همشهری آنلاین – لاله غزالی: دهم سپتامبر روز جهانی جلوگیری از خودکشی است. مثل همه مناسبتهای جهانی، همه در همین یک روز آمارهای مختلفی ارائه دادهاند. حسین اسدبیگی رئیس گروه دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور دیروز ارائه گزارشی از وضعیت خودکشی در ایران و جهان، گفت: طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نفر بر اثر خودکشی فوت میکنند و این یعنی در هر ۶۰ ثانیه یک نفر در دنیا بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد.
او همچنین درباره وضعیت آمار خودکشی در ایران نیز گفت: طبق خلاصه سالنامه پزشکی قانونی، در سال ۹۸، ۵۱۴۳ نفر خودکشی کامل داشتند که از این تعداد ۳۶۲۶ نفر از آنها مرد و ۱۵۱۷ نفر از آنها زن بودند، این درحالیست که در سال ۹۷ طبق این گزارش، ۵۱۰۱ نفر بر اثر خودکشی کامل فوت کردند. نرخ خودکشی در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷، ۰.۸ درصد افزایش یافته است، زمانی که روند آمارهای خودکشی مورد بررسی قرار میگیرد نشان میدهد که هر ساله آمار خودکشی افزایش مییابد و یکی از دلایل اصلی نرخ افزایش خودکشی «افزایش جمعیت» است.
بیشتر بخوانید؛
هر ۶۰ ثانیه یک نفر خودش را میکشد | چرا مردان ایرانی بیشتر از زنان خودکشی میکنند؟
آمارهای عجیب و هولناک از خودکشی | جمعیت میلیونی گرفتار با خودکشی | خودکشیهای ۴۰ ثانیهای
اما ارائه آمار خودکشی در ایران در حالی انجام میشود که وجود این پدیده در ایران به عنوان یک معضل اجتماعی قابل توجه تلاش فراوانی به انکار وجود داشته است و به همین دلیل ارائه آماری که ظاهرا دقیق به نظر میرسد، جای شک و شبهه دارد. به نظر میرسد منبع اصلی این آمار سالنامه پزشکی قانونی باشد که تعداد سالانه خودکشیهای موفق را به ثبت رسانده و البته احتمالا آمار خودکشیهای ناموفق در آن جایی ندارد.
دکتر کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی ایران درباره صحت و جامع بودن این آمار به همشهریآنلاین میگوید: این آمار اصلا قابل اتکا نیست. بهخصوص آمار پزشکی قانونی چون مبتنی بر آمار خودکشیهای موفق است که به مرگ منجر شدهاند و خواهناخواه گذر جسدشان به پزشکی قانونی افتاده است. این آمار در واقع آمار افراد خودکشِ موفق است در حالی که آمار واقعی خودکشی به هیچ عنوان با تاکید بر آمار خودکشیهای موفق نیست. ممکن است فرد از پل بپرد و فقط پایش بشکند یا رگش را بزند اما نجات پیدا کند. اگر آمار موفق و ناموفق را با هم در نظر بگیریم، عدد آن خیلی بیشتر از این چیزی است که اعلام میشود چون خودکشیهای ناموفق اصلا جایی ثبت نمیشوند. به هر حال آمارها این مشکلات را دارند و حالا که پزشکی قانونی در اقدامی بیسابقه آمده است چنین آماری ارائه داده است، جای تقدیر دارد.
مشاوره کجاست؟
رئیس انجمن آسیبشناسی ایران در پاسخ به این سوال که «مشکل ثبت نشدن خودکشیهای ناموفق در کشورهای توسعهیافته مثل اروپای غربی هم وجود دارد یا مختص کشورهایی مثل ایران است»، میگوید: سیستمهای مراقبتی در کشورهای توسعهیافته به گونهای است که افراد به صورت روتین رصد کنترل میشوند. نکته مهم این است که نظام مشاوره در این کشورها همیشه در بهترین شرایط زندگی افراد حضور دارد، نه در بدترین شرایط آنها.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: وقتی فرهنگ مشاوره به این صورت نهادینه شده که افراد در حالت عادی زندگیشان رصد میشوند، کوچکترین تغییری در خلقیات و روان آنها توسط مشاورین کنترل میشود. بنابراین اگر اتفاقی هم رخ بدهد، آن نظام مراقبتی این تغییر را به سیستم آماری کشور منتقل میکند و آنجاست که برای آن برنامهریزی میشود. جلسات کارشناسی و برنامهریزیهایی که انجام میشود هم مبتنی بر همین آماری است که از کف جامعه بیرون میآید. ما در نقطه عکس آن قرار داریم چون احساس میکنیم اصلا به مشاور نیاز نداریم مگر اینکه به بنبست برسیم.
