به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، مسئلهای که راهحل آن به گفته فراهانی، در دو بخش فوری و درازمدت در حال بررسی است. اقدام فوری یا عاجل یعنی تغییر محل عبور و مرور تانکرهایی که روزانه از مابین محلات مسکونی میگذرند و اقدام درازمدت هم جابهجایی همیشگی انبار نفت از بافت مسکونی به منطقهای غیرمسکونی.
انگار عادت کردهایم
ماشین، از انتهای بلوار آبشناسان دور میزند و وارد باکری میشود. تابلوهای شهران نمایان میشود و وارد یکی از غربیترین محلات تهران میشویم. شهران که هم کنار انبار نفت قرار گرفته و هم پست فشارقوی برق ۶۴ولتی که به جای آنکه مردم را دستکم از برق بینیاز کند، قطعی مداوم برق با خودش آورده و عدم امکان نصب روشنایی در معابر. راننده میگوید: «چسبیده به انبار پر است از مغازه و سفرهخانه و مجتمع مسکونی».
راست میگوید؛ فلکه دوم که تمام میشود، تانکرهای پارکشده و تانکرهای در حال رفتوآمد توجه را به خودشان جلب میکنند. از شمال به جنوب و جنوب به شمال صف کشیدهاند و در خیابان میشود آنها را شمرد. یک، دو، سه، تا ۱۰ و... بعد شمارش از دستم در میرود و مجتمعهای مسکونی نمایان میشوند.
انتهای شهران، از همانجایی که تانکرها نمایان میشود، شکل شهر هم عوض میشود. کمی بعد از مجتمع مسکونی کوهستان، یعنی بعد از نانوایی لواشی و سوپرمارکت، میشود تابلوهای عکسبرداری ممنوع را دید. سفرهخانههایی که کار و کاسبیشان به خاطر کرونا کساد است، به بیخ انبار نفت چسبیدهاند و همهجا تا چشم کار میکند، مجتمع مسکونی است... . کوهسار و کوهستان و کوثر و شهران ۱ و ۲ بخشی از مجتمعها هستند. مردم در رفتوآمدند، زندگی در کنار دکلهای تنومند برق که کنار هم صف کشیدهاند و انبار نفت و تانکرهایی که بمب سیار هستند، جاری است. صاحب سوپرمارکت حوصله ندارد. وقتی سؤال میکنم نگران انبار نیستی، بدون اینکه سرش را بالا بیاورد میگوید: «بالاخره باید مرد دیگه! چه امروز، چه فردا... خیلی بهش فکر نمیکنم». خب بالاخره اینجابودن ممکنه یکم نگرانتون کنه... زن همسایه که شیر را روی دخل میگذارد میگوید: «شما این دکلهای فشارقوی رو ببین. کلا عادت کردیم بدون آنکه دلیلش مهم باشه». کمی پایینتر نرسیده به فلکه دوم مغازه بستنیفروشی است. صاحب مغازه میگوید: «بعد ماجرای بیروت مردم بیشتر اضطراب دارن. شما حساب کن روزی ۴۰۰ تا تانکر از جلوت رد بشه. هم سروصدا، هم آلودگی هوا، هم اینکه باید چشمت به این باشه که یا امروز بترکه یا فردا... نگرانیم دیگه».
انبار نفت باید برود
«انبار نفت محله شهران یک بمب هیدروژنی داخل شهر بوده و روی گسل زلزله مشا بنا شده، انبار نفت شهران با مخازنی غولپیکر درست در بطن بافت مسکونی شمال غرب تهران در محله شهران قرار گرفته و هر روز حدود ۳۰۰ تانکر ۳۰ هزارلیتری حمل سوخت از ابرمخازن این انبار نفت بارگیری میکنند و سپس از وسط بافت مسکونی و خیابانها و کوچههای شهران میگذرند و نهایتا وارد بزرگراه میشوند».
