به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی و خلبانان شجاع آن یکی از بازوان اصلی ایران در دوران دفاع مقدس و در نبرد با ارتش بعثی بود. این مهم در حالی رخ می داد که نیروی هوایی ارتش از تحریم های تسلیحاتی علیه ایران بیشترین ضربه را خورده بود و به علت کمبود قطعات باید آن ها را از بازارهای مخفی و یا به عبارتی بازار سیاه تهیه می کرد.
در این شرایط بود که نیروی هوایی رژیم بعث هر روز به جنگندهها و تجهیزات جدید و پیشرفته مانند جنگندههای میگ ۲۳ و میراژ اف ۱ تجهیز میشد و از بُعد سایر تجهیزات مورد استفاده مانند تجهیزات پدافندی نیز به قدری مجهز بود که یکی از چند پدافند قدرتمند آن روزهای دنیا را در اختیار داشت. در این میان نیز خلبانان نیروی هوایی ارتش کشورمان با تمام کمبودها و کاستیها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی پای کار بودند و در بسیاری از عملیاتهای مهم با قدرت و شجاعت بسیار وارد میدان میشدند تا مانع از قدرت نمایی و حملات وحشیانه جنگندههای بعثی در هر گوشهای از خاک ایران اسلامی شوند.
ارتشی عربی که مقلد رژیم صهیونیستی بود
ارتش بعثی هم که با خیال تصرف ۷ روزه ایران به کشورمان حمله کرد، هیچ گاه انتظار نداشت تا پس از حمله به پایگاههای هوایی ایران با مقاومت و هوشیاری نیروی هوایی ارتش ناکام بماند. چراکه در این خیال بود تا به روش حمله رژیم صهیونیستی در جنگ با اعراب ابتدا توان هوایی بسیار قدرتمند ایران را از بین ببرد و با خیال راحت در خاک کشورمان جولان دهد تا به اهداف خود دست پیداکند.
اما نیروهای مسلح ایران و نیروی هوایی ارتش به عنوان یک نیروی آماده و پیشرو در همان ساعتهای ابتدایی با ۱۴۰ فروند جنگنده و هواپیماهای خود اهداف مهمی را در خاک دشمن بعثی مورد حمله قرار داد و به نوشته یکی از روزنامههای خارجی، جنگندههای ایرانی که در آسمان بخشهای مختلف خاک دشمن پرواز میکردند به قدری زیاد بودند که گویی در حال رژه در آسمان این کشور هستند.
این جا بود که صدام و حامیانش فهمیدند که همه محاسبات خود را اشتباه انجام دادند و باید به فکر پیداکردن راه چاره برای خلاصی از این بحران باشند. پس دست به دامان اربابان خود شدند تا هر تجهیزاتی که مورد نیازشان بودند را در تعداد بسیار بالا خریداری کنند تا ایران را از به دست آوردن پیروزی ناکام بگذارند که این فکر آنها همچون خیالی خام بود. چون خلبانان و رزمندگان ایرانی همچون عقابان تیزپرواز آسمان و شیران بیشه ایران بر سر آن ها می غریدند و آن ها را به قدری به وحشت میانداختند که در برخی از اوقات در بی سیمها فریاد «الامان» بعثیها به گوش می رسید.
نیروی هوایی ارتش، مبتکر و خلاق در آسمان و زمین
نیروی هوایی ارتش همان طور که بالاتر نیز گفته شد در دوران دفاع مقدس با کمبود شدید قطعات روبرو بود و در همان ماههای اولیه جنگ تحمیلی این مشکل به صورت جدی بروز پیدا کرد. اما نیروهای جوان و نخبه نیروی هوایی ارتش با تاکید رهبر انقلاب که در آن روزها نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع بودند به سراغ تاسیس بخش جهاد خودکفایی رفتند تا مشکلات خود را حل کنند. این بخش تلاشهای بسیاری را انجام میداد و علاوه بر تعمیرات فنی و اورهال جنگنده ها، قطعات مورد نیاز که در اختیار ایران قرار نداشت را هم به صورت بومی میساخت.
خلاقیت نیروی هوایی ارتش فقط در همین بخش خلاصه نمیشد، بلکه طراحان چیره دست نیروی هوایی ارتش نیز با طراحی عملیاتهای مختلف و بی نظیر در دنیا همانند عملیات حمله به اچ - ۳ و کمان ۹۹ نقش مهمی در سیادت هوایی ایران در دفاع مقدس ایفا کردند که باعث شد تا نیروی هوایی ارتش بعثی این سیادت ایران را در بخش هوایی قبول کنند. البته نیروی هوایی ارتش در همکاری با سایر نیروها نیز بسیار موفق بود و در دو عملیات مروارید که توان نیروی دریایی ارتش بعثی توسط جنگندههای ایرانی از بین رفت و عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد نیز نقش مهمی را ایفا کرد. این نیرو در سایر عملیاتها نیز در پشتیبانی از نیروی زمینی ارتش و همچنین سایر نیروهای مسلح همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش موثری ایفا کرد.
نیروی هوایی ارتش در تاریخ دفاع مقدس شهدایی بسیاری را به انقلاب اسلامی و کشورمان تقدیم کرده است که در میان آنها نامهایی مشهور همچون شهید دوران، شهید بابایی، شهید خلعتبری، شهید اقبالی دوگاهه، شهید فریدون ذوالفقاری و بسیاری دیگر به چشم میخورد. اما در این میان هستند خلبانانی که کمتر نامی از آنها به میان آمده است، امیر سرلشکر خلبان شهید داود اکرادی یکی از این شهداست که در ادامه با ایشان آشنا میشویم.
