به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، در خارج از مرزهای ایالات متحده امریکا نیز رهبران کشورهای متفاوت تلاش میکنند با فاصله گرفتن از جنجالهای انتخاباتی بیسابقه در امریکا، خود را برای تطبیق با سیاستهای جو بایدن دموکرات پس از ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ آماده کنند. دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل ویرانیهای بسیاری از خود به جا گذاشته و این نکتهای است که تحلیلگران بسیاری این روزها بیش از زمانی که هنوز به عدم تمدید حضور ترامپ در کاخ سفید مطمئن نبودند به آن اشاره میکنند.
به عنوان نمونه شبکه امریکایی سیانان در گزارشی به این لیست بلند بالا پرداخته و با اشاره به جدیدترین تصمیم ترامپ برای کاستن از تعداد نیروهای امریکایی در افغانستان و عراق مینویسد: «این کار تازهترین گامی است که ترامپ برداشته تا حوزه سیاست خارجی را برای جانشین خود تا پیش از تاریخ ۲۰ ژانویه پرتنشتر از همیشه سازد.» شرایط امروز امریکا و جهان به گونهای است که اولویتها خود را به دولتها به خصوص دولت جدید ایالات متحده تحمیل میکنند.
تلاش برای مهار ویروس کووید ۱۹ و کاستن از تبعات اقتصادی آن در داخل امریکا بیاندک شک و تردیدی نخستین مسوولیتهایی هستند که جو بایدن برای دولتش پس از استقرار در کاخ سفید در سال نو میلادی تعیین کرده است.
با بینظمیهایی که دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی با خروج از توافقنامه، معاهدهها و تفاهمهای چندجانبه بینالمللی در چهار سال گذشته ایجاد کرده، پروندههای قطوری در اتاق بیضیشکل کاخ سفید انتظار جو بایدن را میکشند. ایران یکی از این دهها پرونده است که رسیدگی به آن میتواند به حل و فصل برخی دیگر از پروندههای جمع شده بر روی میز دولت بعدی ایالات متحده کمک کند.
در حالی که اعضای تیم ترامپ با تداوم سیاست فشار حداکثری بر ایران تلاش میکنند مسیر بازگشت را برای کلیددار جدید کاخ سفید ناهموار کنند و حتی رسانه امریکایی نیویورک تایمز هم از احتمال حمله نظامی محدود امریکا به ایران در چند هفته باقی مانده خبر داده اما به نظر میرسد که تهران از هماکنون به استقبال تغییر دولت در کاخ سفید رفته است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هفته گذشته از تریبون روزنامه دولتی ایران پیام رسمی تهران را به گوش رییسجمهور منتخب ایالات متحده که از قضا برجام متولد دولت متبوعش در سال ۲۰۱۵ بود، رسانده است و حالا برخی از کارشناسان میگویند که توپ در زمین جو بایدن است. محمد جواد ظریف برای نخستینبار از راه دیگری جز بازگشت به برجام پیش روی ایالات متحده سخن گفته و به زبان سادهتر دو گزینه را مقابل جو بایدن قرار داده است: اجرای مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ مانند سایر کشورهای عضو سازمان ملل که موظف به اطاعت از قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد هستند یا آغاز مذاکره برای بازگشت به برجام که البته آسان نخواهد بود اما برای ایالات متحده منافعی دارد که بعید است بایدن از آنها مقابل تهران چشمپوشی کند.
