همشهری آنلاین - علیرضا سلطانی - استاد دانشگاه و کارشناس ارشد حوزه اقتصاد سیاسی بینالملل: با وجود حساسیت جهانی نسبت به انتخابات آمریکا، اما شاید هیچ دولت و کشوری در شرایط حاضر به اندازه ایران نسبت به این انتخابات توجه و حساسیت ندارد چرا که ترامپ بن بستی که روابط ایران و آمریکا در دوره اوباما و با برجام باز شده بود با خروج از برجام، دوباره بست.
برجام فرصت خوبی برای آغاز حل مناقشه ۴۰ ساله ایران و آمریکا بود که ترامپ آن را از بین برد و با این کار و بازگشت تحریم ها شرایط بسیار سخت و طاقت فرسایی بر اقتصاد ایران و زندگی مردم حاکم شد که امروز این شرایط کاملا برای همگان قابل لمس است.
ترامپ و عوامل وی در دولت آمریکا علی رغم اعلام ظاهری آمادگی برای مذاکره با ایران، هیچ گام عملی و اطمینان بخشی در این زمینه برنداشتند و چه بسا با برخی اقدامات نظیر ترور سردار سلیمانی بر سر مذاکره موانع بسیار سخت و غیرقابل رفعی ایجاد کردند. به نظر می رسد شعار آمادگی برای مذاکره صرفا ابزاری برای اعمال فشار بر متحدین منطقهای خود نبود.
هرچند در این زمینه باید اذعان داشت که ایران نیز در مقابل تحرکات سیاسی آمریکا، سیاست فعال و کنش گرایی نداشت و عملا با انفعال و سکوت و سیاست های تهییجی به اعمال فشار بیشتر آمریکا بر کشور دامن زد. در واقع در مقاطعی ایران می توانست حداقل با اتخاذ سیاست های متوازن، توخالی بودن سیاست آمریکا برای مذاکره با ایران را به اثبات برساند که این اتفاق نیز صورت نگرفت.
در صورت پیروزی ترامپ که البته احتمال آن ضعیف است، هیچ مذاکره ای بین ایران و آمریکا در شرایط طبیعی صورت نخواهد گرفت چرا که اگر قرار بود مذاکره ای صورت گیرد در دوره اول وی این اتفاق انجام می شد. البته دولت ترامپ در صورت حضور مجدد در کاخ سفید به نسبت دوره اول انگیزه بیشتری برای آغاز مذاکره با ایران خواهد داشت، اما عملا زمینه های مذاکره بین ایران و دولت احتمالی دوباره ترامپ محتمل نیست چرا که دوکشور پیش شرط هایی برای آغاز مذاکره دارند که زمینه های ایجادآن فراهم نیست. این پیشرط ها برای ایران شامل بازگشت امریکا به برجام، برداشتن تحریم ها و عذرخواهی بابت ترور سردار سلیمانی است که پذیرش این پیششرطها برای آمریکا بسیار ضعیف است.
به هر روی روند تقابلی ایران و آمریکا در شکل کنونی یعنی تداوم تحریم ادامه خواهد یافت و این مشکلات اقتصادی ایران را تشدید می کند هرچند عملا قدرت مانور آمریکا در موضوع تحریم کاهش یافته است چرا که آمریکا همه تحریم های اثربخش را اعمال کرده است تحریم های اعلامی جدید بیش از آنکه عملی باشد بیشتر ماهیت روانی و سیاسی دارد. با این حال چه بسا در این شرایط احتمال رویارویی نظامی پس از اعمال همه تحریم ها هم تقویت می شود. ترامپ قصد دارد نهایت بهره برداری را از شرایط تحریمی ایران برای دیکته کردن سیاست های خود ببرد بنابراین قطعا درمقابل ایران کوتاه نخواهد آمد .
در مقابل هم ایران با توجه به سیاست های اعلامی خود به خصوص پس از ترور سردار سلیمانی وارد میز مذاکره نخواهد شد. در این بین برخی کشورهای منطقه بر آتش روابط ایران و آمریکا خواهند دمید. بنابراین چشم انداز روشن و مثبتی از مناسبات آمریکا و ایران در دوره احتمالی دوم ترامپ وجود ندارد.
با توجه به سیاست های اعلامی بایدن و دموکراتها، پیروزی احتمالی بایدن که نسبت به ترامپ قوی تر است، به طور قطع بن بست ایجاد شده در روابط ایران و امریکا به طور قطع شکسته خواهد شد. بایدن اعلام کرده که به برجام بازخواهد گشت و تحریم های یکجانبه ایران را برخواهد داشت.
این مواضع راه مذاکره ایران و آمریکا را باز خواهد کرد و عملا پیششرط های اولیه ایران محقق خواهد شد. هرچند باید اذعان کرد که بازگشت آمریکا به برجام و برداشتن تحریم ها به فوریت و آسانی نخواهد بود اما به لحاظ روانی پیروزی بایدن بلافاصله و در کوتاه مدت اثرات روانی مثبت زیادی بر اقتصاد ایران خواهد داشت و حداقل حباب روانی تحریم ها که کم هم نیست را تا حد زیادی خالی خواهد کرد.
نکته پایانی در مورد اعلام موضع ایران نسبت به پیروز انتخابات است که بر اساس تفاوت نداشتن بایدن و ترامپ استوار است. این موضعگیری اگر در ظاهر باشد و به عبارتی سیاست اعلامی تلقی شود، اشکالی ندارد. اشکال آنجاست که این سیاست اعمالی هم تلقی شود. سیاست خارجی و دیپلماسی، بهره گیری از فرصت تفاوت ها و اختلافات میان بازیگران هرچند هم کم باشد، است. قطعا بین ترامپ و بایدن اختلافات زیادی وجود دارد و این اختلافات چنانکه در سطور گذشته بیان شد در این انتخابات برای ایران حداقل برجسته است.
ایران نیز به مانند بسیاری از کشورها که موضع مشخصی در حمایت از یکی از دوکاندیدای انتخابات امریکا نداشته، موضع صریحی اعلام نکرده که تا قبل از انتخابات قابل دفاع است. منتها آنچه اهمیت دارد، فردای انتخابات و اعلام پیروز آن است که اگر بایدن باشد طبیعتا شرایط متفاوتی خواهد بود.
از این پس برای استفاده درست از فرصت بهوجود آمده و با درس از تجارب گذشته، باید به موقع و به ضرورت سیاست های مناسب برای رفع تحریم های کمرشکن فعلی و کاهش فشارهای اقتصادی اتخاذ شود. این سیاست ها در قدم اول باید از اجماع و حمایت همه جانبه داخلی برخوردار بوده و مانند آنچه در دوره اجرای برجام و قبل از خروج آمریکا گذشت، وارد چالشها و رقابتهای سیاسی و جناحی نشود. بهویژه آنکه چند ماهی به انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی نمانده است. بهرهگیری از فرصت انتخاب بایدن نباید با جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد سال آینده گره زده شود وگرنه زمان زیادی برای بهبود شرایط اقتصادی کشور از دست خواهد رفت.