به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، ازجمله دستاوردهای مهمی که روز پنجشنبه ۳۰ مرداد ماه در حوزه محصولات دفاعی ساخت وزارت دفاع رونمایی شد، موشک بالستیک راهکنشی (تاکتیکی) «قاسم» بود که به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نامگذاری شده است و در واقع آخرین محصول موشکی رونمایی شده کشور در دسته موشکهای زمین به زمین بالستیک محسوب میشود.
این موشک دارای سوخت جامد ترکیبی بوده و به صورت مایل پرتاب میشود. مشخصات کلی این موشک به شرح زیر است:
طول: ۱۱ متر
جرم: حدود ۷ تُن
وزن: سرجنگی ۵۰۰ کیلوگرم
نوع سرجنگی: جدا شونده و هدایتپذیر تا انتهای مسیر (قابلیت نقطه زنی)
سرعت ورود به جو: ۱۲ ماخ
سرعت اصابت به زمین: ۵ ماخ
برد: ۱۴۰۰ کیلومتر
این مشخصات، موشک قاسم را یک موشک قدرتمند نشان میدهد که سرجنگی آن قابلیت انهدام اهداف محافظت شده با سطوح مقاوم بتنی را نیز به راحتی دارد. به گفته مسئولان، بُرد این موشک قابل افزایش تا حدود ۱۷۰۰ الی ۱۸۰۰ کیلومتر است.
- مشخصات ظاهری
موشک قاسم از یک مرحله پیشران سوخت جامد برخوردار است که در داخل بدنه استوانهای همچون سایر موشکهای بالستیک قرار گرفته است. بالکهای پایدارساز در انتهای بدنه و سرجنگی جدا شونده مجهز به بالکهای کنترلی با قطری کمتر از قطر بدنه از دیگر شاخصههای این موشک است.
طول بدنه ۱۱ متری و قطر بدنه حدود ۸۵ تا ۹۵ سانتیمتری این موشک جدید آن را در رده موشکهایی با نسبت طول به قطر کمتر همچون موشک خرمشهر قرار میدهد. این عدد برای موشک قاسم در حدود ۱۱.۶ تا ۱۲.۴ قابل تخمین است.
کاهش نسبت طول به قطر موشک که به آن نسبت لاغری یا Slenderness ratio نیز گفته میشود، مزیتهایی برای صلبیت بیشتر سازه موشک و کاستن از کمانشهای موضعی (buckling) به همراه داشته و در نتیجه میتوان برای رسیدن به قابلیتهای سازهای مشخص، تا حدودی وزن سازه را نیز کاهش داد.
نکته مهم دیگری که با نگاهی به منابع علمی میتوان دریافت، این است که موشکی با نسبت طول به قطر کمتر، برای پرواز در سرعتهای بالا مناسبتر است. البته قطر بیشتر سبب افزایش نیروی پسا در فاز اوجگیری نیز میشود که با پیشران قویتر قابل جبران است؛ پیشرانی که بدنه بزرگتر موشک جدید جای کافی برای قرار گرفتن آن را دارد.
موشک «قاسم» پس از قسمت پیشران، با یک بخش واسطه تطبیق دهنده قطر، به بخش سرجنگی متصل میشود. به نظر میرسد علت استفاده از این بخش تطبیق قطر، مشابه علت بهکارگیری بخش مشابهی در موشکهای بالستیک «قیام» و «قدر» و «سجیل» باشد یعنی استفاده از یک سرجنگی موجود و عدم طراحی یک سرجنگی جدید با قطر مشابه موشک جدید.
در واقع، در صورت موجود بودن یک سرجنگی با قابلیتهای مطلوب عملیاتی، اساساً اقدام به طراحی جدید، سبب اتلاف منابع شده و در عوض استفاده از سرجنگیای که قبلاً طراحی، آزمایش و تولید شده سبب کاهش قابل توجه هزینههای تحقیق و توسعه میشود.
