به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه ایران که در مذاکرات معروف برجام از اعضای هسته مرکزی تیم مذاکرهکننده هستهای در کنار محمدجواد ظریف، وزیر خارجه و مجید تختروانچی بود، اکنون مشخصا به عنوان نماینده ایران در چالش قرهباغ منصوب شده است تا سطح اهمیت ماجرا برای ایران و جدیت تهران در ورود به این موضوع مشخص باشد.
ایران در حالی برای این گفتوگوها اقدام کرده است که در هفتههای گذشته اقداماتی که برای برقراری آتشبس، بدون نقشآفرینی ایران انجام شد، به نتیجه نرسید و هر بار طرفین با فاصله اندکی درگیری را از سر گرفتند. مقامات ایران از ابتدای ماجرا ضمن اعلام بیطرفی در این درگیری، در تماسها با دو طرف خواستار توقف جدال نظامی شدند. حسن روحانی دراینباره به نیکول باشینیان، نخستوزیر ارمنستان به صراحت گفته بود: «منطقه ما تاب جنگ جدید ندارد». روحانی و دیگر مقامات ایران از جمله وزیر خارجه، با هر دو طرف تماسهایی در این زمینه داشتند.
این تماسها و ارسال پیامها البته برای پایاندادن به چالش کافی نبود و چنانکه برخی تحلیلگران پیشبینی میکردند، ایران در نهایت ناچار شد رویکرد فعالانهتری را در پیش گرفته و خود در صحنه اصلی تلاشها برای آتشبس و طبیعتا دیپلماسی پس از پایان تقابل نظامی، نقشی بر عهده بگیرد.
سفر به مرز پیش از سفر به باکو
عراقچی در حالی راهی باکو شد که پیش از آن، سهشنبه به عنوان نماینده ایران در مسئله قرهباغ، به مناطق مرزی ایران در استان اردبیل و آذربایجان شرقی سفر و از آنجا بازدید کرد. سفر او از این جهت انجام شد که در میان درگیریهای هفتههای گذشته، ترکش درگیریهای قرهباغ وارد خاک ایران نیز شده و خساراتی را نیز وارد کرده بود و بیم آن وجود دارد که با ادامه این روند، یکی از همین موشکها به تأسیسات زیربنایی ایران در آن منطقه خسارت وارد کند. این مسئله بر انگیزه ایران برای پایانبخشیدن به درگیری نظامی همسایگانش افزوده است. ایران البته در واکنش به این اتفاق به موضعگیری پرداخت و سخنگوی وزارت خارجه و نیز وزیر دفاع ایران در این زمینه به دو طرف هشدار دادند که واردشدن خسارت به ایران و ناامنی مرزی را تحمل نخواهند کرد. عراقچی در این بازدید از مناطق مرزی گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران روی رودخانه مرزی ارس ابنیه آبی و برقی مهمی دارد و در جریان این سفر موقعیت مرز و ابنیه مورد بازدید قرار خواهد گرفت». وی بیان کرد: «برای جمهوری اسلامی ایران امنیت مناطق مرزی، سدها و ابنیه مرزی بسیار مهم و خط قرمز بوده و نباید در جریان مناقشه دو همسایه شمالی آسیبی به آنها وارد شود».
حرفهای ایران با جمهوری آذربایجان
معاون وزیر امور خارجه سهشنبهشب پس از ورود به باکو، بخشهایی از طرح ابتکاری ایران برای پایاندادن به این مناقشه را تبیین کرد. به نوشته ایسنا، عراقچی درخصوص این سفر گفت: «چارچوب این طرح ابتکاری آماده شده است و در این سفر با مقامات جمهوری آذربایجان به مشورت گذاشته میشود و این طرح در چند مرحله میتواند اوضاع را به یک صلح پایدار برساند و به اختلافات موجود و البته به اشغال جمهوری آذربایجان پایان دهد».
عراقچی موضوع پایاندادن به اشغال اراضی جمهوری آذربایجان را عنصری مهم در طرح ابتکاری ارائهشده ایران برشمرد و اضافه کرد: «ترک مخاصمه و شروع گفتوگوها با کمک کشورهای تأثیرگذار، کمککننده و تضمینکننده صلح از دیگر عناصر این طرح است». معاون امور سیاسی وزیر امور خارجه همچنین در این گفتوگو از جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان دو کشور دوست و همسایه و نزدیک یاد کرد: «ما همواره از تلاش جمهوری آذربایجان برای آزادسازی شهرها و مناطق اشغالیاش حمایت کردهایم و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و بقیه کشورها در منطقه و تغییرناپذیری مرزها یک اصل مهم و خدشهناپذیر است که باید همچنان حفظ شود».
