به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، بحث بر سر صدور مجوز ساخت تولیدات خانگی از سریال سازی به برنامههای ترکیبی هم رسیده است. طی چند وقت اخیر حرف و حدیثهای درباره توقف تولید برنامههای ترکیبی چهرههایی همچون رامبد جوان، مجید صالحی و عادل فردوسیپور در محافل رسانهای مطرح شده بود که از میان آنها تنها «امشو» با اجرای مجید صالحی بود که توضیح رسمی «ساترا» درباره توقف تولیدش منتشر شد و درباره باقی این تولیدات مجازی همه مراجع رسمی سکوت کردهاند. تولیداتی که برخی آنها را قربانی رقابت میان ارشاد و صداوسیما بر سر نظارت بر فضای مجازی میدانند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتگوی صریح و چالشی مهر با سید محمدمهدی طباطبایی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی است که به تشریح موضع این زیرمجموعه وزارت ارشاد در زمینه مجادلات اخیر بر سر نظارت بر محتوای تولیدی در فضای مجازی پرداخته است.
- آقای طباطبایینژاد با توجه به بیانیهای که سازمان صوت و تصویر فراگیر «ساترا» تنها چند ساعت بعد از انتشار خبر صدور پروانه ساخت برای برنامه «همرفیق» منتشر کرد، توضیح میدهید که چرا هنوز تولید محتوا در شبکه خانگی و دریافت مجوز بلاتکلیف است؟ و بالاخره مسئولیت در این حوزه با ساترا است یا سازمان سینمایی؟
بر اساس متون صریح قانونی مصوب نهادهای قانونگذار «صدور مجوز تولید و نمایش هرگونه محتوای سمعی و بصری» بر عهده وزارت ارشاد است. به تعبیری مسئولیت انتشار محتوا و صدور مجوز برای محصولات شبکه نمایش خانگی اعم از فیزیکی یا مجازی همچنان بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد است.
- حتی برای عرضه در پلتفرمهای فضای مجازی؟
صدور مجوز در هر پلتفرمی برعهده ما است. قانون حتی برای صداوسیما هم مشخص کرده است که اگر خود صداوسیما بخواهد اثری را تولید کند که در سیما پخش نمیشود، باید از ارشاد مجوز بگیرد؛ از انتشار تا تولید و مجوز محتوا در تمامی اشکال آن.
- آنچه که دیوان عدالت اداری به آن رأی داده است که «انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری فراگیر، منحصراً در صلاحیت رسانه ملی است» چطور؟ نکتهای که عیناً در ابلاغیه سال ۹۴ رهبر انقلاب هم بر آن تأکید شده است.
مساله این است که عبارت «صوت و تصویر فراگیر» که در این ابلاغیهها ذکر شده، مشخص نشده که چه مصادیقی دارد. متن قانونی که این مصادیق را مشخص کرده کجاست؟
- چون مصادیق مشخص نشده نمیتوان به آن عمل کرد؟
وقتی مشخص نشده است صداوسیما یا «ساترا» چطور آن را تفسیر میکند؟ حتی اگر هم مشخص شود مغایر با مصوبه مجلس است. باید صوت و تصویر فراگیر معین شود که شامل پلتفرمهای ویاودی میشود یا خیر؟ مرکز ملی فضای مجازی، صوت و تصویر فراگیر را تعریف کرده است که چنین رسانهای دو ویژگی دارد اول اینکه دارای کنداکتور پخش باشد. دوم اینکه کاربر غیرقابل شناسایی باشد که ویاودیها مصداق آن نیستند. همه ویاودیها کاربرانی قابلیت شناسایی دارند.
