به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، یکسال پیش فردی در تماس با اورژانس مدعی شد که پسرش زخمی شده است. پس از حضور تکنیسینهای اورژانس مشخص شد که پسر جوان بر اثر اصابت جسم تیز مجروح شده و پس از دقایقی فوت کرده است. این موضوع سبب شد امدادگران اورژانس در تماس با پلیس موضوع را گزارش کنند و در ادامه مأموران تحقیقاتشان را آغاز کردند و متوجه شدند که این پسر جوان به قتل رسیده است.
پدر فرد مقتول در توضیح ماجرا به پلیس گفت: پسرم وقتی به خانه آمد زخمی بود. او در کار خرید و فروش مشروبات الکلی بود و با دوستانش هم اختلاف زیادی داشت. شاید همین موضوع باعث درگیری و قتل او شده باشد. این اظهارات سبب شد مأموران به یکی از دوستان مقتول بهنام سعید ظنین شوند و او را مورد بازجویی قرار دهند اما به نتیجهای نرسیدند. در ادامه با مشاهده چند لکه خون روی دیوار خانه، مأموران کار تحقیقات را بهصورت میدانی و از همسایهها آغاز کردند. یکی از همسایهها به مأموران گفت: روز حادثه صدای درگیری مقتول و برادرش را شنیدم و فکر میکنم قتل در خانه رخ داده است.
مأموران در گام بعدی به سراغ نیما برادر مقتول رفتند که در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل برادرش نریمان اعتراف کرد و گفت: نریمان مدت زیادی در کار فروش مشروبات الکلی بود و از آنجا که ما خانوادهای معتقد هستیم، پدر و مادرم از این موضوع خیلی عذاب میکشیدند. نریمان چند بار هم به خاطر همین موضوع بازداشت و زندانی شده بود اما بعد از آزادی دوباره کارش را ادامه میداد. دو سال پیش او را در حین جابهجایی مشروبات الکلی بازداشت کردند. نریمان انتظار داشت که پدر و مادرم به او کمک کنند تا آزاد شود اما خانوادهام وقتی او با خانه تماس گرفته بود تا خبر دستگیری اش را بدهد، حضور نداشتند و نریمان فکر میکرد که آنها از عمد تلفن را جواب نمیدهند. به همین خاطر از آنها کینه داشت و حتی فکر میکرد که پدر و مادرم او را لو دادهاند. بعد هم محکوم به حبس شد و به زندان افتاد. تا اینکه با شروع کرونا، برخی زندانیها به مرخصی آمدند و نریمان هم توانست مرخصی بگیرد اما به محض ورودش به خانه با پدرم درگیر شد. او مدام پدر و مادرم را آزار میداد.
متهم به قتل در تشریح روز حادثه نیز گفت: آن روز وقتی به خانه آمد، شروع به فحاشی به پدرم کرد و بعد هم به سمت او حمله کرد و ضربات زیادی بر بدن نحیف پدرم که مردی سالخورده است، زد. من او را گرفتم تا پدرم را کتک نزند اما دستبردار نبود. من زدمش و خواستم از خانه بیرونش کنم که از جیبش چاقویی درآورد و پدرم را تهدید کرد. همین کار او باعث شد عصبانی بشوم و کنترلم را از دست بدهم. چاقو را از او گرفتم و به سمتش پرتاب کردم که چاقو به او خورد و زخمی شد. قصدم کشتن او نبود. فقط میخواستم از پدرم دفاع کنم و به برادرم بفهمانم که حق ندارد پدرمان را کتک بزند. بعدش آنقدر ترسیدم که به پدرم گفتم مرا تحویل پلیس ندهد و او هم قبول کرد. قرار شد بگوییم که یک نفر نریمان را کشته و ما خبر نداریم.
بعد از اعترافات متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای محاکمه به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی، پدر و مادر مقتول اعلام کردند هیچ شکایتی ندارند و از قضات خواستند پسرشان را عفو کند. متهم نیز از پدر و مادرش و قضات تقاضای بخشش کرد و بدین ترتیب با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.