این همان پستی بود که مجید فراهانی عضو شورای شهر، بعد از واقعه بیروت در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. او بعد از گذشت حدود ۱۰ روز از این واقعه درباره اقداماتی که انجام داده به «شرق» میگوید: «این منطقه یکسری اقدامات عاجل را میطلبد و یکسری اقدامات زمانبر و بلندمدت. در گذشته تفاهمنامهای زمان وزارت آقای نوذری در وزارت نفت با آقایان چمران و قالیباف امضا شده بود، مبنی بر انتقال این مخازن به خارج از تهران. اما متأسفانه با رفتن آقای نوذری از وزارت نفت، این تفاهمنامه دنبال نشد. بنابراین مطلب اصولی که باید انجام شود، احیای این تفاهمنامه است تا مخازن به خارج از تهران منتقل شود. اما تا زمانی که این اتفاق بیفتد، ما در حال پیگیری اقداماتی عاجل هستیم. اینکه مسیر رفتوآمد تانکرها به جای اینکه از شهران شمالی و جنوبی باشد، از داخل اتوبان اتفاق بیفتد».
او در ادامه با بیان اینکه بنزین از طریق دو خط لوله از محل پالایشگاه تهران که در ری واقع شده، از زیر تهران به مخازن منتقل میشود، گفت: «بنزین و گازوئیل و نفت سفید به ۱۱ مخزنی که در انبار نفت شهران مستقر هستند ریخته میشود و سپس از طریق تانکرها (حدود ۳۰۰ تانکر به صورت روزانه از این مخازن بارگیری میکنند) پمپبنزینهای شهر را تغذیه میکنند؛ بنابراین مسیر تانکرهایی که این بنزین را میگیرند و به داخل شهر میبرند، از مسیر مسکونی میگذرد. یعنی از مسیر شهران شمالی و جنوبی میگذرد و بعد وارد اتوبان میشود. در این مسیر هم بارها واژگونی تانکر اتفاق افتاده و گزارشهای متعددی در این زمینه به دست ما رسیده است. هرکدام از این تانکرها عبورشان از مجاورت مناطق مسکونی خطرات جدی به دنبال دارد. با توجه به بررسیهای ما، این امکان وجود دارد که مسیری جدید از شرق مجموعه مخازن شهران، باز شده و این محل عبور و مرور تغییر کند. این کار نیازمند محوطهسازی داخل مرکز مخازن و بخشی از مسیرسازی در بیرون دارد که تانکرها وارد بالاترین نقطه باکری شمال شوند و رفتوآمدشان کاملا از مسیر اتوبان اتفاق بیفتد».
فراهانی گفت: «مسئله سومی که آقای کرمی مدیر ستاد مدیریت بحران شهر تهران در حال دنبالکردن آن است، مسئله انتقال بنزین از زیرزمین پالایشگاه تهران به مخازن نفت شمال است. این لولهها ۵۰ سال از عمرش میگذرد و به مرور امکان خوردگی آن میرود. با توجه به اینکه داخل بنزین گوگرد وجود دارد، امکان خوردگی بیشتر است. در گذشته گزارشهایی مبنی بر این داشتیم که نشت بنزین از این لولهها باعث آلودهشدن مخازن زیرزمینی شده. ازجمله اینکه روستای اسماعیلآباد در جوار تهران که این لولهها از بخش زیرین آن رد میشود، عملا در زمان آقای احمدینژاد تخلیه شد؛ چراکه بنزین در چاههای این دولت نشت پیدا کرد و برای همین دولت هزینهای را برای انتقال روستاییان برعهده گرفت. لذا به واسطه اینکه این لولهها در مسیری بیش از ۱۰ کیلومتر از ری تا شهران میگذرد، تضمین اینکه نشتی ندارد نیازمند آزمایش است.
لازم است که دستگاههای اتوماتیک مرتبا آن را کنترل کند. لذا این موضوع هم در دستور سازمان مدیریت بحران تهران است تا ضمانتی ایجاد کند که این لولهها نشتی ندهند. اما راهحل اصلی و اصولی امضای تفاهمنامهای جدید بین وزیر نفت و شهردار تهران برای انتقال این مخازن است». او در پاسخ به این سؤال که آیا مخازن نفتی دیگری هم در تهران داریم، گفت: «یکسری مخازن هم در سوهانک و مخازنی هم در ری داریم. اما اولویت اصلی بحث مخازن شهران است».
