به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، پیروزی «جو بایدن» در انتخابات هفته گذشته ایالات متحده آمریکا برای بسیاری از کشورهای جهان دارای اهمیت بود. هم دوستان و هم دشمنان کاخ سفید این انتخابات را نقطه عطفی در تاریخ معاصر آمریکا و جهان ارزیابی میکنند زیرا آن را دوره گذار از کاخ سفید یکجانبهگرای «دونالد ترامپ» به رویکرد جهانی متوازنتر «جو بایدن» می دانند که موجب بازگشت واشنگتن به جامعه جهانی میشود.
مرکز پژوهشی «بلفر»که موسسه تحقیقاتی دانشگاه هاروارد به شمار میرود در گزارشی دیدگاه تحلیلگران خود را در مورد پاسخ این پرسش جویا شد که چگونه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده جایگاه این کشور در عرصه جهانی را تغییر میدهد. در این گزارش میخوانیم: در مناظرههای امسال، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، دونالد ترامپ و جو بایدن در مورد سیاست خارجی با سؤالاتی رو به رو بودند. این درحالی است که آمریکاییها همچنان در معرض فاجعه داخلی ناشی از بیماری همه گیر ویروس کرونا، یک اقتصاد متلاطم، مسائل نژادی و نابرابری و بلایای اقلیمی مانند آتش سوزی قرار دارند. بدون شک دیدگاههای بسیار متفاوت این دو نامزد مسیر، جایگاه ایالات متحده در جهان را طی چهار سال آینده تعیین خواهد کرد.
محققان و تحلیلگران دانشگاه هاروارد به واکاوی خط مشی ها در مورد ساختار اطلاعاتی ایالات متحده و حوزههای روسیه، چین و اروپا پرداختند و تاثیر نتایج انتخابات بر اولویت ها، روابط و پویایی قدرت ایالات متحده را بررسی کردند.
اعتماد از دست رفته کاخ سفید و دستگاههای اطلاعاتی
«سو گوردن» از تحلیلگران بلفر است که در زمینه دورنمای توانایی اطلاعاتی ایالات متحده اعتقاد دارد: صرف نظر از اینکه چه کسی انتخاب شده باشد، سازمان اطلاعات آمریکا باید فقط برای تأمین شرایط امنیت ملی و جهانی مورد نظر کار کند. چهار حوزه وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند: اولویت های اطلاعاتی و منابع مناسب، آموزش فنی و نوآوری، مشارکتکنندگانِ عصر جدید و پذیرش شفافیت و گشودگی.
با پیروزی بایدن وی این فرصت را دارد که از طریق ایجاد یک رهبری توانمند با چالشهای موجود روبه رو شود و اعتماد بین کاخ سفید و سازمان اطلاعات را بازسازی نماید. چنین رهبری نیازمند انجام اقدامات واقعی برای جامعه برپایه وظایف ریاست جمهوری و نه وفاداری حزبی میباشد.
وی بر این باور است که کاخ سفیدِ بایدن باید بر اهمیت استقلال آژانسهای اطلاعاتی صحه بگذارد و بودجه لازم جهت تحقیق و توسعه در زمینه هایی چون هوش مصنوعی را در اختیار آنها قرار دهد.
بیتفاوتی روسیه به انتخاب ترامپ
روسیه یکی از مهمترین محورها در سیاست آینده ایالات متحده خواهد بود. «الکساندر واکروکس» به مقایسه موضع مسکو در قبال انتخابات سال ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ پرداخت و عنوان داشت: کرملین، در سال ۲۰۱۶ از ترامپ حمایت کرد زیرا روس ها نگران بودند که کار کردن با «هیلاری کلینتون» دشوارتر باشد. ترامپ اما رابطه دو کشور را بهبود نبخشید و به همین خاطر روس ها ترامپ را ضعیف و بی اثر میدانند. البته، این ضعیف بودن میتواند به معنای تأثیرگذاری آسانتر روی او باشد.
پوتین نفعی در حمایت از ترامپ نمیدید. ترامپ تا اندکی قبل از انتخابات امیدوار بود که تمدید پیمان جدید START را به عنوان برگ برندهای پیش از انتخابات رو کند، اما روسها تمایل نداشتند که در آخرین مرحله چرخه انتخابات از ترامپ حمایت کند.
دولت جدید بایدن به ارزیابی کل سیاستهای خارجی، از جمله روابط ایالات متحده و روسیه خواهد پرداخت. اما بعید است که پیروزی بایدن در رابطه با روسیه تغییر قابل توجهی ایجاد کند. زیرا این رابطه آنقدر بد است که دلایل چندانی برای بهبود آن وجود ندارد. بسیاری از تحریمهای ایالات متحده علیه روسیه از طریق کنگره اعمال میشود و تعداد دموکراتها یا جمهوریخواهانی که بخواهند حمایت از بهبود رابطه با روسیه را در کارنامه خود داشته باشند، اندک است.
