علی لاریجانی که تا سه ماه پیش، یکی از سران سه قوه محسوب می‌شد، فعلا جز حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور مقام معظم رهبری‌ بودن، عنوان رسمی ندارد، اما هر بار نامی از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال بعد برده می‌شود، اسم او نیز به میان می‌آید.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، «تکلیف را روشن کنم که من برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ برنامه‌ای ندارم»؛ این را علی لاریجانی در آذر سال پیش، یک روز بعد از آنکه انصرافش را از کاندیداتوری مجلس یازدهم اعلام کرد، گفت. لاریجانی که تا سه ماه پیش، یکی از سران سه قوه محسوب می‌شد، فعلا جز حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور مقام معظم رهبری‌ بودن، عنوان رسمی ندارد، اما هر بار نامی از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال بعد برده می‌شود، اسم او نیز به میان می‌آید. هرچند مشخص است که دو جناح سیاسی مهم کشور برای حمایت از لاریجانی برای نشاندن او به ریاست دولت در تردید هستند و مخالفان و موافقان زیادی دارد.

‌حضور  ۴۰ ساله

رد علی لاریجانی را در ۴۰ سالی که از پیروزی انقلاب گذشته، در مکان‌ها و موقعیت‌های مختلف می‌توان دید. کارنامه کاری او در این چهار دهه نیز نشان می‌دهد حداقل در بحث توان مدیریتی، مهره قابلی است و ردای بسیاری از پست‌ها را پوشیده است. علی لاریجانی ریاضی و فلسفه خوانده، دو سال بعد از پیروزی انقلاب به سپاه رفت و دهه ۶۰ را به عنوان معاون حقوقی و امور مجلس وزارت سپاه و جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران گذراند. دهه ۷۰، وزیر ارشاد دولت سازندگی شد؛ دولتی که رئیس آن مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به راست آن زمان و «جامعه روحانیت مبارز» تعلق خاطر داشت و بعدها از دل آن «حزب کارگزاران سازندگی» متولد شد. علی لاریجانی بعد از پایان کار دولت اول مرحوم هاشمی، به عنوان رئیس سازمان صداوسیما انتخاب شد و رویکرد برنامه‌های رادیووتلویزیونی او با دوران و دولت دوم‌خردادی سیدمحمد خاتمی منافات بسیار داشت؛ اختلافاتی که هنوز دل اصلاح‌طلبان را با لاریجانی صاف نکرده و به‌جز همان حزب کارگزاران سازندگی از سوی دیگر نیروهای اصلاح‌طلب، طرفدار چندانی ندارد.

‌دولت امید علی لاریجانی

سال ۸۴ و پایان دولت اصلاحات، فرصت مناسبی بود تا لاریجانی شانس خود را برای رسیدن به کرسی ریاست‌جمهوری امتحان کند. او در آن سال جبهه پیروان خط امام و رهبری، حزب مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین و جامعه اصناف بازار، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی و تقریبا همه اصولگرایان را کنار خود داشت. «دولت امید، هوای تازه، کارآمدی نظام» شعار انتخاباتی‌اش بود و اعلام کرده بود که وزاریش را از افراد باصداقت از هر طیفی انتخاب خواهد کرد و شرط‌های اخلاقی و صلاحیت علمی ملاک انتخاب او بود. لاریجانی می‌گفت که دولت او به دنبال حل بحران بی‌کاری و تک‌رقمی‌کردن تورم است. لاریجانی در آن زمان از شفافیت نیز گفته بود.

لاریجانی که کاندیدای شورای هماهنگی اصولگرایان شده بود، با یک‌میلیون‌و ۷۰۰ هزار رأی، یعنی حدود شش درصد آرا، از میان هفت نامزد نفر ششم شد و درنهایت هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا انتخابات را به احمدی‌نژاد باختند. لاریجانی در دولت جدید به‌ دبیری شورای عالی امنیت ملی کشور رسید و پرونده هسته‌ای ایران را در دست گرفت.

درنهایت اما آب او با احمدی‌نژاد به یک جوی نرفت و استعفا داد. سال ۸۷، درحالی‌که خرج خود را از احمدی‌نژادی‌ها سوا کرده و دشمنی طرفداران دولت آنان را به جان خریده بود، عزم بهارستان کرد و از قم کاندیدا شد و به مجلس رفت. روزگار چرخید و حسن روحانی به ریاست‌جمهوری رسید، حالا دولتی اعتدالی به میان آمده بود و لاریجانی نیز از اصولگرایان کمی فاصله گرفته بود. دولت در حال حل‌وفصل پرونده هسته‌ای شد و با مدیریت لاریجانی بود که برجام در مجلس نهم رأی آورد؛ هرچند این اتفاق برای او خوشایند نبود و بارها ازسوی تندروها، چه در مجلس چه در بیرون آن، مورد اذیت و طعنه قرار گرفت.

