به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اسکرین، بازیگر و شاعر و نقاش و موسیقیدان و عکاس و در یک کلام هنرمند تمامعیار دانمارکی-آمریکایی جایزه افتخاری خود را از دستان آگوستین دیاس یانس گرفت؛ کارگردانی که سال ۲۰۰۶ در «آلاتریست» او ایفای نقش کرده بود. مورتنسن ۶۱ ساله برای بازی در انبوه فیلمهای خوب و تحسینشده از جمله «ارباب حلقهها»، «کتاب سبز» و «تاریخ خشونت» شایسته تقدیر در جشنواره سنسباستین شناخته شده بود.
نخستین تجربه کارگردانی این بازیگر زاده نیویورک سال گذشته در جشنواره معتبر ساندنس رونمایی شد و اگر امسال جشنواره کن ۲۰۲۰ برگزار میشد، در بخش رسمی آن هم به نمایش درمیآمد. «سقوط» داستان مردی را روایت میکند که رابطهای عجیب و سخت با پدرش دارد. این فیلم چند روز پیش در جشنواره سنسباستین روی پرده رفت و قرار است اوایل هفته آینده در اسپانیا به نمایش عمومی درآید. مورتنسن علاوه بر کارگردانی پروژه، در آن با لنس هنریکسن هم همبازی است.
آنچه میخوانید، برگردان گفتگوی الیزابت کابزا از اسکرین دیلی با ویگو مورتنسن است درباره زیستن در زمانه کرونا، کار کردن همزمان جلو و پشت دوربین، تجربههای همکاری با دیوید کراننبرگ و چند مورد دیگر است.
- این روزها با بیماری کووید-۱۹ چطور کنار میآیید؟
کرونا هر کدام از ما را به گونهای به زحمت و دردسر انداخته و تا مدتها این زحمتها ادامه خواهد داشت. هر چند من خودم آن را یک مانع نهچندان جدی در مسیر زندگی میدانم. ما باید به راه خودمان ادامه بدهیم، به یاری کسانی برویم که تنها ماندهاند و از آنها که دیگر اینجا بین ما نیستند تقدیر کنیم. این بهترین کارهایی است که ما میتوانیم با خیال خودمان انجام دهیم.
- چه شد که پس از سالها کار کردن جلوی دوربین در مقام بازیگر، تصمیم گرفتید پشت دوربین بروید؟
این کاری بود که مدتها انتظارش را میکشیدم اما ۲۰ سال پیش که نخستین بار میخواستم تصمیمم را با فیلمنامهای از خودم عملی کنم، نتوانستم پول به اندازه کافی جور کنم. تا اینکه سرانجام مورد «سقوط» پیش آمد. برای فیلم اول به من توصیه شد درباره چیزی حرف بزنم که میشناسم، چشمانداز، شخصیتها و موضوعی که به من نزدیک هستند. گرچه خانوادهای که در فیلم میبینیم خیالی است اما داستان در برخی واقعیتها ریشه دارد و برخی گفتگوهایی که در کودکی شنیدهام. به همین دلیل است که «سقوط» به برادران من تقدیم شده است.
- دیوید کراننبرگ که شما با او «تاریخ خشونت»، «قولهای شرقی» و «یک روش خطرناک» را کار کردهاید، نقشی کوتاه در فیلم بازی میکند. میشود کمی درباره تاثیر او بر خودتان بگویید؟
ما معمولا با هم حرف میزنیم، نهتنها درباره سینما که درباره فلسفه، تاریخ، سیاست، هنر و ادبیات. او در مقام کارگردان بسیار باهوش و تاثیرگذار و در برقرار کردن ارتباط با عوامل و بازیگران بسیار ماهر است. من از دیوید بسیار آموختهام. درباره نقش دکتر در «سقوط» با او حرف زدم و گفتم که قرار است در شهرشان تورنتو کار کنیم. نمیخواستم در حق من لطف کند و گفتم که اگر دوست ندارد، او را درک میکنم. فیلمنامه آن صحنه را خواند و گفت که در راه است. وقتی برای فیلمبرداری آمد، تمام دیالوگها را از بر بود و با آن لطیفهای همیشگیاش همه ما را خنداند. تماشاگر ناآشنا با سینما که احتمالا کراننبرگ را هم نمیشناسد، بازیگری را میبیند که نقش دکتر را خیلی خوب بازی کرده است.
- در کارنامه شما از فیلمهای پرهزینه استودیویی دیده میشود تا پروژههای مستقل کوچک و بزرگ. چطور تصمیم میگیرید که چه چیزی را کار کنید؟
معمولا سراغ پروژههایی میروم که بدانم میتوانم چیزهای تازه در آنها یاد بگیرم. پیش از این همه پیشنهاد کارگردانی داشتهام، سه یا چهار فیلمنامه که دیگران نوشته بودند اما دیدم نمیتوانم با آنها ارتباط بگیرم. این نگرانم میکند که همیشه روی غریزهام حساب و به آن تکیه کردهام. گاهی کارها درست درمیآید، گاهی هم نه اما از راهی که آمدهام پشیمان نیستم. زندگی کوتاه و نامطمئن و در شرایط امروزی بسیار پرخطرتر است. زندگی خودش یک هدیه است و از آنجا که بخش زیاد آن را درگیر یک فیلم میشوی، باید خوب انتخاب کنی و به آن باور داشته باشی. هر چه باشد، بخشی از این زندگی صرف یک فیلم شده است.