موضع هر یک از رهبران سیاسی نسبت به دوگانه انتخاباتی آمریکا چیست و رهبران سیاسی خاورمیانه در رقابت ترامپ- بایدن از چه‌کسی حمایت می‌کنند؟

همشهری آنلاین - سیاوش فلاح پور: اگرچه گفته می‌شود شرایط ایران با سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گره خورده، اما نمی‌توان از اهمیت این انتخابات برای سایر کشورها و بازیگران منطقه خاورمیانه غافل شد؛ بازیگرانی که هر یک براساس منافع خود چشم به انتخابات حساس میان دونالد ترامپ و جو بایدن دوخته‌اند. این انتخابات چگونه می‌تواند بر پرونده‌های مهم منطقه خاورمیانه تأثیر بگذارد؟ موضع هر یک از رهبران سیاسی نسبت به دوگانه انتخاباتی آمریکا چیست؟ 

دیکتاتور محبوب

عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر

«سیسی را دوست دارم، او دیکتاتور محبوب من است!»؛ این جمله دونالد ترامپ درباره رئیس‌جمهور دولت کودتایی مصر به نمادی از وضعیت روابط ۲ کشور طی سال‌های اخیر تبدیل شده است. براساس این قاعده، دولت سیسی در ازای حمایت و به رسمیت شناخته‌شدن مشروعیتش توسط ترامپ با تمام سیاست‌های منطقه‌ای او در خاورمیانه و مدیترانه همراهی می‌کند؛ از انعقاد قراردادهای نامعقول دریایی با یونان و اسرائیل که منافع حداقلی مصر در آن لحاظ نمی‌شود گرفته تا پذیرش طرح معامله قرن که عملا برای مصر چیزی جز خسارت نخواهد داشت. این در حالی است که دولت دمکرات اوباما با محمد مرسی، رئیس‌جمهور سابق مصر روابط خوبی داشته و همچون ترامپ از مشروعیت دولت کودتایی سیسی حمایت نکرد. علاوه بر این، طی سال‌های اخیر فشار سناتورهای دمکرات بر دولت سیسی تحت عناوینی همچون نقض حقوق بشر روزبه‌روز بیشتر شده، تا جایی که رسما از احتمال لغو کمک‌های مالی به ارتش مصر سخن گفته‌اند. بر این اساس عبدالفتاح سیسی ازجمله حامیان پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات آمریکاست.

از دست رفتن فرصت یک متحد 

محمد بن‌زاید، ولیعهد ابوظبی

شاید این واقعیت با بسیاری از پیشفرض‌های ما درباره کشور کوچکی همچون امارات همخوانی نداشته باشد اما محمد بن‌زاید، ولیعهد ابوظبی، یکی از متحدان مهم دونالد ترامپ در سطح منطقه و حتی جهان به شمار می‌رود؛ متحدی که به گواه تحقیقات رابرت مولر درباره دخالت‌های خارجی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، هم در پیروزی ترامپ نقش داشته و هم در تقویت موضع او در رقابت‌های داخلی مقابل دمکرات‌ها. این در حالی است که بن‌زاید یکی از مهم‌ترین مخالفان سیاست‌های باراک اوباما در خاورمیانه، مخصوصا در پرونده‌های ایران و اخوان‌المسلمین به شمار می‌رفت. به نوشته میدل‌ایست‌آی، شکست ترامپ در انتخابات از منظر امارات به‌معنای از دست رفتن فرصت یک متحد تاریخی در کاخ سفید است. برای فهم بهتر این واقعیت کافی است به زمانبندی توافق میان امارات و اسرائیل برای عادی‌سازی روابط نگاهی بیندازیم؛ توافقی که مهم‌ترین دستاورد انتخاباتی ترامپ در سیاست خارجی است.