نوک دماغه این سرجنگی -که نوک تیز نبوده و دارای زاویه انحنای زیاد است- همچون موشکهای هایپرسونیک «ذوالفقار» و «دزفول» برای مقابله با گرمایش آیرودینامیکی با این زاویه ساخته شده و به علاوه از یک ماده فناشونده گرافیتی نیز در نوک آن استفاده شده است.
اندازه گیریها نشان میدهد که قطر قسمت پایه سرجنگی موشک «قاسم» مشابه موشک «ذوالفقار» بوده و این امر گمانه استفاده از همان سرجنگی را روی موشک جدید تقویت میکند. در غیر اینصورت، لزومی نداشت قطر پایه سرجنگی از قطر بدنه کوچکتر باشد.
همچنین احتمالاً همچون سرجنگی موشک «ذوالفقار» یک رانشگر در داخل سرجنگی قرار گرفته که پس از جدا شدن از پیشران مرحله اول به کار میافتد. در تصاویر اصابت سرجنگی موشک «قاسم» به نظر میرسد که این رانشگر هنوز در حال کار است.
- شاخصههای جدید طراحی
برخلاف تصور اولیه مبنی بر اینکه موشک «قاسم»، نمونه جدیدی از نسل فاتح است، اما افزایش قطر بدون افزایش قابل توجه طول که سبب تفاوت محسوس نسبت لاغری این موشک شده، اولین وجه تمایز آن با خانواده فاتح است. این در حالیست که در موشک «ذوالفقار» -که نمونه بزرگتری از موشکهای فاتح است- همراه با افزایش طول، افزایش قطر نیز رخ داده و در نتیجه نسبت طول به قطر تقریباً مشابه موشکهای فاتح باقی مانده است. دومین وجه تمایز طراحی موشک «قاسم» با نسل فاتح، اختلاف قطر پایه سرجنگی با بدنه اصلی موشک است که به آن پرداخته شد.
اما مهمترین وجه تمایز موشک «قاسم»، استفاده از یک طراحی جدید و تا حدود زیادی منحصر به فرد در بین موشکهای بالستیک و آن هم استفاده از ۸ بالک ثابت پایدارساز در انتهای بدنه است.
در موشکهای خانواده فاتح، چهار بالک پایدارساز و چهار بالک مثلثی کوچکتر در جلوی پایدارسازها، در حکم شناسنامه ظاهری این موشکها هستند. اما در موشک جدید از بالکهای مثلثی کوچک خبری نیست و تعداد بالکهای پایدارساز نیز از ۴ به ۸ عدد افزایش یافته است.
این امر قطعاً برای تأمین نیروی کافی برای پایدارسازی بدون افزایش بیشتر مساحت بالکهای پایدارساز صورت گرفته است. در واقع خود این بالکها نیز دارای طراحی مشابه نمونه مورد استفاده از نسل فاتح هستند که باز هم سبب کاهش زمان و هزینه توسعه موشک شده اما تعداد آنها و دوماً زوایای چیده شدن آنها به دور بدنه متفاوت از قبل شده است که یک تغییر در طراحی به شمار میرود.
استفاده از ۸ بالک پایدارساز در این رده از موشکها تقریباً منحصر به فرد است. با توجه به کاهش طول موشک و کاهش فاصله بالکهای انتهای بدنه با مرکز جرم، احتمالاً نیاز به سطح بیشتری برای پایدارسازی بوده اما متخصصان سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع به جای افزایش مساحت بالکهای چهارتایی -که هم مشکلات انبارداری، حملونقل و نصب موشک روی سکو را به دنبال داشته و هم نیازمند صرف هزینه و زمان برای طراحی و شبیهسازی مجدد است- اقدام به افزایش تعداد بالکها کردهاند.
- ویژگیهای عملیاتی
موشک «قاسم» پس از موشکهای «دزفول» با برد ۱۰۰۰ و «ذوالفقار» با برد ۷۰۰ کیلومتر، دوربردترین موشک بالستیک سوخت جامد تاکتیکی کشور است. (لازم به ذکر است که موشک دو مرحلهای سجیل با برد ۲۰۰۰ کیلومتر در رده موشکهای برد بلند و راهبردی قرار میگیرد.)
