به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، حدود دو هفته پیش در شماره نخستین روز آبان ماه ۹۹ «اعتماد» از او و برنامههای انتخاباتی احتمالی و بلندپروازیهای سیاسیاش نوشتیم و اینکه او اگرچه حالا مدتی است به عنوان «رجل سیاسی» و چهرهای قادر به تصدی بلندترین مقام اجرایی کشور مینویسند، اما شنیدهها از محافل اصولگرایان از این حکایت دارند که او ازجمله چند نفری است که بیش از آنکه بهواقع خواهان ورود به رقابت انتخابات ریاستجمهوری به عنوان مهمترین و بالاترین سطح رقابت سیاسی در ایران شود، ترجیح میدهد از این صحنه بینظیر سیاسی-رسانهای که حدود یک سال تمام، به نور تمامی نورافکنهای سیاسی-جناحی ایرانی روشن میشود و درنهایت دستکم یک هفته، مهمترین تریبونهای رسانهای مملکت را به اختیار میگیرد، نه لزوما برای ریاستجمهوری بلکه برای مقاصدی که بعید نیست بیش از آنکه به میدان «پاستور» نزدیک باشد، در خیابان «بهشت» تهران واقع شده باشد، استفاده کند.
اینکه آن محافل اصولگرایی که حالا چند ماهی است از کاندیداتوری محمد برای ریاستجمهوری میگویند، خوب میدانند که «یک اتوبوس اصولگرا» در صف ایستگاه «پاستور» در انتظارند تا ردای ریاستجمهوری را به تن کنند و البته میدانند که نیمی از این جمع دستپایین ۳۰ نفره، علاوه بر اینکه به لحاظ سابقه و توانایی مدیریتی، بر محمد مقدمند، از منظر و در مولفهای دیگر نیز نسبت به او اولویت دارند؛ منظری که ازقضا در این سطحِ رقابت که اغلب رقبا بهاصطلاح از شروط کافی برخوردارند و رقابت بر سر شروط لازم است، بیش از توانایی مدیریتی و اجرایی اثرگذار است و آن، مباحث و مسائل سیاسی است؛ اینکه سردار محمد و البته دیگر کاندیداهای احتمالی چطور بتوانند آرای کدام طیف از جناح راست را پشت سر خود بسیج کنند، از حمایت کدامیک از بزرگان و چهرههای متنفذ و جریانساز اصولگرا برخوردار شوند و چه میزان در لابیگری و رایزنیهای پشت پرده برای اجماعسازی پیرامون خود توانمندند.
پرسشهایی که پاسخ به هر کدام، به نحو و میزانی، این گمانه را تقویت میکند که اگرچه افق دید محمد در رسانههای حامی، به سوی «پاستور» ترسیم شده اما جهت فکر و رویکرد برنامه انتخاباتیاش، بیشتر به «بهشت» نزدیک است. اینها البته حالا در حد شنیده و گمانه است و تا موعد انتخابات نمیتوان آنها را از سطح تحلیل به سطح خبر منتقل کرد. بماند که آنچه در گزارش دو هفته پیش «اعتماد» در این رابطه گفتیم، چندی بعد در یکی، دو منبع رسانهای اصولگرا نیز تکرار شد و به نحوی دستکم به طور نسبی و غیررسمی تایید شد.
هر چه هست اما حالا حدود ۷ ماه مانده به روز سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، سردار محمد، اولینبار به این گمانهزنیها واکنش نشان داده است؛ «ما اهل کاریم و کارگر»؛ پاسخی به ظاهر ساده و بیریا اما اتفاقا کاملا دیپلماتیک که از یک کاندیدای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری حدود ۷ ماه پیش از روز سرنوشت، انتظار میرود.
بارها شنیدهایم که وقتی کاندیدایی علیرغم ماهها تکذیب یا سکوت در قبال پرسش از احتمال کاندیداتوریاش، ناگهان شناسنامه به دست وارد ستاد انتخابات میشود، از این میگوید که نمیخواسته بیاید اما آنقدر اصرار کردهاند که چارهای نمانده؛ این گفته البته نادرست نیست و بهواقع کم نیستند نزدیکان و آشنایانی که دور کاندیداها را میگیرند که وارد گود شود اما اینکه سیاستمداری برای حضور در رقابتی در این سطح، بر این پایه تصمیم بگیرد، پذیرفته نیست و حالا سردار محمد در پاسخ به اینکه درقبال این درخواستها چه تصمیمی میگیرد، گفته است: «بستگی به شرایط دارد. باید توجه کنیم که شرایط این دوره از انتخابات پیچیده است باید جلوتر برویم و ببینیم چه اتفاقاتی در انتظار ما است.» او که همزمان با برگزاری انتخابات امریکا، از اظهارنظر مستقیم درباره پیروز این رقابت سر باز زده، در ادامه به کتاب «هنر تحریمها، نگاهی از درون میدان»، نوشته ریچارد نفیو مسوول تیم طراحی تحریمها علیه ایران در دولت دوم اوباما و چهره اصلی تیم پشتیبان مذاکرهکنندگان این توافق در امور تحریمها در وین ارجاع داده تا ضمنا از آشناییاش به سیاست خارجی و دیپلماسی نیز گفته باشد اما آنچه در ادامه گفته، تاکید بر نگاه به داخل کشور است. محمد از ناامن کردن بازارهای کاذب و قطع ید سفتهبازان گفته و البته از تولید؛ رویکردی که بهباور او اگر محقق شود، آنوقت «این امریکاییها هستند که برای مذاکره با ایران باید خواهش و التماس کنند.»
تحولی بینظیر که نه به آنچه از «مجمع گزینندگان» انتخابات ۲۰۲۰، بلکه به نامی مربوط است که واپسین جمعه خرداد ماه نخستین سال سده ۱۵ از صندوقهای رای خارج خواهد شد.