به گزارش همشهری آنلاین، نخستین نمایش «خورشید» در بخش مسابقه رسمی هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز با استقبال نسبی منتقدان مواجه شد. مهمترین رسانههای سینمایی دنیا از جمله هالیوود ریپورتر، ورایتی، اسکرین و ایندی وایر دهمین فیلم مجیدی را با بهترین و موفقترین اثر کارنامه او یعنی «بچههای آسمان» مقایسه و از بازی بازیگران و فضاسازیها به ویژه در بخش مدرسه تعریف کردهاند.
با این مقدمه، متن گفتگوی حدود ۱۰ دقیقهای مت میکوچی را با مجیدی بخوانید که عصر روز یکشنبه پس از اولین نمایش «خورشید» در جشنواره ونیز ۲۰۲۰ انجام شده است. این کارگردان همراه جواد عزتی و شمیلا شیرزاد، بازیگران فیلم به ایتالیا سفر کرده است.
- بسیار مفتخرم در خدمت مجید مجیدی فیلمساز ایرانی هستم. «خورشید» فیلمی تکاندهنده و بسیار قدرتمند است و خوشحالم که دارم درباره آن با شما حرف میزنم. چون خیلیها فیلم را ندیدهاند، میتوانید ابتدا کمی درباره داستان و محتوای آن بگویید.
فیلم داستان بچههای کار است؛ بچههایی که ناچارند برای تامین هزینه زندگیشان کار کنند. بچههایی که در کودکی میشوند نانآور خانواده و در این مسیر با چالشهای بسیار مواجهاند. این بحرانی است که همه کشورهای دنیا با آن درگیرند. چیزی حدود ۱۵۲ میلیون کودک کار در دنیا داریم و این میتواند تبدیل به یک چالش بزرگ جهانی شود.
فیلم میخواهد شرایط اجتماعی بچهها را نشان بدهد در یک قصه جذاب که البته من ترجیح میدهم مردم آن را ببینند. من مطمئنم فیلم به دلیل شرایط انسانی که غالب است بر این بچهها همه ما را درگیر خواهد کرد. چون مساله آن فراگیر و همهگیر است. جامعه امروز مثل خانواده میماند و اگر جایی از جامعه آسیب ببیند، انگار خانواده آسیب دیده است.
ما تلاش کردیم «خورشید» به گونهای باشد که مردم را برای کمک کردن به این بچهها دعوت به مشارکت کند. به ویژه اینکه بچهها باید تحصیل کنند و آموزش ببینند. کار کردن آنها اجتنابناپذیر است و این بچهها برای گذران زندگی باید کار کنند ولی در کنارش حتما باید درس بخوانند و آموزش ببینند.
- فیلم شما داستان چهار بچه را دنبال میکند که کار میکنند و همزمان دنبال گنج میگردند. آیا این بچهها در زندگی واقعی هم کودک کار هستند؟
بله. این بچهها را که در فیلم بازی میکنند ما از سر چهارراه و توی مترو پیدا کردیم. سختترین بخش کار ما در فیلم پیدا کردن همین بچهها بود. چیزی حدود چهار ماه برای انتخاب بازیگران نوجوان تلاش کردیم و از چهار هزار نفر تست گرفتیم تا بهترینهایشان را بتوانیم انتخاب کنیم. قصه فیلم ما هم تمثیلی است. بچهها دنبال گنج میگردند اما گنج واقعی خود بچهها هستند که دارند هدر میروند. در جامعه، سر چهارراه، در خیابان دارند هرز میروند و حرام میشوند و اگر به دادشان نرسیم، تبدیل به مجرم میشوند هم به خودشان آسیب میزنند هم به جامعه.
اینها میتوانند با یافتن گنج خودشان تبدیل به انسانهای برجسته شوند. فیلم میخواهد تلاش کند بگوید باید به این بچهها توجه شود. اینها میتوانند گنجهای یک کشور باشند. علی این فیلم (روحالله زمانی) که کرونا گرفت و نتوانست به جشنواره ونیز بیاید یک کودک کار است اما با اینکه فیلم هنوز نمایش عمومی نداشته، بسیاری از شرکتهای سینمایی آمدهاند دنبالش برای بازی در فیلمهای دیگر. من مطمئنم تا دو سه سال دیگر علی در ایران یک سوپراستار بزرگ خواهد شد.
- من هم تردید ندارم. پرسش آخر اینکه لوکیشن اصلی یک مدرسه است که بچهها علاوه بر دنبال کردن گنج، درس هم میخوانند. آیا میخواهید با این کار به اهمیت آموزش اشاره کنید؟
دقیقا. کاملا درست است. مساله اصلی فیلم همان تعلیم و تربیت است. ما میخواهیم بگوییم که این بچهها باید آموزش ببنند و گنج واقعیشان دیده شود.