حادثه در کمین شهران
هومن طاهری، دبیر شورایاری شهران شمالی درباره دغدغه مردم منطقه شهران با بیان اینکه انبار نفت از سال ۵۳ در منطقه شهران تأسیس شده، گفت: «زمان تأسیس انبار، آنجا منطقه مسکونی نبوده است. به مرور بعد از افزایش جمعیت تهران، این منطقه تبدیل به بافت مسکونی شده و نزدیک انبار، ساختوساز صورت میگیرد. این انبار برای خود حریمی داشته که متأسفانه این حریم شکسته شده و ما شش دستگاه آپارتمان چسبیده به جوار انبار نفت داریم که نمیدانم با مجوز ساخته شده یا غیرقانونی است. البته بقیه ساختوسازها با انبار نفت فاصله دارد. اما این دغدغه پیشتر از حادثه بیروت وجود داشت و مطالبه مردم از ۱۰ سال گذشته انتقال این انبار بود و مکاتباتی هم در این زمینه صورت گرفته. قبلا هم برای تانکرهای حمل مواد سوختی حوادثی پیش آمده و باعث شده بود مردم پیگیر جابهجایی این انبارها باشند».
او افزود: «بعد از ماجرای بیروت این حساسیت بیشتر شد. در جلسه شورای شهر هم که به پیشنهاد شورا برگزار شد، متأسفانه اصلیترین متولیان این برنامه یعنی مسئولان وزارت نفت با وجود دعوت، در جلسه حضور نداشتند. اصلیترین دغدغه برای ما نزدیکیمان به گسل است. اگر موقع زلزله این مخزن آسیب ببیند، حجم زیادی از مواد سوختی که آنجا ذخیره شده، میتواند بحران جدی درست کند. موضوع بعدی که با توجه به داستانهای حاشیهای بحث بیروت و شایعاتی نظیر زدن انبار بیروت با موشک ایجاد شده، این است که مردم محل میگویند با توجه به اینکه ما هم در منطقه دشمن زیاد داریم، اگر اتفاقی بیرونی بیفتد، چه باید کرد؟ اصلا فرض کنید مقاومت و ایمنی مخازن در برابر زلزله تأمین شد، در برابر شیطنت عوامل خارجی چه باید کرد؟».
او با بیان اینکه حالا که در شرایط صلح هستیم، باید مسائل دیگری را در نظر داشت، گفت: «ما این مسئله علمی را به صورت علمی آنالیز کردیم. در منطقه شهران سه بحران داریم. یکی انبار نفت، یکی تردد تانکرها و دیگری پست فشارقوی برق که در محله وجود دارد. اصلیترین خطر برای مردم جدا از انبار نفت، تردد تانکرهاست. این قضیه تانکرها با بحثهای فنی قابل پیشگیری نیست، چراکه بحث اشتباه انسانی در آن دخیل است. کافی است که راننده نتواند تانکر را کنترل کند؛ کمااینکه ما نمونه حوادث مشابه را در ۱۰ سال اخیر داشتهایم. سال ۹۳ یک بار تانکری دور میدان شهران که شیب زیادی دارد واژگون شد و تمام جویهای آب پر از بنزین شد. یک بار سال ۹۷ یک ماشین آتش گرفت و خدا را شکر به بنزینش نرسید. جلوی این خطرات را نمیشود با ایجاد استاندارد گرفت».
طاهری تصریح کرد: «الان دغدغه اصلی مردم جابهجایی مسیر تردید تانکرها از انتهای اتوبان باکری است که اتفاقا خیلی ساده امکانپذیر است. در حال حاضر تانکرها مسیری حدودا دوکیلومتری را از بین مجتمعهای مسکونی تردد میکنند و تردد تانکرها با حجم چندین هزار لیتر بنزین به صورت روزانه خیلی خطرناک است و بهراحتی با تغییر در این انبار از ضلع غربی به شرقی، از انتهای اتوبان باکری میتوان محل تردد را تغییر داد. متأسفانه بهانهگیریهایی که شرکت نفت میکرد، اوایل فنی بود. در چند سال اخیر ما جلسه گذاشتیم و اثبات کردیم که هیچکدام از این موانع وجود ندارد. اصلیترین داستان این است که تغییر در انبار نیازمند تخریب بخشی از تأسیسات رفاهی ساختهشده در ضلع جنوب شرقی این مجموعه است که شامل زمین فوتبال و پروژکتور میشود. در واقع این جابهجایی با کمتر از یک میلیارد تومان قابل انجام است».
