پسر جوان مدعی است بعد از فوت پدرش، برادران ناتنی او به خانه‌شان حمله و آنها را آواره کرده‌اند. 

به‌ گزارش همشهری‌آنلاین، همه‌چیز پس از فوت پدر پسر جوان آغاز شد. او که از ازدواج اولش ۳پسر داشت، سال‌ها پیش با زن دیگری ازدواج کرد و همزمان دو همسر داشت. تا پیش از فوتش زندگی دو همسر و فرزندانش در یکی از محله‌های اهواز در آرامش ادامه داشت، اما بعد از آن، درگیری بین آنها آغاز شد. 

شاکی که ۲۱سال دارد و حاصل دومین ازدواج پدرش است در این‌باره به همشهری می‌گوید: ما با همسر اول پدرم و برادران ناتنی‌ام هیچ ارتباطی نداشتیم و من همراه مادرم، برادر و دو خواهرم در خانه‌مان زندگی آرامی داشتیم. بعد از فوت پدرم یک روز برادران ناتنی‌ام مادرم را در نزدیکی خانه‌مان دیده و با چوب و چاقو دنبالش کرده بودند. آنها او را به باد کتک گرفته بودند و مادرم از ترس جانش با زحمت توانسته بود خود را به خانه برساند.

او ادامه می‌دهد: آنها خانه‌مان را محاصره کرده بودند و مدام تهدیدمان می‌کردند. آن شب یکی از سخت‌ترین شب‌های زندگی‌مان بود. آنها تا نیمه‌شب جلوی خانه‌مان بودند تا اینکه ما شبانه از خانه‌مان فرار کردیم. فردای آن روز شنیدیم که آنها با شکستن قفل در وارد خانه شده و آنجا را تصرف کرده‌اند. از آن روز به بعد دیگر جرأت نکردیم به خانه‌مان برگردیم و به‌ جای امنی فرار کردیم.

آنطور که پسر جوان می‌گوید بعد از این حادثه آنها تلاش کردند از چند وکیل کمک بگیرند و از برادران ناتنی‌شان شکایت کنند، اما تهدیدهای آنها به حدی بود که هیچ وکیلی حاضر به پذیرفتن پرونده نبود. او می‌گوید: چند وکیل قبول کردند که کارمان را پیگیری کنند، اما در ادامه چون تهدید به مرگ شدند از پرونده کنار کشیدند تا اینکه به تازگی یک وکیل دادگستری پیگیری پرونده ما را به‌عهده گرفته است.

او می‌گوید: یک روز که برای پیگیری ماجرا به دادسرا رفته بودیم، چند لحظه بعد از خروج درحالی‌که سوار تاکسی بودیم و می‌خواستیم به فرودگاه برویم، یک ماشین سد راهمان شد. برادران ناتنی‌ام پیاده شدند و درحالی‌که مسلح بودند ما را کتک زدند و مادرم را با تهدید با خود بردند. 

باورم نمی‌شد که جلوی چشمانم بتوانند مادرم را با خودشان ببرند و من کاری از دستم برنیاید. به ناچار به پلیس آگاهی رفتیم و کمک خواستیم. تهدیدهای آنها همچنان ادامه داشت تا اینکه وقتی فهمیدند پای پلیس وسط کشیده شده است، روز بعد از طریق یک واسطه مادرم را آزاد کردند. 

آنها در همین ۲۴ساعت مادرم را شکنجه کرده بودند. همه لباس‌هایش پاره بود، دست‌هایش را با چاقو زخمی کرده بودند و تهدید کرده بودند که باید خانه‌ای را که پدرم به نامش زده به آنها بدهد. آنها گفته بودند اگر می‌خواهید در این شهر زندگی کنید باید خانه‌تان را به ما بدهید وگرنه روی آرامش را نمی‌بینید.

با اینکه ماه‌ها از این آدم‌ربایی می‌گذرد اما پسر جوان و خانواده‌اش هنوز جرأت نکرده‌اند به خانه پدری‌اش برگردند. او می‌گوید: ما از ترسمان سوار ماشین شدیم و از اهواز فرار کردیم و به مشهد رفتیم. مدام پیام‌های تهدیدآمیز ادامه داشت. نمی‌دانم برادران ناتنی‌ام از چه طریقی متوجه شدند که در مشهد هستیم. به همین دلیل به تهران آمدیم و از آن روز آواره خیابان‌های پایتخت هستیم و در ماشین زندگی می‌کنیم و شب‌ها همراه مادر، برادر و خواهرانم در چادر کنار خیابان می‌خوابیم. 

در این مدت خواهرانم نتوانستند درس بخوانند. من و برادرم نتوانستیم سر کار برویم و دیگر چیزی برایمان باقی نمانده است. شما تصور کنید که ماه‌ها در ماشین زندگی کنید. خیلی سخت است. 

او در ادامه می‌گوید: من و خانواده‌ام امنیت جانی نداریم و سایه برادران ناتنی‌ام را همیشه حس می‌کنیم. به همین دلیل از آیت‌الله رئیسی، رئیس قوه قضائیه کمک می‌خواهیم تا هرچه زودتر به شکایتمان رسیدگی شود و بتوانیم به زندگی عادی برگردیم. 

به گفته وکیل این خانواده، علیه متهمان به اتهام آدم‌ربایی، تهدید و ضرب و شتم شکایت شده و رسیدگی به این پرونده در دادسرا در حال انجام است.

منبع: همشهری