آنقدر که باید بزرگ باشیم تا بتوانیم حتی جانمان را هم در راه هدفمان فدا کنیم. بیایید همین حالا فهرستی از قهرمانهایی که میشناسیم در ذهنمان مرور کنیم، مثل کادر درمان، پلیس و البته آتشنشانها. به مناسبت هفتم مهر، روز آتشنشان، میخواهیم به بخشی از تاریخ این قهرمانان بیادعا بپردازیم.
تاریخ آتشنشانی در ایران
ساخت اولین ایستگاه آتشنشانی در ایران به سالهای دور برمیگردد. در سال ۱۲۲۱ خورشیدی یعنی ۱۷۸سال پیش، روسها اولین ایستگاه آتشنشانی را در تبریز ساختند که برج آتشنشانی تبریز، از بقایای آن دوران است. رفته رفته ساخت این ایستگاهها که به آنها «اطفائیه» میگفتند، در دیگر شهرها هم آغاز شد. برای مراقبت و حفظ تأسیسات پالایشگاهها، دومین ایستگاه آتشنشانی در مسجد سلیمان و بعدی هم در آبادان ساخته شد.
اما داستان روز ملی آتشنشانی و ایمنی در ایران به ۴۰ سال قبل برمیگردد. هفتم مهر ۱۳۵۹، زمانی که رژیم بعث عراق پالایشگاه آبادان را بمباران کرد، آتشنشانها مثل همیشه وارد صحنهی جنگ با آتش شدند. در همان لحظه، عراقیها باز هم پالایشگاه را بمباران کردند و تعداد زیادی از آتشنشانان شهید شدند. ۲۰ سال بعد، یعنی در سال۱۳۷۹، ستاد هماهنگی امور ایمنی آتشنشانی کشور، هفتم مهر را بهعنوان روز ملی «آتشنشانی و ایمنی» پیشنهاد داد که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به تصویب رسید.
آتشنشانی و نجات جان انسانها محدود به مرزهای یک کشور یا سرزمین نیست؛ خداوند در آیهی ۳۲ سوره مائده میگوید: «هرکس انسانی را از مرگ نجات دهد گویا همهی مردم را از مرگ نجات داده است.» پس کسی که در هرجایی از دنیا، جان عزیزش را برای نجات انسانها به خطر انداخته، برای همهی ما قهرمانی ارزشمند است.
آتشنشانان قهرمان کشور ما
۱۶ قهرمان آتشنشان ایران را که میشناسید؟ همان مردانی که در ۳۱ دی سال ۱۳۹۵، جان خودشان را کف دستشان گذاشتند و برای خاموشکردن آتش، به ساختمان پلاسکو رفتند: بهنام میرزاخانی، علی امینی، فریدون علیتبار، حسین سلطانی، حامد هوائی قوشچی، مجتبی کوهی، حسین حسینزاده، رضا نظری، رضا شفیعی، محسن قدیانی، محسن روحانی، ناصر مهرورز، علیرضا سفیزاده، محمد آقایی، امیرحسین داداشی و علی مستوفی!
این ۱۶ نفر هر کدام زندگی و خانوادهای داشتند؛ اما برای نجات جان انسانهایی که در آن ساختمان غافلگیر شده بودند، همه چیز را فراموش کردند و در نهایت شهید شدند.
«عنایت آزغ» هم جوانی خوزستانی است که تا چند وقت پیش در تهران دستفروشی میکرد و یک حادثه او را به کار آتشنشانی کشاند. آزغ وقتی کلینیک «سینا اطهر» در ۱۰ تیر ۹۹ در آتش میسوخت، آنجا بود.
او از پشت ساختمان دید که تعدادی از هموطنانش در طبقات آن ساختمان گیر کردهاند و کمک میخواهند.
آزغ به این نتیجه رسید که اگر منتظر رسیدن نیروهای آتشنشان بماند، شاید کار از کار بگذرد. پس خودش دست به کار شد و دست خالی تعدادی از مردم گرفتار در آن سانحه را نجات داد.
آزغ اولین مأموریتش را قبل از استخدام انجام داده بود و به پاس این فداکاری، شهردار تهران از او خواست تا در سازمان آتشنشانی کشور، مشغول بهکار شود.
او هم در دورههای آموزشی شرکت کرد و حالا یک آتشنشان است.
اولین زن آتشنشان
«مالی ویلیامز»، اولین زن سیاهپوست آمریکایی بود که آتشنشان شد. ویلیامز که نژادی آمریکایی، آفریقایی داشت، تا سال ۱۸۱۸ برای مردی به نام «بنجامین آیمار» بردگی میکرد. آیمار تاجر و آتشنشانی داوطلب در نیویورک بود. اطلاعات دقیقی از زندگی ویلیامز در دسترس نیست، اما این را میدانیم که آیمار، او را برای پختوپز و نظافت با خود به ایستگاه آتشنشانی میبرد. در یکی از همان روزها، کولاکی شدید نیویورک را درنوردید و اوضاع شهر را آشفته کرد. در آن ایام، شیوع آنفولانزا، همهی آتشنشانهای مرد را هم بیمار کرده بود و ایستگاه آتشنشانی خالی از مأمور بود. درست در همان موقع، گزارش آتشسوزی اعلام شد و چون ویلیامز، تنها کسی بود که قدرت بدنی لازم برای این کار را داشت، با پیشبند آشپزی راه افتاد و در همان کولاک آتش را خاموش کرد. او با شجاعت نشان داد آتشنشانبودن، ربطی به جنسیت و رنگ پوست ندارد و توانست نام خودش را بهعنوان اولین زن آتشنشان در تاریخ ثبت کند.
آتشنشان مخترع
در سال ۱۸۶۴ «کنراد دیتریش ماگیروس»، آتشنشان آلمانی، فقط یک هدف در سر داشت؛ اینکه زندگی را برای خود و همکارانش آسانتر کند! آقای ماگیروس برای رسیدن به این هدف، وسیلهای اختراع کرد که نامش را «نردبان اولم» گذاشت. نردبان اولم، نردبانی کِشِشی با دو چرخ بود که میشد تا ارتفاع ۱۴ متر، از آن بالا رفت. این اختراع، انقلابی واقعی در کار آتشنشانی بود. با این نردبان سیار، آتشنشانها میتوانستند آتش ساختمانهای بزرگ را خیلی زودتر خاموش کنند. ساخت این نردبان سیار آنقدر ارزشمند بود که توانست مدال طلای نمایشگاه جهانی وین را برای مخترعش به ارمغان بیاورد و این فناوری خیلی زود به تمام دنیا منتقل شد.