وزارت خارجه آذربایجان نیز با بیانیهای به تشریح محورهای گفتوگوی جیحون بایراموف، وزیر خارجه این کشور با عراقچی پرداخت. طبق این بیانیه، ضمن تأکید دو طرف بر روابط مثبت ایران و جمهوری آذربایجان، تأکید شده که طرف آذری، رفتار مقامات ارمنستانی در این زمینه را محکوم کرده و اقدامات نیروهای مسلح خود را دفاعی توصیف کرده است. بایراموف همچنین طرف ارمنستانی را به نقض قوانین بینالمللی حقوق بشر و اقدام علیه غیرنظامیان متهم کرد. در روزهای جنگ، هر دو طرف دیگری را متهم کردهاند که درگیری را فراتر از جدال در منطقه مورد مناقشه برده و غیرنظامیان را نیز هدف قرار دادهاند.
چالش پرهزینه و پرخطر برای ایران
بسیاری تحلیلگران از زمان شروع دوباره درگیری بر سر این چالش تاریخی تأکید کردهاند که بعید است در نهایت یکی از دو طرف، در پایان تقابل نظامی، مطلوبات خود را کسب کرده باشد. اما چالش قرهباغ و لااقل درگیری فعلی، بازیگرهای خارجی بسیاری را درگیر در خود میبیند؛ اسرائیل و ترکیه با حمایتهای خود از جمهوری آذربایجان در این درگیری به دنبال اهداف خود هستند، ارمنستان لابی قدرتمند خود در ایالات متحده را دارد و روسیه و فرانسه نیز به عنوان اعضای گروه مینسک که در کنار آمریکا متولی آتشبس چندساله پیشین بین دو کشور بوده، نقش خود را در این ماجرا میبینند.
ایران در این میان اما کشوری است که برخلاف ترکیه و اسرائیل، قصد بهرهبرداری یا به عبارت بهتر سوءاستفاده از این چالش را ندارد، اما ریسکهایی متوجه خود میبیند و به همین دلیل به ماجرا ورود کرده است. این در حالی است که ورود به این مسئله نیز بدون چالش نیست. بسیاری از تحلیلگران از ابتدای شروع دوباره درگیریها هشدار دادهاند که ورود ایران به مسئله، اگر با جهتگیری آشکار در حمایت از یکی از طرفین باشد یا حتی در عمل، منافع یکی را در برابر خواستههای دیگری برتر قرار دهد، روابط خود را با یکی از دو همسایه دچار چالش جدی خواهد کرد و این در حالی است که در نهایت، حل مسئله قرهباغ برای ایران بیش از آنکه سودآور باشد، در راستای جلوگیری از ضرر و آسیب معنا دارد.
از طرفی، درگیری در این منطقه مستقیما چنان که شرح داده شد، مناطق مرزی ایران را در معرض خطر قرار میدهد و از طرف دیگر، جنگ و ناامنی در همسایگی ایران چالشی محرز برای ایران است. علاوه بر این نوع نقشآفرینی دیگر بازیگران در این منطقه، چالش دیگری برای ایران ایجاد میکند.
باکو، مقصد اول
انتخاب باکو به عنوان اولین مقصد عراقچی در این سفرها، بیمناسبت نبوده است. در روزهای شروع این درگیری، برخی چهرههای کشور، از جمله ائمه جمعه استانهای مرزی و نیز برخی چهرههای سیاسی، از جمهوری آذربایجان اعلام حمایت کردند. این موضعگیریها البته در وضعیت فعلی با موضع و خواست رسمی دستگاه دیپلماسی ایران همخوانی نداشت، اما مبنای آن سابقه روابط دو کشور بود که در اشتراکات مذهبی، قومی و تاریخی ریشه دارد.
در این شرایط اما اسرائیل به بهانه این درگیری، در حال افزایش تعاملات خود با جمهوری آذربایجان است. در شرایطی که اسرائیل مشغول عادیسازی روابط خود با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است، افزایش نقشآفرینی تلآویو در مسائل باکو میتواند به وضعیتی منجر شود که تهدید امنیتی حضور اسرائیل هم در جنوب و هم در شمال ایران شکل بگیرد.
