علیرضا طالب زاده در گفتوگویی قدیمی با همشهری جوان گفته بود: نسخه اولیه فیلمنامه ۱۰۳۰ صفحه بود و نوشتنش هم تقریبا یک سال طول کشید. موقع تولید آقای ارگانی از شبکه دو رفت و آدمهایی با نگرشهای دیگر آمدند. این تغییر باعث شد چیزی حدود ۳۵۰ صفحه از فیلمنامه ساخته نشود. حدود ۱۵۰ صفحه هم عملا موقع پخش از کار زده شد. مجموعه ۲۶ قسمتی که من نوشتم، حدود ۶ قسمتش فصل دانشگاه بود و بقیهاش از فصل عروسی تازه آغاز میشد.
یک شخصیت اصلی داشتم به اسم «انوش» که در سریال اسمش «پارسا» شده که از آن طرف با خودش مجموعه آدمهایی را میآورد. فیلمبرداری سریال که به خانواده او رسید، تحولات اداری هم صورت گرفت. برای همین وقتی شما سریال را دنبال کنید، میبینید داستان تخت است. سکانسها کش میآیند و به قول ما لابه لایش «جامپ» است. داریم توی خانه مریم درباره مریم حرف میزنیم.
بعد سکانس بعدی باز هم توی همان خانه داریم حرف میزنیم. اینها لابه لایش صحنههای دیگری بوده. رفت و برگشتهایی بود. مثلا در خانه پارسا یک ماجراهایی را میدیدیم و بر میگشتیم که حالا نیست.
درست است که شاهد قصه رامین و محمد بودیم اما موازی اینها قصه پارسا هم بود که میفهمیدیم سر مریم در خانهشان دعواهایی راه انداخته و ماجراهایی هم به وجود میآید.
چیز خاصی هم نبود، شاید بد نباشد بعد از این همه سال حالا این را بگویم که علت اصلی حذف داستان پارسا، ۵-۴ سال بعد عادی شد. قصه این بود که او از خانواده ثروتمندی بود و پدرش با منشی اش پنهانی ازدواج کرده است. این قصه هم بعدها بارها در سریالهای دیگر آمده است اما در آن زمان گناه کبیره بود که باید حذف میشد.