در تلویزیونها و آیپیتیویها شما نمیدانید مخاطب چه کسی است ولی در ویاودیها مشخص است. اختلاف نظری هم داریم که میگوئیم هنوز مرجعی این مصادیق صوت و تصویر فراگیر را تعریف نکرده است پس در این شرایط چرا صداوسیما مطابق خواسته خود آن را تعریف میکند. ممکن است صداوسیما بگوید هر پلتفرمی که بیش از صد هزار کاربر داشته باشد، مصداقی از صوت و تصویر فراگیر تلقی میشود. اینگونه باید گفت حتی کسانی که در شبکههایی مثل اینستاگرام با فالوور صد هزار نفر به بالا فعالیت دارند و محتوای صوتی و تصویری میگذارند، شامل این پلتفرمها میشوند و باید کنترل آنها را به صداوسیما سپرد. در صورتی که در عمل اینگونه نیست.
- چرا این بلاتکلیفی به نتیجه مشخصی نمیرسد؟ صداوسیما عنوان میکند این وظیفه بر عهده آنهاست و شما میگوئید هنوز مصادیق ورود صداوسیما مشخص نشده است.
پلتفرمهای ویاودیها رقیب تلویزیون هستند اما واقعیت این است که تقابل و دشمنی ندارند و از این منظر جای نگرانی نیست. اینها مجموعههایی همراه هستند. تلویزیون بخشی از خواستههای مخاطبان را تأمین میکند که مخاطب عمده و گستردهای هم دارد و کسی که علاقمند به هزینه کردن باشد به ویاودی میآید. با این حال درباره مدیریت و صدور مجوز محتوا در فضای ویاودی ها، یک اعتراض اصلی ما این است که ویاودیها مصداق صوت و تصویر فراگیر نیستند. پس مدیریت و نظارت بر آنها به عنوان یک امر غیرقانونی به صداوسیما محول شده است.
اگر قرار است این اختیار محول شود قانون باید این را بگوید. شورای عالی فضای مجازی باید به صورت مصداقی، صوت و تصویر فراگیر را تعریف کند و اگر براساس تعریف به صداوسیما واگذار کرد، ما هم حرفی نداریم. هر چند بعد از آن هم میتوان این نقد را وارد دانست و قانونگذار را مورد سوال قرار داد که صداوسیما چطور میتواند برای ویاودیها که در عمل رقیبش محسوب میشوند تنظیمگری کنند؟
- بالاخره چرا مدیران ارشاد و صداوسیما در این زمینه به هماهنگی نمیرسند؟
ممکن است گفته شود از نوع مدیریت ارشاد ناراحت هستند. عیبی ندارد آدمهای خود را بگذارند. ویدئویی اخیراً در صداوسیما علیه شبکه نمایش خانگی پخش شد، من میتوانم همین ویدئو را برای تولیدات تلویزیونی بسازم. اینکه بخشهایی از سریالهای خانگی را گلچین کرده و مردم را نسبت به آن تولیدات بدبین کنید که کاری ندارد. من نمیخواهم بگویم این سریالها ایرادی ندارند و بدون اشکال بودهاند اما سریالهای خانگی نشان داده است که در ۱۰ سال اخیر توانسته است درهای شبکههای ماهوارهای خانوادهستیز را تخته کرده و مخاطب را جذب خود کند. توانسته است مخاطب ماهواره را پای سریالهای جمهوری اسلامی بنشاند. با این حال ممکن است در این سریالها مثلث و مربع عشقی هم بوده باشد... د.
- اما بسیاری معتقد هستند سریالها سکانسها و مضامینی دارند که گاهی با همان آثار ماهوارهای برابری میکند.
ببینید عدهای میگویند شبکه خانگی مثل شبکههای ترکیهای و فارسی وان و… شده است. درحالیکه آن شبکههای ماهوارهای پر از سریالهای هنجارشکن بودهاند. سریالهایی که فضایشان شکستن حریمهای شرعی بوده است. در سریالهای ما ممکن است فضاهای ملتهب و عاشقانه وجود داشته باشد اما هیچیک از این سریالها از شرع خالی نشده است. التهابهای عاشقانه داشته است که البته من هم شخصاً موافق آنها نیستم ولی میخواهم بگویم هیچیک حریمشکنی نکردهاند.