جاهطلبیهای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز در این میان منحصر به مسئله قرهباغ نیست. ترکیه که بر اساس اشتراکات قومی و مذهبی با آذربایجان از یک سو و اختلافات عمیق تاریخی با ارمنستان از سوی دیگر، به صورت جدی در حمایت و همکاری با باکو وارد ماجرا شده است، این اقدام را تنها به عنوان بخشی از چشمانداز بلندمدت خود در گسترش دامنه نفوذ در سرزمینهای اسلامی و ترکتبار میبیند؛ راهبردی که به نظر میرسد در فهرست خود، حتی ورود به مسائل چین با بهانه اویغورها را نیز دارد و به این ترتیب، بعد از مسئله سوریه، ایران در شمال مرزهای خود نیز با ناامنی حاصل از رؤیای عثمانی اردوغان مواجه شده است.
دردسرسازی اسرائیل در این زمینه البته همخوان با دشمنی کلی تلآویو با تهران است. اما ایران روابط خود را با ترکیه دارد و در همین راستاست که عراقچی آنکارا را نیز در فهرست مقصدهای سفر خود قرار داده است تا مستقیم در این زمینه وارد گفتوگو شود.
دوباره همداستانی تهران و مسکو
اما سفر عراقچی به آنکارا به شکل معناداری بعد از سفر عراقچی به مسکو و البته ایروان در فهرست قرار دارد و این تا حدی نتیجه این هم هست که ایران در چالش قرهباغ، بار دیگر مواضع و خواستههای خود را با روسیه مشابه میبیند. در واقع، ورود جدی ایران به تلاشها برای پایان درگیری در حالی انجام میشود که روسیه از چندیپیش مشغول رایزنیهایی البته ناکام برای برقراری آتشبس بین دو کشور بوده و حالا ایران هم با همان هدف وارد موضوع شده است.
اشتراک مواضع تهران و مسکو در این زمینه، یک شباهت دیگر نیز با تعاملات دو پایتخت در زمینه سوریه دارد؛ ایران و روسیه در این مسئله بار دیگر با ترکیه اردوغان و چالشآفرینیهای او مواجهاند که در جهت مخالف منافع و اهداف دو کشور رخ میدهد و این یعنی مانند روند آستانه، بار دیگر ولادیمیر پوتین و روحانی در مسیر پایاندادن به یک چالش منطقهای باید با بلندپروازیهای رجب دستوپنجه نرم کنند.
پایان چالش حیثیتی همسایههای شمالی؟
امیدهای بسیاری وجود دارد که تلاشهای بینالمللی که در حال حاضر و لااقل روی کاغذ، حمایت بازیگران متنوعی شامل ایران، روسیه، آمریکا و فرانسه را پشت سر خود دارد، بتواند در نهایت به آتشبس منجر شود و درگیری نظامی در منطقه را که بعید به نظر میرسد بتواند منجر به پایان اختلافات به سود یکی از طرفین شود، پایان بدهد. اما درباره مرحله پس از آتشبس که هماکنون نیز از آن صحبت به میان آمده، تردیدهایی جدی وجود دارد.
اختلاف باکو و ایروان بر سر قرهباغ که عمری بیشتر از دوران استقلال دو کشور دارد، وجهی حیثیتی و اساسی برای هر دو طرف دارد و از اینرو چندان مشخص نیست چه سناریویی میتواند رضایت دو طرف را به شکل دائم جلب کند و به این چالش چنددههای یک بار برای همیشه پایان دهد. به نظر میرسد محتملترین و خوشبینانهترین اتفاق، توافقی مانند آنچه با ورود گروه مینسک رخ داد باشد که صرفا دوباره برای چند سال یا چند دهه، آتش درگیری را به زیر خاکستر بفرستد.
اگر ایران و روسیه، با نقشآفرینی احتمالی آمریکا و فرانسه بتوانند واقعا راهحل و توافقی دائمی برای بحران قرهباغ بیابند، بار بزرگی از روی دوش منطقه برداشتهاند که سرانجام نگرانیهای دائمی را از چالش در منطقهای که هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ تجاری و انتقال انرژی، اهمیت زیادی برای بسیاری کشورهای منطقه و جهان دارد، از بین خواهد برد.