آمار به چه درد میخورد؟
محمدی درباره آمار خودکشی درایران میگوید: مساله آمار یکی از مشکلات اساسی جامعه ماست؛ سالها آمار مواردی مثل اعتیاد، طلاق و ایدز را کتمان کردیم اما اینها بالاخره به حدی رسیدند که دیگر نمیشد آنها را انکار یا کتمان کرد. خودکشی هم همینطور است. الان همچنان آمار آن کتمان میشود و دستگاههای متولی از ارائه آن سر بازمیزنند. توجه داشته باشید که صرف بیان آمار هم به درد نمیخورد. آمار باید دغدغه ایجاد کند و مبنای برنامهریزی شود در حالی که در کشور ما بیشتر جنبه ابزاری دارد و برای مثبت یا منفی نشان دادن عملکرد دستگاهها استفاده میشود. ما عملا توان بهرهگیری از آمار و برنامهریزی براساس آن را نداریم و یا اگر داریم از آن استفاده نمیکنیم. موضوع خودکشی هم قربانی همین مساله است.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران میگوید: ما در دهههای اخیر با محدودیت آمار در زمینه خودکشی روبهرو بودهایم، آسیبهای اجتماعی وقتی تعدادشان از یک حد متعارف عبور میکند، خودشان را به جامعه تحمیل میکنند. در این شرایط دیگر کتمان و انکار آمار از سوی متولیان امر خیلی کارساز نیست. خودکشی هم مثل خیلی از آسیبهای دیگر که آنها را پنهان یا انکار کردیم و بعد مجبور شدیم که به آمار آنها تن بدهیم و واقعیت را بپذیریم، دارد خودش را به ما تحمیل میکند چون آمارش در خیلی از استانها بالا رفته است.
فضای مجازی و خودکشی
همین هفته پیش گفته شد چند جوان در دریای خزر متاثر از بازی نهنگ آبی، خودکشی کردهاند. شیوههای جدید خودکشی به طور کلی به یکی از ترندهای خبری رسانهها بدل شده است. رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران معتقد است بسیاری از فرآیندها در فضای مجازی امروز تبدیل شدهاند به مداخلی برای گرایش افراد به خودکشی: این فرآیندها متاسفانه ابزار کنترل را از دست خانوادهها و متولیان خارج کردهاند. نمونه آن هم خودکشی دستهجمعی 4 جوان در دریای خزر تحت تاثیر بازی نهنگ آبی بود، اگرچه بعدا علت این خودکشی تکذیب شد و من این تکذیب را قبول ندارم.
او میگوید: در یک دهه اخیر روشها و دلایل خودکشی – چه موفق و چه ناموفق – دچار تحول شدهاند و رنج سنی خودکشی هم بهشدت پایین آمده و این است که خطر را زیاد میکند. روشهای خودکشیای که تا یک دهه قبل در کشور داشتیم، یکسری روشهای خشن مثل خودکشی با اسلحه گرم و خودسوزی بود اما الان خودکشی در لایو اینستاگرام یا با یک بازی مثل نهنگ آبی بیشتر دیده میشود. این روشهای جدید در واقع خردهفرهنگهایی است که به جامعهای وارد شده که عرصههای فرهنگی آن بهشدت ضعیف است.
محمدی میگوید: خودکشی یک پدیده تکبعدی نیست ولی متاسفانه ما به آن همواره تکبعدی نگاه کردهایم، گفته میشود فلان فرد چون بیکار است، یا چون کنکور قبول نشده و یا چون والدینش با او بدرفتاری کردهاند دست به خودکشی زده است در حالی که در خودکشی مجموعهای از سلسله عوامل درگیرند که با هم باعث میشوند فرد به «خودکش» تبدیل شود. از تربیت خانواده، نبود تایید اجتماعی و ناکامیها و اختلالات فردی و شخصیتی گرفته تا فشارهای اجتماعی و اقتصادی مثل نبود عدالت اجتماعی.
تابآوری وجود ندارد
این استاد دانشگاه مساله اصلی را تابآوری فرد و جامعه میداند و میافزاید: تکتک مشکلات و استرسها که در طول زندگی فرد وجود داشته و پاسخ داده نشدهاند، به عقدههای کور روانی در وجود او تبدیل میشوند و همینجور میمانند تا جایی که تابآوری فرد به پایینترین حد خود میرسد و دست به خودکشی میزند. اینجاست که یک ناکامی ساده باعث شود او نیت خودکشی پیدا کند. این ناکامی میتواند عدم موفقیت در کنکور باشد، یا شکست عشقی و یا هر چیزی که در حالت عادی نمیتواند آدم را به سمت خودکشی ببرد.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران میگوید: وقتی میزان تابآوری فرد به حدی پایین میآید که دیگر نمیتواند تحمل کند، طبیعتا آخرین راه یعنی خروج از زندگی و رهاسازی خود به دست فنا و مرگ را انتخاب میکند. این کار نوعی مقابله فرد با شرایطی است که او در آن وجود دارد.