‌لاریجانی در  فهرست امید

همین‌ها باعث شد تا اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس دهم او را در «فهرست امید» قم قرار دهند. لاریجانی با رأی اصلاح‌طلبان به پارلمان رسید. بااین‌حال، اصلاح‌طلبان محمدرضا عارف را برای پست ریاست مجلس در نظر داشتند اما باز لاریجانی بود که بر صدر نشست. رفتار لاریجانی در مجلس نهم و دهم نشان داد که به سمت اعتدال پیش رفته و اصولگرایان تندرو علاوه بر اصلاح‌طلبان با لاریجانی نیز دچار زاویه شده‌اند. همین شاید نقطه‌ای باشد که علی لاریجانی و طیف اصلاح‌طلب را کمی به هم نزدیک کرده اما معلوم نیست این نزدیکی در انتخابات سال بعد آنها را به هم برساند یا نه.

‌کارگزاران به دنبال لاریجانی؟

او بعد از شرکت در انتخابات سال ۸۴، راه حجت‌الاسلام ناطق‌نوری را پی گرفت و دیگر نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نشد، اما به نظر نمی‌رسد همچون او با سیاست قهر کرده باشد؛ پس باید منتظر اتفاقات و اخبار جدید بود. واکنش‌ها به آمدن یا نیامدن لاریجانی برای جناح‌های مختلف یکسان نبوده است. علی مطهری که نسبت خانوادگی با علی لاریجانی دارد، چند ماه پیش گفته بود: «هرچند آقای لاریجانی صراحتا نمی‌گوید که کاندیدای ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ است، اما این احتمال را رد نمی‌کند».

در میان جناح‌های اصلاح‌طلب، بیشترین شایعات درباره «حزب کارگزاران سازندگی» است که درصدد هستند علی لاریجانی را برای انتخابات سال بعد آماده کنند. محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی این حزب، بعد از آنکه لاریجانی رسما اعلام کرد که برای مجلس یازدهم نمی‌آید، گفت: «درباره آقای لاریجانی باید این را درنظر داشت که شرایط او نسبت به سال ۸۴ در کل فرق کرده است. به‌هرحال تجربه سه دوره ریاست مجلس کافی است تا او به عنوان یکی از نامزدهای اصلی و شاخص انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شود». او همچنین گفته بود: «درباره همنشینی احتمالی لاریجانی با اصلاح‌طلبان می‌توان گفت اگر جریان اصلاح‌طلب نتواند به ‌دلایل معلوم چهره‌های شاخص خود را به فضای انتخاباتی ۱۴۰۰ وارد کند، احتمال دارد حمایتی را که در سال‌های ۹۲ و ۹۶ از روحانی داشتند، در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم از علی لاریجانی به عمل بیاورند».

این سخنان نشان می‌دهد حزب کارگزاران همچنان از «نامزد اجاره‌ای» بدش نمی‌آید و ترجیح می‌دهد لاریجانی به‌صورت مستقل وارد انتخابات شود تا بتوانند او را معرفی کنند. یدالله طاهرنژاد، عضو حزب کارگزاران نیز گفته بود: «اگر به این نتیجه برسیم که امور زندگی و معیشت مردم با حمایت ما از آقای لاریجانی بهتر می‌شود، احتمال دارد که اصلاح‌طلبان از آقای لاریجانی حمایت کنند. هرکس بتواند کشور را به درستی اداره کند، ما مخلص او هستیم». البته اصلاح‌طلبانی هم هستند که حاضر نیستند لاریجانی را در جمع خود بپذیرند.

دو ماه پیش محمدصادق جوادی‌حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی، دراین‌باره به ایلنا گفته بود: «آقای لاریجانی اصلا چه زمانی اصلاح‌طلب بود که ما بخواهیم بگوییم از ایشان حمایت می‌کنیم. متأسفم که بگویم گاهی اوقات دوستان ما در عالم سیاست دچار یک‌سری خوش‌بینی‌ها و وادادگی‌هایی می‌شوند که به‌هیچ‌روی معنا ندارد». نکته جالب آنکه الیاس حضرتی، قائم‌مقام حزب اعتمادملی نیز تلویحا از حضور لاریجانی در جمع اصلاح‌طلبان استقبال کرده و گفته است: «امروز، هم آقای لاریجانی و هم آقای روحانی اصلاح‌طلب هستند و هر دو آنها از گفتمان اصولگرایی عبور کرده‌اند. به‌طورکلی یکی از افتخارات ما اصلاح‌طلبان این است که شخصیت‌های اصولگرا را به شکلی محترمانه از اصولگرایی عبور داده و به اصلاح‌طلبی سوق داده‌ایم که این مسئله تنها محدود به آقای روحانی و آقای لاریجانی نیز نمی‌شود و در گذشته نیز آقای ناطق‌نوری چنین وضعیتی داشته است».