ضمن اینکه باید بگویم در همین ویدئویی که از تلویزیون پخش شد، بخشهایی به سریال «موچین» که به خود تلویزیون تعلق دارد مربوط میشد؛ سریالی که خود تلویزیون مجوزش را داده است و جالب است بدانید که ضعیفترین و عذر میخواهم باید گفت مبتذلترین سریال نمایش خانگی همین اثر بوده است.
- مبتذل به معنای اخلاقی یا سطحی بودن؟
ضعیفترین سریال هم به لحاظ محتوا و هم ساختار. الان حدود ۲۷ سریال در مراحل مختلف پیش تولید و تولید قرار دارد و «موچین» عنوان اولین کار در این ۱۰ سال تولید شد که صداوسیما مجوز آن را داده است.
- به هر حال این سریال ضعیف است و ما هم آن را نقد کردیم اما ملتهب نیست...
واقعاً این سریال را در مقابل «آقازاده» یا «هم گناه» بگذارید، اصلاً قابل مقایسه هم نیستند.
- شما یک نمونه ضعیف را با سریالهای موفق ارشاد مقایسه میکنید!
میخواهید از سریال «دل» مثال بزنیم؟ اولاً این سریال بسیار پربیننده است. دوم اینکه هیچگاه حریمهای اخلاقی را نشکسته است و البته سریال ملتهبی است که تعدد ارتباطات عاشقانه را در داستان خود دارد و این حتماً یک نقطه ضعف است. من هم موافق این سریال نیستم، اما درخواست اولیه برای مجوز آن را یکی از مدیران وقت حوزه هنری، بهعنوان یکی از نهادهای مورد اطمینان ما داده بود. میدانستیم که تعدد روابط عاشقانه ممکن است در داستان ملتهب باشد ولی با خودمان گفتیم در مسیر تولید حتماً دوستان نظارت و مراعات میکنند. ما محدودیتهایمان را گفتیم و تذکراتمان را هم دادیم. سری اول درخواست انتشار آن هم از سوی مؤسسه «سوره» آمد و بعد از مدتی که قسمتهای مختلف توزیع شد، دوستان کنار کشیدند.
- اما مساله فقط «دل» نیست، سریالهای مختلفی در این سالها بوده است که از معضلات این چنینی برخوردار بودهاند.
بدترین سریال ما که مورد نقد قرار گرفته سریال «دل» بوده است، سریالهای دیگر که تا این اندازه مورد نقد قرار نگرفتند...
- سریالهای مختلف دیگری هم از همین زاویه مورد انتقاد بودهاند «ممنوعه» که توقیف هم شد یا «رقص روی شیشه» و سریالهایی دیگر...
سراغ قبلیها هم میرویم. در ویدئویی که از تلویزیون پخش شد بیشتر ایرادها به سریال «دل» وارد شد که بازهم تأکید میکنم این سریال هم حریمهای اخلاقی را نشکسته است. البته انتقادها به آن وارد است و من هم با منتقدان این سریال موافقم. با این میزان از التهاب و کش آمدگی در روابط که سریال را به درازا کشانده، من هم موافق نیستم و به تهیهکننده هم تذکر دادهام.
- طبیعتاً هم بخشی از نظارت به نظارتهای پسینی هم برمیگردد.
اجازه بدهید درباره تجربه «دل» بیشتر توضیح دهم. ببینید ناظر پروژه کیست؟ ما از یکی از مدیران باسابقه تلویزیون که تجربه تهیهکنندگی هم داشتند درخواست کردیم که روی این سریال نظارت داشته باشد و آن را نجات دهد. ایشان هم ورود کرد، موارد اصلاحی را به گروه تولید سریال داد و مواردی را که فکر میکردیم با مدیریت او که پیش از این از مدیران ارشد صداوسیما و مورد اعتماد این نهاد بوده است، اصلاح کردیم. البته وی از مدیران مورد اعتماد ما هم بود و به سلایق او اطمینان داشتیم.
