به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، نویسنده اینکتاب، مورخی مستقر در دانشگاه آکسفورد است. او پژوهشگر ارشد کالج ووسترِ دانشگاه آکسفورد و مدیر مرکز مطالعات بیزانس در ایندانشگاه است. او کتاب «جنگ صلیبی اول: فراخوان از شرق» را نوشته که یکی از تکنگاریهای وزین درباره بیزانس، اسلام و غرب در قرنهای یازدهم و دوازدهم است. کتاب «راههای ابریشم» هم یکی از آثار معروف اوست که دنباله آن را با عنوان «راههای ابریشم نو» در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد. ترجمه آلکسیاد هم از دیگر آثار اینمحقق و پژوهشگر است.
پیتر فرانکوپن در مقدمهای که برای اینکتاب نوشته، از کودکی خود و علاقه به کشف واقعیتهای تاریخ گفته است. او میگوید خیلی از قصهها او را وا داشتند گذشته جهان را به گونهای متفاوت ببیند. او اینتاریخ متفاوت را در کتاب خودش، پس از همه تشکیکها، جایی بین دریای سیاه و کوههای هیمالیا میبیند؛ یعنی جاده ابریشم که به گفته او شهرهای زیادی در اینمسیر ساخته شدند.
در نقدی که نیویورکر درباره اینکتاب منتشر کرده، ایناثر تاریخی خواندنی توصیف شده که به جنگ دیدگاهی میرود که غرب را وارث تمدن یونانی - رومی میداند. تاثیرپذیری مسیحیت از دین بودا یکی از مسائلی است که در اینکتاب به آن پرداخته شده است. دیگر نقدهایی که درباره اینکتاب نوشته شدهاند، آن را اثری بلندپروازانه و برهمزننده مفروضات پیشین دانستهاند.
مولف کتاب پیشرو معتقد است ابتدا در راههای ابریشم بود که شرق و غرب از طریق بازرگانی و کشورگشایی که منجر به نشر اندیشهها، فرهنگها و دینها شد؛ با یکدیگر برخورد کردند. فرانکوپن در اینکتاب نشان داده سرنوشت تمدن غرب تا چه حد با شرق، پیوند داشته است؛ پیوندی ناگسستنی و مهم. بهاینترتیب، کتاب «راههای ابریشم» افشاگریهای جالبی درمورد غرب و دستاوردهایش دارد که نشان میدهند تا چه حد، کشورهای غربی مدیون شرق عالم بودهاند.
کتاب «راههای ابریشم» ۲۵ فصل دارد که عناوینشان بهترتیب عبارت است از:
ایجاد راه ابریشم، راه دین، راه شرق مسیحی، راه انقلاب، راه همزیستی، راه پوست، راه بَرده، راه بهشت، راه دوزخ، راه مرگ و ویرانی، راه طلا، راه نقره، راه شمال اروپا، راه امپراتوری، راه بحران، راه جنگ، راه طلای سیاه، راه آشتی، راه گندم، راه نسلکشی، راه جنگ سرد، راه ابریشم آمریکا، راه همچشمی ابرقدرتها، راه فاجعه، راه تراژدی.
پیتر فرانکوپن در کتاب خود به اینمساله اشاره دارد که برای درک اهمیت شهرها و کشورهایی که در مسیر تجاری پیچیده جاده ابریشم قرار داشتهاند، ابتدا باید از تاریخ شگفتانگیز آنها آگاه شد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مذاکرات با شرکت چنان سریع پیش رفت که تابستان ۱۹۱۴ دولت بریتانیا توانست ۵۱ درصد سهام شرکت را بخرد _ و مدیریت عملیات شرکت را هم از آن خود کند. زبانآوری چرچیل در مجلس عوام رای اکثریت قریب به اتفاق را برایش به دست آورد. آنگاه سیاستگذاران و برنامهریزان و ارتش نفس راحتی کشیدند: به ذخایر نفتی که ممکن بود در هر درگیری نظامی در آینده برایشان ضرورت حیاتی پیدا کند دست یافته بودند. یازده روز بعد، فرانتس فردیناند در سارایوو کشته شد.
در هیاهوی پیرامون بسیج برای جنگ، ندیدن اهمیت گامهایی که بریتانیا برای تامین سوخت مورد نیازش برداشت دشوار نبود. یک علت آن البته این بود که کمتر کسی از معاملههای پشت پرده آگاه شد. زیرا دولت بریتانیا نه تنها بیشتر سهام شرکت نفت ایران و انگلیس را خرید، بلکه برای دریافت بیست سال نفت نیروی دریایی هم به توافقی محرمانه دست یافت. معنی آن این بود که اگر جنگ با آلمان به درازا میکشید، بریتانیا میتوانست از بابت سوخت کشتیهایی که در تابستان ۱۹۱۴ به آب افکند خاطرجمع باشد. جایگزینی زغالسنگ با نفت سبب شد که کشتیهای انگلیسی در سرعت و کیفیت بر حریفان پیشی بگیرند؛ ولی مهمتر این که اکنون آنها میتوانستند مدتها در دریا بمانند. بیجهت نبود که لرد کرزن در نوامبر ۱۹۱۸، یعنی کمتر دو هفته پس از متارکه جنگ، در سخنرانیاش در ضیافت شامی در لندن اظهار کرد «متفقین روی موجی از نفت به پیروزی رسیدند.» یک سناتور سرشناس فرانسوی نیز، سرمست از پیروزی، گفت آلمان بیش از حد به آهن و زغالسنگ امید بسته و از نفت غافل شده بود. او مدعی شد که نفت خون زمین و خون پیروزی است.
اینکتاب ۵۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۴۸ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.