البته باید به سخنان حضرتی این نقد را نیز وارد کرد که لاریجانی هیچ‌گاه خود را در جبهه اصلاحات تعریف نکرد و اصلاح‌طلبان نیز او را از خود نمی‌دانند. اما محسن میردامادی، دبیرکل سابق حزب مشارکت، از مخالفان حضور لاریجانی در جمع اصلاح‌طلبان است، او گفته: «حمایت اصلاح‌طلبان از لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ خیلی دور از ذهن و شاید بتوانیم بگوییم غیرممکن است». صادق زیباکلام نیز گفته بود: «معرفی آقای لاریجانی به عنوان گزینه ریاست‌جمهوری توسط اصلاح‌طلبان به معنی ازبین‌بردن تتمه آبروی اصلاح‌طلبان و زیرسؤال‌بردن تمامی اقدامات و درواقع ازبین‌رفتن آبروی آنهاست».

‌مرگ سیاسی

برخی اصولگرایان نیز این ایده را مطرح می‌کنند که لاریجانی برای ریاست‌جمهوری خواهد آمد. جالب آنکه حسین الله‌کرم، رئیس شورای هماهنگی حزب‌الله نیز معتقد است که اصلاح‌طلبان دوباره یار قرضی می‌گیرند و لاریجانی هم این حمایت را خواهد پذیرفت.

او به نامه‌نیوز گفته بود: «اصلاح‌طلبان در سال ۱۴۰۰ چاره‌ای جز حمایت از این نوع از آقایان را ندارند و آقای لاریجانی نیز این حمایت را خواهد پذیرفت. بر همین اساس از حالا اصلاح‌طلبان مطرح کرده‌اند که آقای لاریجانی نیز مثل آقای ناطق‌نوری اصلاح‌طلب شده و... تا بستر برای یارگیری از اردوگاه اصولگرایان سنتی فراهم شود». البته حسین کنعانی‌مقدم، فعال اصولگرا، حمایت اصلاح‌طلبان از لاریجانی را مرگ سیاسی او دانسته است. حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی که دولتش را اعتدالی می‌داند نیز در گفت‌وگو با اندیشه پویا از علی لاریجانی تعریف کرده و تلویحا او را برای ریاست‌جمهوری مناسب دیده است. او البته در پاسخ به اینکه اصلاح‌طلبان با لاریجانی به خاطر دورانی که او رئیس صداوسیما بود، مشکل دارند، گفته است: «لاریجانی می‌تواند به خاطر تهیه این برنامه‌ها از مردم عذرخواهی کند».

‌آمدن یا نیامدن، مسئله این است

به اردیبشهت سال پیش برگردیم؛ علی لاریجانی به‌عنوان رئیس مجلس به تربیت‌حیدریه رفته، در آنجا استاندار خراسان‌رضوی موقع دعوت او برای سخنرانی اشتباها لاریجانی را رئیس‌جمهور معرفی می‌کند و سپس جمله خود را اصلاح می‌کند که البته شاید ایشان سال ۱۴۰۰ رئیس‌جمهور شدند. لاریجانی نیز از شوخی‌طبعی خود استفاده می‌کند و می‌گوید: «استاندار با مطلبی که بیان کردند، قصد جان ما را دارند، ما در این وادی نیستیم».

اما شوخی او می‌تواند نشان از واقعیتی جدی برای لاریجانی باشد که حداقل در ظاهر هیچ جناحی او را نمی‌خواهد؛ چه اصولگرایان که ترجیح می‌دهند دور قالیباف را خالی نکنند و چه اصلاح‌طلبان که تجربه دولت حسن روحانی به آنها این نکته را ثابت کرد که به دنبال «نامزد اجاره‌ای» نباشند. حرف‌های منصور حقیقت‌پور، مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم نیز درباره او جالب است: «آقای لاریجانی ظرفیت بزرگی برای نظام محسوب می‌شود و ظرفیت کاندیداتوری برای ریاست‌جمهوری را دارد. ازآنجاکه چند ماهی لازم است آقای لاریجانی ریکاوری سیاسی شود، الان قضاوت دراین‌باره زود است. باید اجازه داد چند ماه بگذرد بعد ببینیم تصمیم آقای لاریجانی چیست». جمله‌ای که نشان می‌دهد احتمالا لاریجانی ترجیح می‌دهد در لحظه آخر برای آمدن یا نیامدن و با این جناح یا آن جناح بودن تصمیم بگیرد و به این جمله خود وفادار بماند که «در حکومت نمی‌توان یک بام و دو هوا بود».

برچسب‌ها