هرچند که به نظر میرسد مطلوب تهران گزینه تازهاعلام شده یعنی اجرای مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ به شمول رفع تمام تحریمهای وضع شده باشد اما تحلیلگران و دیپلماتهای بسیاری چون وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد دولت اوباما در مذاکرات هستهای با ایران معتقدند که جو بایدن بیشک موافق هزینههایی نیست که سیاست ترامپ در قبال ایران بر واشنگتن تحمیل کرد اما پس از ۲۱ ژانویه تبدیل کردن این هزینهها به فرصت و برگ امتیاز را به بخشی از تاکتیک دولتش در قبال تهران اضافه خواهد کرد. در حالی که رسانه امریکایی نیویورک تایمز که در ۱۰ روز اخیر به شکل بیسابقهای گزارشهای اختصاصی درباره ایران منتشر کرده ادعا میکند عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه پیامهایی را درباره مذاکره از طریق واسطههایی به تیم بایدن منتقل کرده (ادعایی که سخنگوی وزارت خارجه ایران آن را در کرد) اما از جانب جو بایدن پس از مشخص شدن پیروزی او در این انتخابات تاکنون اظهارنظر مستقیمی درباره پرونده ایران نشده است.
در ۱۰ روز گذشته نهایت چیزی که از بایدن درباره ایران شنیدیم در بیانیههای خبری مربوط به محتوای تبریک تلفنی مقامهای اروپایی به او بوده است. مکالمههای تلفنی که در آنها اعضای اروپایی برجام آمادگی خود را برای گفتوگو با رییسجمهور جدید درباره برجام و ایران اعلام کرده و با استقبال بایدن هم روبهرو شدند. با وجود سکوت فعلی جو بایدن درباره راهبرد مدنظر دولتش در برابر ایران، پیشبینی گزینههای موجود چندان سخت نیست چرا که برجام نتیجه مذاکره چندجانبه ایران و ۱+۴ امروز با دولت وقت در امریکا به ریاستجمهوری باراک اوباما بود. جو بایدن در آنزمان دست راست باراک اوباما بود لذا حفظ برجام و تداوم آن برای او حکم احیای میراث باراک اوباما در حوزه سیاست خارجی ولو با تاخیر چهارساله را دارد.
بنابراین میتوان گفت که اراده سیاسی برای احیای کامل برجام به شمول بازگشت امریکا به حلقه برجامیان و محدودسازی برنامه هستهای ایران طبق برجام در جو بایدن و تیم او وجود دارد. نکته دیگر درباره راهبرد جو بایدن در روند احیای برجام که امروز میتوان با قطعیت درباره آن سخن گفت توسل او به چندجانبهگرایی و بازگشت به روند همکاری نزدیک و فشرده با اعضای اروپایی برجام است. از ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ به بعد اروپاییها میتوانند مطمئن باشند که امریکای بایدن را در کنار خود در برجام دارند هرچند ممکن است روند بازگشت امریکا به توافق هستهای زمانبر باشد.
بروز این اطمینان را میتوان از هماکنون در بیانیه اخیر تروییکای اروپایی هم دید. در بیانیه جدید که روز پنجشنبه از سوی فرانسه، آلمان و بریتانیا منتشر شد این سه کشور ادعاهای جدیدی را مطرح کردهاند که البته با پاسخ سخنگوی وزارت خارجه ایران هم روبهرو شد. سه کشور اروپایی طرف توافق هستهای «برجام» در بیانیهای مدعی شدهاند که با وجود تلاشهای مبتنی بر «حسن نیت» آنها ایران، اقدامات متعددی در نقض این توافق انجام داده است.
تروییکای اروپا این ادعا را در بیانیه خود که خطاب به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر شده مطرح کردهاند. انگلیس، آلمان و فرانسه با این ادعا که به عنوان طرفهای مشارکتکننده در «برجام» برای حفظ این توافق هستهای تلاش کرده و از خروج امریکا از آن متاسف هستند، میگویند: «ما به عنوان مشارکتکنندگان برجام بار دیگر بر تداوم تعهد خود برای حفظ توافق هستهای و اجرای کامل آن تاکید میکنیم. ما سه کشور اروپایی سخت برای حفظ این توافق تلاش کردهایم. همواره صراحت داشتهایم که از خروج امریکا از برجام و احیای تحریمها متاسفیم. ما تحریمها را به نحو پیشبینیشده در برجام رفع کرده و مضاف بر آن از طریق ایجاد ساز و کار مالی اینستکس، تلاشهایی اضافی جهت مجاز کردن تجارت مشروع با ایران به کار بستهایم.
