به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، دستان پینه بسته و ترک خوردهاش نشان میدهد که صیانت از این میراث پدری چقدر برایش حرمت دارد. آرام سخن میگوید اما دلی پر درد دارد و از ناملایماتی حرف میزند که سالها در حقش روا داشتهاند.
از بالا رفتن دیوار سنگی و ساخت ویلای آنچنانی باغ همسایه تا ممانعت برای مرمت دیوار کاهگلی میراث آبا و اجدادیاش! از ربودن محصولاتی که دسترنج سالها زحمت خستگیناپذیر است تا ورود به ملک و آتشافروزی در جوار درختانی که امروز به مثابه فرزندانش هستند!
در کوچه باغهایش که قدم میزنی از بوی دیوار کاهگلی و عطر درختانش سرمست میشوی. نمیشود شیرازی باشی و در کوچهباغهای قصردشت عکسی به یادگار نینداخته باشی. باغهایی که دیرزمانی است رنگ آرامش را به خود ندیدهاند.
ماجرا از جایی شروع میشود که شهردار شیراز طی نامهای غیر رسمی خواستار ادغام ستاد آبادگری باغها به شهرداری منطقه شش میشود. عدهای مخالفت میکنند و عدهای موافق هستند. عدهای معتقدند کسی از ستاد باغها انتظار درآمد ندارد در حالی که از شهرداریهای مناطق انتظار درآمد امری طبیعی است، پس شاید هدف، دست درازی به باغها باشد.
سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که اگر ستاد باغها برای آبادگری و حمایت از باغداران و همچنین حفظ و صیانت از باغهای شهر تاسیس شده است، چرا شهردار دستور لغو آن را میدهد؟ مگر ستاد باغها طی سالهای گذشته تا کنون چه اقداماتی انجام داده است که هیچ یک از باغداران از عملکردش راضی نیستند!؟
منطقه بکر باغهای قصردشت در طول سالهای متمادی دستخوش تهاجمهای زیادی شده است تا رفته رفته از وسعت آنها کم شود. برخی از باغها طی سالیان مختلف به تصرف شهرداری درآمده است در حالی که باغداران قصردشتی معتقدند به این باغها هیچگونه رسیدگی نمیشود و همه در معرض خشکیدگی و نابودی هستند. باغهایی که به عنوان تولید کننده اکسیژن شهر اگر رسیدگی نشوند، بدون شک تا پنج سال آینده با این ساختوسازهای غیرمجاز بعید است چیزی از آنها باقی بماند.
به گفته نماینده باغداران، بحث بر سر این است که باغداران همیشه از تعدد دستگاههای ناظر بر باغها گلایهمند هستند. چرا که هر نهادی بهنوبه خود استعلام میگیرد، دستورالعملهایی صادر میکند و نظارتهایی دارد که باغدار را به نوعی دچار سردرگمی کرده است. محمدجواد باقری میگوید: بیتدبیری برخی از مسئولان ناظر بر باغهای قصردشت بسیاری از درختان کهنه و قدیمی را خشکانده است.
یکی از مباحث باغداران قصرالدشتی عدم اجازه شهرداری و ستاد باغها برای ساخت یک سرویس بهداشتو یا انباری برای نگهداری ابزار و ادوات کشاورزی آنها است در حالی که با نگاهی گذرا به کوچه باغهای قصرالدشت به راحتی شاهد بالا رفتن ساختمانهای سربه فلک کشیده و ویلاهای آنچنانی هستیم که ساخته شده و هیچ ایرادی به آنها گرفته نمیشود در حالی که دیوارهای کاهگلی فرو ریخته باغ کناری اجازه مرمت و یا حتی کشیدن فنس نیز ندارد.
موضوع دیگری که قابل بحث است، بحث حریم باغهای قصردشت است که در گذشته سه هزار و ۵۰۰ هکتار برآورد شده اما امروز با تملکهای اجباری، جدا شدن جبل دراک و مواردی از این قبیل به کمتر از هزار هکتار کاهش یافته است.
صاحبنفوذ بودن برخی ادارات طی این سالها سبب شده است برخی از قسمتهای باغهای قصرالدشت، حتی به صورت نقطهای به تصرف درآید. نمونه آن چهل هکتار از باغهای واقع در پشت مله، انتهای بلوار نیایش است. یا باغهای واقع در زمینی که امروز بیمارستان کوثر شیراز است. آیا زمین بایر در سطح شهر وجود ندارد که باغ باید تبدیل به بیمارستان، خانه، ساختمان تجاری و ... شود؟
چرا شهرداری نرخ ۳۰۰ هزار تومان برای هر متر باغ غارثی و ۶۰۰ هزار تومان برای هر متر باغ خودمالک تعیین میکند و با تملک اجباری، باغدار را به خاک سیاه مینشاند در حالی که باغدار یا فروشنده نیست یا اگر نیت فروش کند میتواند باغش را متری ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان بفروشد!؟ آنگاه با تملک باغ و تخریب درختان برای خود کارگاه راه بیندازد؟ یا باغ بشود حیاط خلوتی برای صبحانههای کاری و ناهارهای اداری!؟