طاهری همچنین درباره پست فشارقوی نیز گفت: «این پست ۶۳ کیلوولت است و دردسری اساسی برای مردم ایجاد کرد. فارغ از آسیبهای درازمدت که این دکلها به همجوارها میزند، قطعی مداوم برق را به دنبال دارد. جالب است که در جایی که ما پست فشارقوی داریم، به خاطر همین پست برق، نمیتوانیم روشنایی خیابان نیرو و چهارراه نیرو را نصب کنیم و خیابان تاریک است، علاوهبرآن، برقرفتگی زیاد داریم که باعث ازبینرفتن وسایل برقی مردم میشود و هزینه زیادی را روی دوش آنها میگذارد».
نگران نباشید، امن است
بعد از این حرفوحدیثها بود که بالاخره نفتیها هم مجبور به پاسخگویی شدند. کرامت ویسکرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی هم در واکنش به ناایمنبودن انبار نفت شهران گفت که این انبار استانداردهای ایمنی لازم را دارد و وجود آن برای سوخترسانی ایمن و مطمئن در سطح تهران حیاتی است.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، خیال مردم تهران را از بابت بروز فاجعهای شبیه بیروت در پایتخت راحت کرده و گفت: «به مردم اطمینان خاطر میدهم که چیزی شبیه لبنان در تهران اتفاق نخواهد افتاد و اصلا امکان بروز حادثهای با این شدت و خسارت وجود ندارد. حتی درباره مخازن شهران نیز که صحبت میکنیم، اگر فاجعهای رخ دهد، تنها به آتشسوزی در اطراف محدود میشود و اینطور نیست که مناطق وسیعی از شهر را درگیر کند. در هر حالت وزارت نفت مسئولیت مستقیم این مراکز را بر عهده دارد و باید خودشان هم پاسخگو باشند».
او با تأکید بر اینکه در طول این چند سال، پیگیریهای لازم را برای برطرفکردن مخاطرات آن انجام دادهاند، تصریح کرد: «اتفاقا اقدامات بسیار خوبی هم از سوی وزارت نفت انجام شده است، الان مخازن شهران کاملا مقاومسازی و ایمنسازی شدهاند. دیوارکشی دور مخازن رعایت شده و بازدیدهای ناظران ایمنی هم به طور منظم انجام میشود. اینها اقدامات مفیدی بوده که انجام شده است اما وزارت نفت باید در این زمینه توضیح بدهد».
نگرانیم، امن نیست
اما رضا کرمیمحمدی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، چندان با مدیرعامل شرکت پخش فراوردههای نفتی همنظر نیست! او میگوید: «پیشتر این انبار نفت در محلی غیرمسکونی بود و شهران بافت مسکونی نداشت و اصلا دلیل ساختوساز همین بود. اما الان منطقه شهران کاملا مسکونی است و به کانون خطر تبدیل شده است. در این محل ۱۱ مخزن است که مقرر بوده است تا در اطراف هرکدام دیواری کشیده شود و خاک آن قسمت نفوذناپذیر شود تا امکان سرایت سیال به اطراف و به زمین به حداقل برسد. اینکه فکر کنیم هیچ اتفاقی در آینده نخواهد افتاد چندان قابل پذیرش نیست. مردم محله شهران هم نگراناند. آنها میگویند روی مین زندگی میکنند. هم نگران افت قیمت محلهشان هستند و هم از جان و زندگیشان میترسند.
مشاور املاکی که دور فلکه دوم شهران است، درباره نگرانیها میگوید: «بالاخره مردم در میان اینهمه اخبار ناراحتکننده هستند و طبیعی است که بخواهند کمی خیالشان راحت شود. یکی، دوتا معامله داشتیم که تا طرف معامله فهمید اینجا انبار نفت دارد، به هم خورد. مردم میگویند ممکن است روی مبلغ خانهشان تأثیر گذاشته شود، میخواهند در امنیت زندگی کنند. شما تصور کن دور همین فلکه یک ماشین با این کانتینرها تصادف کند، چه فاجعهای درست میشود. اندازه اتفاق و انفجاری که میتواند در شهران به وقوع بپیوندد، چندان مهم نیست. چه یک خانه را ویران کند، چه یک محله و چه کل منطقه را؛ باید پیش از آن که اتفاق بیفتد جلویش را گرفت. دلیلش هر چیزی که هست، مردم یک محله نگراناند، در شرایطی که فضای روانی چندان آرام نیست، این وظیفه مسئولان است که حداقل اطمینانی را برای مردم مناطق مختلف ایجاد کنند که به جای تصور خوابیدن کنار بمبی ساعتی، فکر کنند حداقل در محیط خانهشان امنیت نسبی دارند.