دوست دشمنان 

شیخ تمیم، امیر قطر


سیاست خارجی دولت قطر همواره مبتنی بر واقع‌گرایی و تعامل با همه بازیگران بوده است؛ با وجود این اما روابط تنگاتنگ میان امارات (مهم‌ترین رقیب منطقه‌ای قطر) با ترامپ، بر مناسبات میان دوحه و واشنگتن در سال‌های گذشته سایه انداخته است. ازجمله تحولات تاریخی در این سال‌ها، حمایت تلویحی ترامپ از برنامه امارات و عربستان برای محاصره قطر بود؛ محاصره‌ای که احتمال داشت با حمله نظامی به این کشور تکمیل شود. ترامپ ساعاتی پس از آغاز محاصره قطر در صفحه توییتر خود نیز امیر قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد! اگرچه روابط قطر و ترامپ با گذر زمان، از طریق سفر شیخ تمیم به واشنگتن و البته تعهد دولت قطر به پرداخت هزینه‌های سنگین برای خریدهای تسلیحاتی، سرمایه‌گذاری و... کمی بهتر شد، اما بدون‌شک دوحه هیچ‌وقت نگاه مثبتی به سیاست‌های خاورمیانه‌ای ترامپ نداشته است. 

حمایت برای مصونیت

محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان


شاید سرنوشت ترامپ بیش از هرکس در بین رهبران خاورمیانه برای محمد بن‌سلمان، ولیعهد جوان سعودی تعیین‌کننده باشد. او طی سال‌های اخیر و با حمایت ترامپ توانست رقبای قدرتمندش در ریاض را یکی پس از دیگری از صحنه به‌در کرده و خود را به یک‌قدمی پادشاهی عربستان سعودی برساند. در مقابل اما تمام ظرفیت‌ها و منابع مالی و استراتژیک سعودی عملا در خدمت اهداف سیاسی و حتی انتخاباتی ترامپ قرار گرفته است. حمایت تاریخی ترامپ از بن‌سلمان در پرونده خاشقجی، وتوی طرح تحریم عربستان در کنگره، جلوگیری از تشدید فشارهای بین‌المللی علیه او و... تنها بخشی از خدماتی است که ترامپ برای شاهزاده جوان سعودی انجام داده است. این احتمال وجود دارد که درصورت شکست ترامپ در انتخابات، دستگاه قضایی آمریکا براساس ۲پرونده خاشقجی و سعد الجبری برای ولیعهد سعودی قرار پیگرد صادر کند. بدون‌شک بزرگ‌ترین بازنده خاورمیانه‌ای شکست ترامپ، بن‌سلمان خواهد بود.

امید به کاهش فشارها 

عبدالله دوم، شاه اردن


اگرچه در ابتدا از سیسی و عبدالله دوم به‌عنوان ۲ دوست ترامپ در خاورمیانه سخن گفته می‌شد، اما به‌تدریج مواضع پادشاه اردن از رئیس‌جمهور جدید آمریکا فاصله گرفت؛ تا جایی که در چندین مصاحبه به صراحت علیه او موضع‌گیری کرد. ریشه این جدایی چه بود؟ مسئله فلسطین و معامله قرن. براساس طرح ترامپ برای حل نزاع فلسطین و اسرائیل، بخش عمده‌ای از اراضی باقیمانده در کرانه غربی به تصرف رژیم صهیونیستی درآمده و فلسطینیان آواره در خارج نیز دیگر هرگز حقی برای بازگشت به کشورشان ندارند. جالب آنکه مسئولیت تعیین اقامت برای آوارگان فلسطینی هم در ازای پرداخت مبالغ چندده‌میلیون دلاری میان مصر، لبنان و اردن تقسیم شده است! مخالفت صریح و علنی اردن با طرح معامله قرن، مقدمه‌ای بود برای اعمال فشارهای اقتصادی از سوی آمریکا، امارات و عربستان سعودی علیه این کشور. فشارهایی ازجمله تهدید به لغو کمک‌های سالانه اقتصادی، کارشکنی در مذاکرات اردن با صندوق بین‌المللی پول و... بر این اساس، پادشاه اردن برای کاهش فشارها و همچنین جلوگیری از اجرای طرح مورد نظر ترامپ در فلسطین، چاره‌ای ندارد جز امیدواری به پیروزی رقیب ترامپ در انتخابات.