کدام خلبان شهید ایرانی با یک موشک ۱۴ ژنرال بعثی را به هلاکت رساند؟
امیر سرلشکر خلبان شهید داود اکرادی یکی از خلبانان دلیر و مومن نیروی هوایی ارتش است که در دوم مردادماه سال ۱۳۳۱ در یک خانواده مذهبی در تهران چشم به جهان گشود. او دوران ابتدایی و دبیرستان خود را با موفقیت در زادگاهش گذراند و موفق به اخذ دیپلم ریاضی فیزیک شد و به علت علاقه به نظامیگری پس از اخذ دیپلم به دانشکده افسری رفت. داود پس از فارغ التحصیل شدن از دانشکده افسری به علت علاقه خود به خلبانی در شهریور ماه سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد و پس از گذراندن دورههای مقدماتی در ایران برای طی دورههای پیشرفته به کشور آمریکا رفت.
یکی از ویژگیهای او در تمام دوران تحصیل در کشور آمریکا ترک نشدن عبادتهای دینی بود. به همین دلیل هم چندین بار به علت رفتارهای متعصبانه مسئولان پایگاه محل تحصیل او در آمریکا تحریم شد. اما در نهایت و با تلاشهای فراوان دورههای آموزشی را با موفقیت به پایان رساند و با درجه ستوان دومی و با تخصص خلبانی جنگنده اف ۴ به کشورمان بازگشت. شهید اکرادی پس از بازگشت به ایران به عنوان خلبان جنگنده اف ۴ به پایگاه ششم شکاری بوشهر اعزام شد و با آغاز جنگ تحمیلی به پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان آمد. شهید اکرادی در دوران رژیم ستمشاهی نیز با انقلابیون بوشهر همکاری میکرد و یکی از مقلدان حضرت امام خمینی (ره) بود. یک سال قبل از آغاز جنگ تحمیلی در یک سانحه در نزدیکی زنجان سقوط کرد که بر اثر آن از ناحیه دست و چشم مجروح شد.
شهید اکرادی در سالهای دفاع مقدس ۵۴ پرواز موفق برون مرزی انجام داد و ضربات مهلکی را بر پیکره دشمن بعثی وارد آورد. از او نیز یک فرزند دختر به یادگار مانده است.
خلبانی که جنگنده آتش گرفته را از آبادان به تهران رساند
او با آغاز جنگ تحمیلی به پایگاه سوم شکاری همدان منتقل شد تا از آسمان کشورمان دفاع کند. او به همراه سایر خلبانان پایگاه سوم شکاری رشادتهای بسیاری را انجام میدهد و حماسههای بسیاری را خلق میکند. یکی از حماسهها و رشادتهای شهید اکرادی که از زبان امیر سرتیپ دوم خلبان محمد عتیقه چی روایت میشود، به این شرح است؛ سرتیپ عتیقه چی میگوید که روزی در یک پرواز دو فروندی به همراه شهید اکرادی در حال پرواز بودیم که او توانست در اطراف ایلام با شلیک یک فروند موشک ماوریک به یک فروند بالگرد میل عراقی ۱۴ ژنرال بلندپایه بعثی که در این بالگرد بودند را به هلاکت برساند.
دیگر رشادت شهید اکرادی به سلامت نشاندن یک جنگنده اف ۴ بود که در اطراف آبادان توسط پدافند دشمن مورد اصابت قرار گرفته بود. ماجرا از این قرار است که پدافند دشمن بعثی جنگنده شهید اکرادی را از ناحیه موتور مورد اصابت قرار میدهد، اما او با رشادت فراوان از جنگنده اجکت نکرد و جنگنده آتش گرفته را با مهارت بالا به پایگاه یکم شکاری تهران رساند.
شهادت شهید اکرادی و عروج به سوی معبود
ساعت ۱۰ صبح روز هشتم آبان ماه سال ۱۳۶۰ است که یک فروند جنگنده اف ۴ به خلبانی سروان داود اکرادی کابین جلو و ستوان یکم نورالدین افضلی کابین عقب برای بمباران مواضع دشمن در کرکوک از پایگاه سوم شکاری پرواز می کند. آن ها موفق می شوند تا عملیات بمباران مواضع دشمن را با موفقیت انجام دهند و به سوی کشورمان پرواز کنند که در آسمان کرکوک توسط ۴ فروند جنگنده میگ عراقی محاصره می شوند. جنگنده آن ها توسط یک فروند موشک سام ۶ دشمن مورد اصابت قرار می گیرد، هر دو خلبان از جنگنده اجکت کردند و به سلامت با چتر نجات در روی زمین فرود میآیند.
مردم محلی به طرف خلبانان هجوم میآورند و سروان اکرادی به طرز فجیهی توسط آنان به شهادت میرسد، خلبان کابین عقب نیز با دخالت نیروهای نظامی جان سالم به در میبرد و به اسارت در میآید. امیر خلبان محمد عتیقه چی درباره نحوه شهادت او می گوید که پس از اجکت موفق شهید اکرادی نیروهای بعثی عراق بدن شهید اکرادی را به دو جیپ بستند و از وسط به دو نیم تقسیم کردند و پیکر تکه تکه داود اکرادی در کرکوک به خاک سپرده میشود و پیکرش به ایران اسلامی بازنگشت.