با وجود این، با وجود این تلاشهای مبتنی بر حسن نیت، ایران اکنون یک سال و نیم است که مرتکب اقدامات متعددی در نقض جدی تعهدات هستهای خود شده است. ما کماکان بهشدت از اقدامات ایران که در حال تهی کردن توافق از مزایای اصلی آن در زمینه منع اشاعه است نگرانیم. اکنون اهمیت حیاتی دارد که ایران به سرعت اقداماتش را به عقب برگردانده و به پایبندی کامل برجام برگردد.»
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به بیانیه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در خصوص همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ضمن محکوم کردن این مواضع غیرمسوولانه اظهار داشت: «از سه کشور اروپایی انتظار میرود که به جای فرافکنی سیاسی، در جهت پایبندی کامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات کمیسیون مشترک اقدام کنند و به اجرای کامل برجام برگردند.
فعالیتهای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران کاملا در چارچوب قوانین بینالملل و کاملا قانونی و مشروع بوده و در راستای حقوق ذاتی لاینفک کشورها دنبال میشود. با خروج ایالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحریمها و تداوم بدعهدی اروپا در زمینه انتفاع اقتصادی ایران از رفع تحریمهای تعهد شده در برجام، جمهوری اسلامی ایران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام گامهای هستهای را برداشته است که کاملا منطبق با برجام است و همواره تاکید داشته است که در صورت اجرای کامل برجام از سوی طرفهای مقابل، بازگشتپذیر خواهند بود.»
بیانیه مشترک سه کشور اروپایی به خوبی فضای جدیدی را نشان میدهد که البته ایران انتظار آن را داشت و به نظر میرسد باید برای نحوه مواجهه با آن به رویکردی واحد در داخل برسد. در حالی که تروییکای اروپایی با تقلیل دادن تاثیر خروج امریکا از برجام و ناتوانی خود در وفای به تعهدات برجامی، ماجرا را از پایان آن که کاهش تعهدات برجامی ایران است روایت میکنند، ایران بارها و بارها به صراحت اعلام کرده که در صورت لغو تحریمها و عادیسازی رابطه تجاری و مالی تهران با جهان طبق آنچه در توافق هستهای آمده، آماده است تا بلافاصله از گامهای برداشته شده هستهای عقبنشینی کند. با اینهمه به نظر نمیرسد که سه کشور اروپایی در اراده سیاسی ایران برای وفای به عهد طبق برجام شک داشته باشند اما آیا بازگشت همه به برجام با همان محتوایی که در سال ۲۰۱۵ تصویب شد، سقف مطالبه اروپا و امریکا در سال ۲۰۲۱ هم خواهد بود؟ برای درک پاسخ این پرسش نیازی به صبر نیست چرا که هم جو بایدن در نوشتاری در سیانان درمقام تبیین سیاست خود در قبال ایران پیش از پیروزی در انتخابات از بازگشت به برجام به عنوان نقطه آغاز مذاکرات جدید بر سر مفاد آن با ایران خبر داد و هم اروپاییها حتی در دوره دونالد ترامپ برای توسعه توافق هستهای به کاخ سفید چراغ سبز نشان دادند اما سیاستهای یکجانبه ترامپ مانع از این همکاری شد.