در واقع صنعت دفاعی کشور مسیری را که با موشکهای «فاتح-۱۱۰» با برد ۳۰۰ کیلومتر، «فاتح-۳۱۳» با برد ۵۰۰ کیلومتر و سپس «ذوالفقار» با برد ۷۰۰ کیلومتر طی کرده است، امروز و در کمتر از ۴ سال پس از موشک «ذوالفقار»، با یک افزایش ۱۰۰ درصدی در برد ادامه داده است.
موشک «قاسم» با برد ۱۴۰۰ کیلومتر را میتوان اولین موشک بالستیک تاکتیکی و سوخت جامد ایرانی دانست که براحتی توان رسیدن به سرزمینهای اشغالی را دارد.
پیش از این، موشک «دزفول» با برد ۱۰۰۰ کیلومتر در صورت شلیک از برخی نقاط مرزی -که خود مشکلاتی در زمینه عملیاتی به دنبال داشت- میتوانست برخی نقاط محدود در سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد ولی امروز با موشک جدید «قاسم» به راحتی میتوان از عمق بیشتری از خاک کشور، هر نقطه از سرزمینهای اشغالی را که محل استقرار صهیونیست هاست با دقت کم نظیری هدف قرار داد.
شلیک از عمق مطمئن از داخل خاک کشور، امکان شناسایی موشک پیش از پرتاب را بسیار کاهش داده و همچنین فرصت کمتری به سامانههای دفاع موشکی دشمن برای واکنش احتمالی میدهد. اما در این مرحله نیز سرجنگی جدا شونده موشک «قاسم» -که بازتاب راداری بسیار کمتری نسبت به بدنه دارد- و نیز سرعت بالای آن در ورود به جو، کار دفاع را برای سامانههای موشکی دشمن بسیار سخت کرده و ضریب موفقیت حمله موشکی را به میزان چشمگیری بالا میبرد.
لازم به ذکر است که اگر گمانه زنی انجام شده در این گزارش در مورد یکسان بودن سرجنگی موشک جدید با موشک «ذوالفقار» صحیح باشد، پس سرجنگی مورد استفاده در موشک «قاسم»، آزمون واقعی عملیاتی را نیز دو بار و در حمله به مواضع داعش در سوریه به خوبی پس داده است.
صرف نظر از امکان افزایش برد موشک «قاسم» به برد ۱۸۰۰ کیلومتر، این موشک با توجه به ابعاد و وزن بسیار کمتر نسبت به موشک «سجیل»، عملکرد تاکتیکی و لجستیکی بهتری نیز دارد که امر اختفاء پیش از شلیک و سرعت بالاتر فرایند شلیک را به واسطه عدم نیاز به عمودسازی موشک و تثبت آن در این حالت به ارمغان میآورد. قابلیت هدایت سرجنگی تا نقطه اصابت به واسطه بالکهای کنترلی آیرودینامیکی نیز امری تثبیت شده در این موشک است.
همانطور که اشاره شد، موشک «قاسم» به واسطه سرعت بالای ورود به جو در مقایسه با موشکهای با برد مشابه و نیز سرعت هایپرسونیک ۵ ماخ در لحظه اصابت، شانس سامانههای دفاع موشکی دشمن را برای رهگیری موفق و انهدام خود بسیار کاهش داده است.
در حالی این موشک به برد ۲ برابر موشک «ذوالفقار» دست یافته که طول آن نسب به «ذوالفقار» تنها ۷۰ سانتیمتر بیشتر است و این امر سبب میشود تا از پرتابگرهایی با طول بیشتر بینیاز بوده و از نظر قابلیت اختفاء و لجستیک و جابجاییهای راهکنشی (تاکتیکی) نیز موشک «قاسم» عملکرد مناسبی داشته باشد.
محاسبات مقدماتی نشان میدهد که ویژگیهای سرعتی این موشک در محدوده خارج از جو، میتواند آن را به گزینه مطلوبی برای ایفای نقش ضد ماهواره تا ارتفاع مداری زیر ۶۰۰ کیلومتر نیز در آینده بدل کند که پرداختن به آن از حوصله این مطلب خارج است.