قید هر روز برای این ماجرا بهمنظور اغراق در انعکاس اتفاقی که میافتد نیست چرا که 300 تله فیلم در طول سال تولید میشود و در ازای 360 روز سال با یک حساب سر انگشتی به این نکته میرسیم که هر روز یک تله فیلم ساخته میشود. این حجم تولید و انبوه تعداد آن، سبب شده شبکه یک روزهای جمعه خود را به پخش این فیلمها اختصاص بدهد و شبکههای دیگر بنا به موقعیت و نیاز آنتن، پخش این فیلمها را در برنامههای خود بگنجانند.
در خوشبینانهترین دیدگاه، میتوان از تولید این همه تله فیلم شگفت زده شد و بدبینانهترین حالت هم این است که بپرسیم تولید این تعداد تله فیلم به چه درد میخورد و با یک دید منصفانه به تولید تله فیلم، سؤال سومی هم مطرح میشود، دست اندرکاران این حجم انبوه از کجا تامین میشود.
ساخت این تعداد تله فیلم و پخش آن از شبکههای تلویزیون شگفت آور است و شگفت آورتر هم نام سازندگان آن است؛ کارگردانانی که با تکیه بر بودجه سازمان صدا و سیمااولین تجربههای خود را در مقام کارگردان، فیلمنامه نویس و بازیگر کسب میکنند.
سوای این تجربهها، نکته دیگر نامها و چهرههای تکراری است، که به فاصله کوتاهی از شبکهها میتوان آنها را دید که البته در معدود مواردی میتوان رد پای نوید یک کارگردان خلاق را در لابه لای حجم انبوه تولیدات تله فیلم دید. اما تعداد کارهای ضعیفی که به اسم تله فیلم پخش میشود از تعداد کارهای خلاق و حرفهای بیشتر است.
پخش تله فیلمهای ضعیف، لذت دیدن فیلم را از مخاطب میگیرد، و از همه مهمتر چرا مخاطب باید بهای تجربه کردن فیلمسازی را بدهد که ابتدای راه است. ساخت تله فیلم در حکم فیلم کوتاه سالهای قبل شده است، کارگردانها سینما را تجربه میکنند و این آرزوی برخی از کارگردانان چه حرفهای این حوزه و چه کارگردانهای تازه وارد این عرصه است.
آرزوهای کارگردانان تله فیلم این روزها این است که از روی نسخه ویدئویی، کپی 35 میلیمتری بکشند و در فلان جشنواره شرکت کنند یا آن را در سینما اکران کنند.تله فیلم تلویزیونی ساخته میشود، که از قاب بزرگ سینما پخش شود، وآنچه فراموش میشود تعریف و هدفی است که برای ساخت تله فیلم در نظر گرفته شد.
بحث تفاوت رسانه تلویزیون و سینما و مخاطبان این دو نیست، که البته مبحث مهمی هم است اما نکته اینجاست که در سینمایی که تولیدات سالانه آن 60 فیلم است و از این تعداد نزدیک به40 فیلم اکران میشود و هر ساله بر حجم فیلمهایی که نوبت اکران نمیگیرند افزوده میشود، طبیعی است که دیگر جایی برای اکران تله فیلمهای تلویزیونی نماند. اگر جایی برای پخش تله فیلمهای تلویزیونی بماند، باید ساختاری شبیه سینما داشته باشد تا بتواند در میان انبوه فیلمهای سینمایی جای خود را پیدا کند. این اتفاق خیلی به ندرت پیش میآید، چرا که ساختار سینما و تلویزیون متفاوت است و طبیعتا مخاطبان هم انتظارات متفاوتی از این دو رسانه دارند.
ساخت تله فیلمهای ضعیف نه تنها به سینما راه پیدا نمیکند، بلکه در پخش تلویزیونی مخاطبان را جذب نمیکند و لذت دیدن یک کار خوب در ظهر جمعه و یا روزهای دیگر را میگیرد و در نهایت مخاطب از دیدن تله فیلم دلزده میشود و حتی ندیده حکم میدهد که تله فیلمهای ایرانی ساختاری ضعیف دارند. این حکم برای مدیران سیما تاوان سنگینی بهدنبال دارد. باید سالها سرمایه و تلاش و تبلیغات داشته باشند تا بتوانند تلقی مخاطبان خود را در مورد تله فیلمها تغییر دهند. البته اگر بخواهند و برایشان مهم باشد.