رویکرد متناقض در قبال پکن
چین مهمترین رقیب سیاسی و اقتصادی آمریکا در یک دهه آینده خواهد بود و به همین دلیل آینده روابط آمریکا و چین به ویژه در حوزه تجارت و اقتصاد اهمیت دارد. «ادوارد کانینگهام» اعتقاد دارد: درآینده اجماع درباره تجارت مستقیم و فشار دسترسی به بازار بر چین ادامه خواهد داشت. با این حال، ممکن است که محدودیت های مربوط به سرمایهگذاری هماهنگتر شود و فشارها ی غیرمستقیم نظامی افزایش یابد. اما همکاریهای دو طرف در چند زمینه مشخص و تعریف شده با قدرت دنبال خواهد شد.
روی هم رفته، این ترکیب وضعیت موجود و تغییر، منجر به ایجاد دولتی توسط بایدن خواهد شد که ممکن است سیاستهای متناقض و متضادی را در پیش بگیرد؛ ممکن است که اقدامات نظامی ایالات متحده در منطقه آسیا یک جانبهتر باشد، اما اقدامات اقتصادی ترکیبی از چند جانبهگرایی محدود و حمایتگرایی مداوم خواهد بود. نکته مهم این است که احتمال دارد سیاستهای مربوط به چین زودتر از آنچه که بقیه تصور می کنند در دولت بعد اعلام شود.
هرچند بایدن دغدغه سیاستهای داخلی را دارد اما بعید است که بتواند پرداختن به تغییر روابط با چین را به تأخیر بیاندازد. دولت بایدن با اولویت دادن به همه گیری کرونا کار خود را آغاز می کند. با این حال، سال آینده، چین صدمین سالگرد حزب کمونیست چین را جشن می گیرد و به گسترش نظامی و اقتصادی خود ادامه میدهد. روابط ژاپن و جمهوری کره ممکن است همچنان رو به زوال باشد؛ رهبران تایوان با ناآرامی روز افزون مسائل در هنگ کنگ را دنبال خواهند کرد. تغییرات آب و هوایی و بحرانهای زیست محیطی ادامه خواهد یافت. تنشهای دریای چین جنوبی درکنار طیف وسیعی از تعرفه های تجاری برای تضعیف تعامل اقتصادی ایالات متحده و چین ادامه خواهند یافت.
بایدن احتمالاً اکثر تعرفههای اقتصادی موجود بر روی کالاهای چینی را حفظ خواهد کرد. با این حال، او احتمالاً طیف محدودی از تعرفه های هدفمند را برای برخی از محصولات با ارزش افزوده متوسط و پایین را کاهش خواهد داد.
برخلاف ترامپ، بایدن در موقعیت بهتری برای همکاری نزدیکتر با متحدان اروپایی و آسیایی برای تشدید نظارت بر سرمایهگذاری شرکتهای دولتی چینی در فناوریهای حساس و پیشرفته با کاربرد دوگانه قرار خواهد داشت. این متحدان ممکن است بدون هیچ سر و صدایی دادهها لازم برای نظارت را با واشنگتن به اشتراک بگذارند.
همچنین دولت بایدن با بازگشت به توافقنامه پاریس مشارکت با چین را در زمینه کاهش انتشار کربن و همچنین همکاری از طریق سازمان جهانی بهداشت برای کنترل همه گیری کرونا را تقویت خواهد کرد.
اروپا، دلخوش به همکاری با کاخ سفید
مهمترین شکاف در دوره ریاست جمهوری ترامپ میان واشنگتن و اتحادیه اروپا به عنوان دو متحد سنتی رخ داد. اتحادیه اروپا امید دارد جو بایدن بتواند روابط متزلزل شده آمریکا با متحدان اروپایی و انگلیس را اصلاح کند.
«توری توسیت» دیگر کارشناس مرکز پژوهشی بلفر تصریح دارد: دولت بایدن جهت ایجاد اعتماد و انسجام در روابط دوسوی آتلانتیک برای ایالات متحده و شرکای اروپایی آن فرصتی ایجاد خواهد کرد. پس از آنکه ترامپ برای چهار سال اتحادیه اروپا را دشمن مینامید، ترمیم روابط باید از ریشه صورت بگیرد.
دولت ترامپ باعث شک و تردید در مورد تعهد آمریکا به ناتو شد، از معاهدات مهم بین المللی مانند پیمان آب و هوایی پاریس و توافق هستهای ایران خارج شد. در این راستا دولت بایدن با شرکای اروپایی خود در زمینه چالشهای مشترکی مانند چین، روسیه، ایران، تغییرات آب و هوایی، تجارت و فناوری و اصلاح نهادها برای دستیابی به منافع ایالات متحده و حفظ ثبات جهانی کار خواهد کرد.
فعالیت طولانی مدت بایدن در سنای ایالات متحده و کمیته روابط خارجی سنا حکایت از سابقه فعالیت وی در حوزه امور اروپا دارد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ بایدن از مدافعان جدی پاسخگویی به تجاوز صربستان به بوسنی و هرزگوین و تشدید فشارها برای پایان دادن به جنگ بود. بایدن در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ طرفدار اصلی عضویت لهستان، مجارستان، جمهوری چک و کشورهای بالتیک در ناتو بود. به دنبال الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ ، بایدن بر افزایش حضور نظامی ایالات متحده در اروپای مرکزی و شرقی برای جلوگیری از تجاوز بیشتر روسیه تاکید کرد؛ وی یک نیروی اصلی در زمینه اطمیناندهی به اروپا بود. تحولات اخیر بایدن را برای اروپاییان یک شریک توانمند معرفی میکند.