مصطفی اقلیما*: اورژانس اجتماعی، بحث جدیدی در وزارت رفاه نیست. این اورژانس چند سال قبل با خرید چند دستگاه ماشین و سر و صدای زیاد کار خود را آغاز کرد.

اما پس از مدتی به خاطر نداشتن امکانات و عدم‌بازدهی از کار ماند. قصه اینجا تمام نشد و امسال مسئولان با خرید چند دستگاه وَن دوباره به فکر افتتاح اورژانس اجتماعی افتادند! بدون اینکه کوچک‌ترین برنامه‌ریزی و پشتوانه‌ جدیدی برای آن در نظر بگیرند. البته همه می‌دانیم، کسی که دچار آسیب اجتماعی است لازم است بین یک ساعت تا یک ماه نزد مشاوران و مددکاران بماند؛ در اینجا چند مسئله پیش می‌آید که همچنان به‌عنوان سؤالات بدون پاسخ در زمینه اورژانس اجتماعی مطرح است:

1 - با این همه مراجعه‌کننده‌ای که سازمان بهزیستی دارد، آیا زمانی برای رسیدگی به کار آسیب‌‌دیدگان معرفی شده توسط اورژانس اجتماعی باقی‌ می‌ماند. گذشته از این آیا رسیدگی به آسیب آنها را در برابر دیگران در اولویت قرار می‌‌دهد؟

2 - بر فرض که این کار بخواهد انجام شود. سؤال دیگر اینجاست که سازمان بهزیستی چگونه می‌تواند نیروهای متخصص و پرسنل خود را تامین ‌کند؟ با توجه به اینکه بودجه سازمان بهزیستی برای استخدام‌های جدید کفایت نمی‌کند و حق گرفتن نیروهای قراردادی را هم ندارد بی‌شک وضعیت پرسنل همچنان در هاله‌‌ای از ابهام است.

3 - حال اگر دو مشکل بالا به نحوی رفع و رجوع شوند، بهزیستی چه مکانی را به نگهداری و مشاوره این افراد اختصاص می‌دهد؟ با توجه به اینکه از عید امسال تا به امروز بیش از 3 مرکز بهزیستی تخلیه و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفته است، بهزیستی حتی برای خدماتی که پیش از این ارائه می‌داد با مشکل مواجه می‌شود چه رسد به برنامه برای آسیب‌دیدگان جدید!

متأسفانه مشکل اینجاست که مسئولان بهزیستی و در راس آنها وزارت رفاه تنها به افتتاح 50 دستگاه خودرو بسنده کرده‌اند و هرگز به این فکر نیفتاده‌اند که اورژانس اجتماعی نمایشگاه 50 دستگاه خودرو نیست. چون اول اینکه با این تعداد ماشین، هر شهر تنها می‌تواند یک دستگاه یا حداکثر 2 دستگاه خودروی اورژانس داشته باشد که این تعداد برای شهری مانند تهران که در شبانه روز حداقل 300 آسیب‌اجتماعی را تجربه می‌کند بسیار ناچیز است.

دوم اینکه بسیاری از افرادی که نیاز دارند با اورژانس اجتماعی تماس بگیرند، زنان و کودکان در خانه هستند. در این صورت زمانی که مددکار برای مشاوره به منزل آنها مراجعه می‌کند، از آنجا که حکم ورود ندارد پشت درهای بسته خانه می‌ماند. برای گرفتن مجوز ورود هم که نیاز به مراجعه به دادگاه و هفت‌خوان رستم است. پس تا مددکار این خوان‌ها را بگذراند هر اتفاقی که قرار بوده بیفتد، افتاده و مددکار هم هیچ نقشی در جلوگیری از آن نداشته است. به هر حال طرح اورژانس اجتماعی طرح بسیار خوبی بود که به خاطر نواقص در اجرا و عدم‌کارشناسی و برنامه‌ریزی دقیق از دست رفت و معلوم نیست که چه زمانی بازیابی شود.

* رئیس انجمن علمی مددکاری