در حوزه پخش هم باید گفت، ما در سازمان سینمایی با فضای تلویزیون بیگانه نیستیم. اکثر مدیران درجه یک صداوسیما در شوراهای ارشاد هم حضور دارند. آقای دکتر حسن خجسته که سالها معاون صدا بودهاند عضو شورای نمایش است، دکتر حسین کرمی که قائم مقام معاون سیماست عضو شورای پروانه ساخت و نمایش است، یعنی مسئولیتهایی که نقش کلیدی دارد. محمد احسانی مدیر شبکه نسیم، رضا پورحسین از دیگر مدیران عضو شوراهای ما هستند. محمدمهدی یادگاری، کامبیز اخوان صفا، آقای قاسم خان که بازنشسته صداوسیماست همه مسئولیتهای مهمی در صداوسیما داشته یا دارند. حتی خود من تهیهکننده ارشد صداوسیما بودهام که بیش از ۲۰ سال در آن فعالیت داشتهام و الان در جایگاه معاون سازمان سینمایی هستم.
- پس چرا الان اینقدر ارشاد و صداوسیما برای هماهنگی در این حوزه به مشکل خوردهاند؟
سوال همین است، چرا صداوسیما یک باره درباره برخی برنامهها اینها را مطرح میکند؟ چرا درباره یک سریال ترکیبی این را مطرح کرده است؟ دلیلش این است که برنامهای به تهیهکنندگی عادل فردوسیپور و یا برنامه تولیدی شهاب حسینی میتواند فضای نمایش خانگی را پررونق کند.
- یعنی به روند جدید مجوزها مربوط نمیشود؟ به طور مثال به این سیاست که شما اعلام کردهاید دیگر مجوز ساخت به مجموعههای خانگی نمیدهید؟
این توقف یک ماه است که اعمال شده آن هم فقط در حوزه سریالسازی؛ این به معنای محدودیت نیست.
- یعنی در آینده دوباره شروع میکنید به مجوز دادن برای سریالهای خانگی؟
همانطور که آقای حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی هم در مصاحبه خود اعلام کرد ما تا اطلاع ثانوی این روند را متوقف کردهایم تا تصمیمات قانونی گرفته شود. مرجع قانونی باید تصمیم بگیرد که از این به بعد این مرجع ساترا یا صداوسیما است. این مرجع بالادستی شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی فضای مجازی است.
- پس علی رغم اینکه طبق ابلاغیههای رسمی مسئولیت نظارت و مدیریت در این حوزه انحصاراً به صداوسیما داده شده، شما معتقدید هنوز تکلیف و مصادیق آن مشخص نیست؟
حرف ما این است که مرجع قانونی در حال حاضر تعریفی برای «صوت و تصویر فراگیر» ارائه نکرده است و به همین دلیل از نظر ما تا زمانیکه این تعریف ارائه نشود تعریف قانونی موجود عملی نیست؛ یعنی صدور هر گونه محتوا طبق قانون فعلاً بر عهده وزارت ارشاد است. تأکید ما بر این است که تعامل کامل با همکارانمان در صداوسیما داشته باشیم و مصر هستیم که همه کارها بر محور قانون پیش برود. اگر قانون تصمیم به تغییر شرایط فعلی بگیرد و مسئولیت در این زمینه واگذار شود، کاملاً مطیع و تابع خواهیم بود، حتی اگر در اصل واگذاری نقدهایی هم داشته باشیم.
- با توجه به تمام این مباحث مشخصاً بفرمائید «همرفیق» میتواند با همان مجوز سازمان سینمایی به تولید برسد؟
بله «هم رفیق» میتواند تولید شود و هرکسی هم جلوی تولید آن را بگیرد تخلف محسوب میشود و اقدامی غیرقانونی کرده است.