلاسیها و دوستان آن دوران را که میدیدم با طعنه به من میفهماندند که ما ماجرای تعرض آنها به تو را میدانیم و من تصور میکردم که عامل این شایعه خود مهران و میثم هستند. بنابراین بهدنبال آن بودم تا به نوعی انتقامم را از آنها بگیرم.
وی در ادامه افزود: چند سال بعد از دبیرستان مهران با خواهر میثم ازدواج کرد و من تصمیم گرفتم با رفتن به خانه مهران و گرفتن عکس بدون حجاب از مائده که به هردو آنها مرتبط بود از آنها انتقام بگیرم تا اگر دوباره آن حرفها را شنیدم عکس مائده را منتشر کنم تا آنها بدانند بازی کردن با آبروی افراد چقدر آزاردهنده است.
بابک در مورد روز جنایت هم گفت: آن روز با شاهکلید به خانه مهران رفتم اما وقتی مائده من را دید شروع به جیغ و داد کرد و بین ما درگیری رخ داد. او دستم را گاز گرفت و در یک لحظه برای ساکت کردنش مجبور شدم او را بکشم و بعد هم از آنجا خارج شدم اما فکر نمیکردم کسی بتواند من را شناسایی کند.
پس از اظهارات متهم به قتل، مهران و میثم مورد بازجویی قرار گرفتند و اظهارات بابک در مورد شایعه دوران کودکی را رد کردند.
همسر مقتول به بازپرس گفت: من و میثم از دبیرستان با هم آشنا شدیم و بعد از دوران سربازی با کمک پدرم خانهای خریدم و به خواستگاری خواهر میثم رفتم و زندگی بسیار خوبی داشتیم.
برادر مائده هم عنوان کرد: من هیچوقت با بابک دوست نبودم و فقط او را میشناختم. او با این افکار و حرفهای دروغش تنها خواهر من را قربانی کرد و ما از خون او نمیگذریم.
در ادامه بازپرس پرونده برای تکمیل تحقیقات متهم را به پزشکی قانونی معرفی کرد و متخصصان این سازمان اعلام کردند که متهم علائمی از بیماری پارانویا (بدگمانی) دارد اما رافع مسئولیت کیفری نیست.
بعد از آخرین اظهارات بابک در دادسرا، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم بهزودی محاکمه خواهد شد.