به گزارش همشهریآنلاین به نقل از اعتماد، آیا دونالد ترامپ در صورت پیروزی بر شدت سیاست فشار حداکثری تحمیل شده بر ایران خواهد افزود یا آنطور که خودش این روزها شعار میدهد در نخستین هفتههای پس از پیروزی به توافق جدیدی با ایران دست پیدا میکند؟ پرسشهایی از این دست همواره در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده در دورههای پیش هم مطرح بوده و تحلیلگران مسائل ایران و امریکا همواره در این بازه زمانی با این سوال روبهرو بودهاند که برای جمهوری اسلامی ایران حضور رییسجمهوری دموکرات در کاخ سفید به نفع خواهد بود یا جمهوریخواه؟ با این همه انتخابات ۲۰۲۰ برای ایران و البته بازیگران منطقهای و فرامنطقهای درگیر با پرونده تنش ایران و امریکا از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هرچند که در ۴۰ سال گذشته رابطه تهران و واشنگتن همواره پرتنش و پر فراز و فرود بوده اما آنچه در ۴ سال اخیر در سایه دولت دونالد ترامپ رخ داده عملا ایران و امریکا را در چند بازه زمانی متفاوت در آستانه درگیری نظامی و جنگ قرار داده است. دولت ترامپ تحت لوای سیاست فشار حداکثری، تحولاتی را در رابطه با ایران رقم زده که به جرات میتوان گفت برخی از آنها در تاریخچه این رابطه بیسابقه بوده است.
تحریم ایران در ۴ دهه پس از انقلاب اسلامی همواره پای ثابت سیاست دولتهای متفاوت واشنگتن در قبال تهران بوده و در بهترین دورهها هم سکانداران متفاوت کاخ سفید به اصطلاح خودشان سیاست «چماق و هویج» را در پیش گرفتهاند؛ سیاستی که در سایه آن همزمان که به تهدید ایران روی آورده شده پای تشویقهایی هم در میان بوده است.
با این همه حمله، تهدید و ارعاب پایههای سیاست دولت امریکا در مقابل ایران در قریب به ۴ سال گذشته بوده است. تحریم اقتصادی، تلاش برای انزوای سیاسی و تهدید امنیتی ایران در کنار ترور سردار قاسم سلیمانی تنها مشتی نمونه خروار از حوادثی بود که در ۴ سال گذشته رخ داد. در چنین شرایطی انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ و نتیجه آن نه فقط برای ایران بلکه برای بازماندگان در برجام و شرکای تجاری و اقتصادی ایران که فعلا از بیم تحریمهای یکجانبه امریکا بار سفر از بازارهای ایران بستهاند اهمیت فوقالعادهای یافته است. باتوجه به سیاست فشار حداکثری که تیم ترامپ در مقابله با ایران در پیش گرفت و البته بالا بردن سطح تنش تا ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به نظر میرسد که مسیر هرگونه تنشزدایی از رابطه تهران و واشنگتن در سایه تداوم ریاستجمهوری ترامپ پرسنگلاخ باشد. در حال حاضر به سختی میتوان مقام سیاسی و نظامی را یافت که از سوی دولت ترامپ در لیست تحریمها قرار نگرفته باشد. همزمان تیم ترامپ علاوه بر جنگ اقتصادی علیه ایران و تهدید امنیتی تهران سیاست جنگ تبلیغاتی علیه کشورمان را هم در پیش گرفته و بهرغم آنکه این تیم ادعا میکند به دنبال تغییر رفتار و نه تغییر رژیم در ایران است اما راه و روشی که انتخاب کرده عملا در مسیر افزایش نارضایتیها در ایران و ایجاد شکاف میان مردم و نظام است. در چنین شرایطی هرچند که ترامپ ادعا میکند به توافق با ایران نزدیک است و تهران برای حضور در پای میز مذاکره صرفا منتظر نتیجه انتخابات است اما نشانههای صحت این ادعا در طرف ایرانی دیده نمیشود. ایران به صراحت شرط هرگونه مذاکره با ایالاتمتحده را بازگشت امریکا به برجام، لغو تمام تحریمهای اعمال شده در ۳ سال و نیم اخیر و البته جبران خسارت دانسته است. خطوط قرمزی که به نظر میرسد برای رییسجمهور بعدی امریکا چه بایدن باشد و چه ترامپ لازمالاجرا هستند.
بایدن، خطرناکتر از ترامپ؟
در بستر رابطه پرتنش ایران با تیم ترامپ، جو بایدن نامزد دموکراتها در این انتخابات از راهکار متفاوتی در قبال ایران در صورت پیروزی سخن گفته است. در حالی که ترامپ با خروج یکجانبه از برجام، بازگرداندن تحریمهای هستهای و تنبیه کمپانیها و نهادهای مالی غیرامریکایی در صورت ارتباط با ایران عملا از متحدان اروپایی امریکا فاصله گرفته و خود را در گوشه رینگ انزوا قرار داده، بایدن مبنای سیاست اعلامی خود در برابر ایران را تلاش برای بازگرداندن اجماع در پرونده ایران میداند.