سرنوشت گره‌خورده 

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی


بسیاری از تحلیلگران و رسانه‌ها، قائل به‌وجود رابطه‌ای مستقیم میان حضور ترامپ و بنیامین نتانیاهو در قدرت هستند؛ به‌گونه‌ای که هر یک از این دو سیاستمدار با باقی‌ماندن در قدرت از موضع دیگری حمایت کرده و در مقابل، سقوط هر کدام نیز می‌تواند منجر به سقوط دیگری شود! برای مثال، نتانیاهو نقش مهمی در حمایت لابی یهودی آیپک از ترامپ در انتخابات و البته بعد از انتخابات داشته است، در مقابل نیز ترامپ با رونمایی از طرح عجیب معامله قرن، هدیه‌ای تاریخی را در اختیار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی قرار داد. تمام اینها در حالی است که هم ترامپ و هم نتانیاهو در داخل با فشارها و حتی اتهامات قضایی خطرناکی روبه‌رو هستند، تا جایی که گفته می‌شود کناره‌گیری این دو از قدرت و در نتیجه آن، لغو مصونیت‌هایی که از آن برخوردارند، می‌تواند برایشان هزینه گزافی داشته باشد. از سوی دیگر، روابط اسرائیل و آمریکا در دوران نتانیاهو- اوباما شاهد تنش‌های بی‌سابقه‌ای بود. اگرچه روابط بسیار عمیق بایدن با صهیونیست‌ها بر کسی پوشیده نیست، اما بدون‌شک پیروزی او در انتخابات خبر خوشی برای نتانیاهو نخواهد بود.

به‌دنبال لغو وتوی هزینه‌ساز 

میشل عون، رئیس‌جمهور لبنان


لبنان در دوره اوباما شاهد توافقی مهم میان احزاب این کشور برای تعیین ریاست‌جمهوری و نخست‌وزیری بود؛ توافقی که البته بیش از مناسبات داخلی لبنان ریشه در مسائل میان تهران و واشنگتن داشت. دیوید هیل، نماینده دولت اوباما در پرونده لبنان با وجود مخالفت‌ اساسی نسبت به حزب‌الله، به‌دلیل واقع‌گرایی سیاسی حاضر به مذاکره با این گروه شده و در نتیجه آن، دولت میشل عون با نخست‌وزیری سعد حریری شکل گرفت. این معادله همچون بسیاری از معادله‌های دیگر خاورمیانه پس از به‌قدرت‌رسیدن ترامپ فروپاشید. مایک پمپئو، وزیر خارجه دوم دولت ترامپ در چارچوب برنامه فشار حداکثری علیه ایران اعلام کرده حضور حزب‌الله در دولت لبنان را نمی‌پذیرد. این سیاست که با حمایت عربستان و اسرائیل همراه شده، هزینه‌های سنگینی را بر ثبات سیاسی و اقتصادی لبنان طی سال‎های اخیر تحمیل کرده است. میشل عون پس از ریاست‌جمهوری گفته بود آمریکا باید واقعیت حزب‌الله به‌عنوان حزبی مردمی و بخشی از ساختار قدرت در لبنان را به رسمیت بشناسد. 

فایل صوتی که واقعیت را روشن کرد 

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه


اوایل‌ ماه گذشته انتشار یک فایل صوتی از جو بایدن جنجال گسترده‌ای در رسانه‌های ترکیه به پا کرد. او در این فایل از مخالفت عمیق خود نسبت به رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه سخن گفته و وعده می‌دهد درصورت پیروزی در انتخابات، او را از قدرت ساقط خواهد کرد! اگرچه ستاد بایدن در ادامه هرگونه موضع منفی نسبت به ریاست‌جمهوری ترکیه را تکذیب کرده و در مقابل، ترکیه نیز موضع‌گیری خاصی نسبت به این فایل صوتی نداشت، اما انتشار آن بیش از پیش جایگاه اردوغان در رقابت‌های انتخاباتی آمریکا را روشن کرد. بسیاری با استناد به تنش‌های میان ترکیه و آمریکا در دوره ترامپ معتقدند پیروزی بایدن گزینه مناسبی برای ترکیه خواهد بود. اما در این زمینه باید به ۲نکته توجه داشت؛ اولا لابی رقبا و دشمنان اردوغان، نظیر سکولارهای ترکیه، سازمان‌های سیاسی- نظامی کردی و... در ستاد بایدن جایگاه بسیار قوی دارد. دوم اینکه روابط شخصی میان ترامپ و اردوغان تاکنون نتایج مهمی در کنترل مناسبات و تنش‌های میان ترکیه و آمریکا داشته؛ روابطی که از طریق دامادهای این دو رهبر برقرار است.