جو بایدن که در زمان حصول توافق هستهای ایران با ۱+۵ وقت، جامه معاون باراک اوباما، رییسجمهور ایالاتمتحده امریکا را بر تن داشت همچنان خود را مقید به حفظ برجام به عنوان میراث مافوق پیشین خود میداند و برهمین اساس به صراحت اعلام کرده که در صورت پیروزی به توافق هستهای بازمیگردد. البته این بازگشت با پرانتزهایی همراه است. جو بایدن روز دوشنبه به وقت ایالاتمتحده یادداشت تفصیلی را درقبال سیاست خارجیاش در برابر ایران دراختیار رسانه امریکایی سیانان قرار داد. یادداشتی نهچندان تفصیلی که آب پاکی را بر دستان تحلیلگران روابط ایران و امریکا ریخت. بایدن در این یادداشت از بازگشت به برجام سخن گفت اما این بازگشت را به اجرای کامل تعهدات فنی از سوی ایران منوط کرد. مسالهای که تهران به صراحت از آن با عنوان خط قرمز یاد کرده و تاکید دارد که امریکا به عنوان کشوری که از پای میز مذاکره برخاست اکنون هم باید به این میز بازگردد.
از سوی دیگر بایدن بازگشت به برجام را به منزله نقطه آغاز مذاکرات بیشتر با ایران و سایر اعضای توافق برای اصلاح این توافق و تمدید بندهای مربوط به محدودیت فعالیتهای هستهای ایران میداند. نقطهنظری که با مخالفت صریح ایران روبهرو شده و به عنوان نمونه محمدجواد ظریف، وزیر خارجه تاکنون بارها به صراحت اعلام کرده که برجام قابل مذاکره مجدد نیست. در چنین شرایطی حتی در صورت پیروزی بایدن نمیتوان به بازگشت بیسر و صدا و بیحاشیه دو طرف به برجام امیدوار بود.
نکته دیگری که در یادداشت ۱۲۰۰ کلمهای نامزد دموکراتها به چشم میخورد تلاش او برای خشنود کردن رژیم اسراییل است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم تا پیش از حصول برجام تلاش مضاعفی را برای ممانعت از شکلگیری آن انجام داد و پس از آن نیز تلاش کرد تا حد ممکن منافع ایران از این توافق را به حداقل برساند. درنهایت پیروزی ترامپ در انتخابات، فرصت مغتنم را دراختیار نتانیاهو قرار داد تا با آخرین تلاشها خروج امریکا از برجام را جشن بگیرد.
برهیچکس پوشیده نیست که لابی اسراییل در انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده چه نقش پررنگ و بسزایی را بازی میکند و برهمین اساس جو بایدن در این یادداشت التزام خود به حفظ امنیت اسراییل و درنظر گرفتن دغدغههای نخستوزیر تندرو و ضدایرانی این رژیم را به وضوح اعلام کرده است. از سوی دیگر بایدن درست مانند باراک اوباما راهکار مقابله با آنچه تهدیدهای ایران در منطقه خوانده را جلب اجماع بینالمللی میداند. نکتهای که برای دونالد ترامپ با سیاست اعمالی «امریکا اول است» از کوچکترین اهمیتی برخوردار نبود و نتیجه آن نیز انزوای ایالاتمتحده در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران است. لازم به یادآوری است که در جریان انتخابات سال ۲۰۱۶ ایالاتمتحده نیز برخی تحلیلگران خطر هیلاری کلینتون دموکرات را برای ایران بیش از دونالد ترامپ جمهوریخواه میدانستند و اصلیترین دلیل آنها نیز توان هیلاری کلینتون و اعتقاد او به چندجانبهگرایی در پروندههایی نظیر ایران بود.
جو بایدن در این یادداشت به صراحت به شرکای اروپایی امریکا که از سیاستهای یکجانبه ترامپ در ۴ سال گذشته به ستوه آمدهاند، نوید میدهد که در صورت راهیابی به کاخ سفید زمین بازی جمعی را برای مقابله با آنچه تهدیدهای ایران خوانده مهیا میکند. این مساله به خودی خود برای ایران که در حال حاضر موفق به منزوی کردن تیم ترامپ در صحنههای بینالمللی شده از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
از سوی دیگر جو بایدن در همین یادداشت تلاش کرده زمینههای همکاری با اروپا در مقابله با ایران را مشخص کند؛ از فعالیتهای ایران در منطقه تا آزمایشهای موشکی البته ادعاهایی درخصوص نقض حقوق بشر در ایران. او در این یادداشت به نام نوید افکاری اشاره کرده که روز شنبه در ایران به اتهام قتل عمد اعدام شد اما وجود برخی ابهامات در این پرونده، واکنشهای بینالمللی را بهدنبال داشت. بایدن در روزی راهبرد خود در برابر ایران را به شکل مکتوب ارایه کرده که از اتحادیه اروپا تا کشورهای اروپایی عضو برجام مخالفت خود را با اعدام نوید افکاری در ایران اعلام کرده بودند.
نگاهی گذرا به یادداشت بایدن نشان میدهد که او نیز در صورت پیروزی در این نبرد از بستر مینگذاری شدهای که دونالد ترامپ در ۴ سال گذشته ساخته برای مقابله با ایران استفاده خواهد کرد اما همانطور که از تیتر یادداشت او برمیآید قرار است با پنبه سر ببرد و برخلاف سکاندار فعلی کاخ سفید با تدبیر این کار را انجام خواهد داد.