ناگفته پیداست که اروپا و امریکای بایدن هم به دنبال تمدید تاریخ انقضاهای تعهدات هستهای ایران در برجام میروند و هم اینبار تلاش میکنند یا در قالب یا در سایه برجام دیگر دغدغههای خود درباره ایران به شمول فعالیتهای منطقهای و آزمایشهای موشکی را حل و فصل کنند. ایران تا این لحظه مخالفت خود را با هر دو این خواستهها به صراحت اعلام کرده و وزیر خارجه تاکید داشته که مفاد برجام یکبار مورد مذاکره چندساله قرار گرفته و مذاکره مجدد درباره آن ممکن نیست. موضع ایران درباره مذاکره پیرامون فعالیتهای منطقهای و آزمایشهای موشکی نیز مشخص است و حرف تهران این است که اگر قرار باشد درباره فعالیتهای منطقهای ایران صحبت بشود همین رویه باید درباره سایر کشورهای منطقه به شمول متحدان عبری - عربی امریکا هم تکرار شود و البته که توانمندی نظامی و دفاعی ایران غیرقابل مذاکره است اما اگر امریکا یا اروپا خواهان گفتوگو با ایران در این باره هستند چرا با عربستان سعودی یا امارات که به انبار تسلیحات امریکایی و اروپایی تبدیل شدند گفتوگویی صورت نگیرد یا چرا کسی از خلع سلاح هستهای یا حتی کمتر از آن پیوستن رژیم اسراییل به معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای موسوم به انپیتی سخن نمیگوید.
ناگفته پیداست که بازگشت کامل اعضای اصلی و اولیه برجام به این توافق نیازمند پاگذاشتن بر زمین واقعیات است.
تهران میداند که جو بایدن هم به حفظ برجام مایل و هم به توسعه دامنه آن مشتاق است و در این میان تهران باید هرچه سریعتر با تعریف سناریوهای موجود برای هرکدام راهبرد خود را تعیین کند. اما آیا طرف مقابل به شمول سه کشور اروپایی و امریکا نیز حاضر به حرکت روی زمین واقعیات هستند. چرا تهران باید با سابقه بدعهدی که از غرب در مساله برجام دید به توسعه دامنه این توافق رضایت بدهد؟ چه ضمانتی وجود دارد که اینبار نیز تعهد دولت امریکا با چرخش یک خودکار از میان نرود؟ بخشهایی از این دغدغه درست را «فدریکا موگرینی» مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در گفتوگوی مجازی روز (چهارشنبه) خود با اندیشکده امریکایی «شورای آتلانتیک» بیان کرد.
موگرینی در این باره گفت: «اتحادیه اروپا در تمام این سالها در تلاش بوده تا از فروپاشی کامل توافق هستهای برجام جلوگیری کند. به شخصه باید بگویم وقتی ترامپ اعلام کرد کشورش از این توافق خارج میشود، هیچ کدام از ما فکر نمیکردیم این توافق دوام بیاورد. اما با آنکه این توافق اکنون در بهترین حالت خود نیست، اما هنوز زنده است و این زنده بودن را مدیون تلاش و پشتکار اتحادیه اروپا و جامعه بینالمللی است. تنها دو یا سه کشور از اتحادیه در این راه ما را همراهی نکردند. اما خوشبختانه همان چند کشور نیز اکنون برای نگه داشتن این توافق همراه ما هستند، زیرا متوجه این نکته شدهاند که نمیتوانیم موقعیت جغرافیایی ایران را تغییر دهیم. پس باید به توافقی دست یابیم.»
در ادامه موگرینی به تدابیر دولت ترامپ نیز اشاره کرده و گفت: «فکر میکنم در این چند سال دیدیم که فشار حداکثری امریکا محدودیتهای بسیاری دارد و کارساز نیست. دیدیم که هیچ نتیجهای که برای امریکا و اروپا مثبت باشد به همراه نداشته و تهدید و ناامنی را بالا برده است؛ بنابراین این تفکر که از برجام خارج شویم و فشار حداکثری را پیشه کنیم راه به جایی نخواهد برد.» به عقیده این مقام اروپایی نکته مهماکنون این استکه: «باید دید تا چه اندازه دولت جدید امریکا به مذاکره دیپلماتیک با ایران تمایل دارد. باید تمام مفاد برجام از سوی تمام طرفها اجرا شود تا مقامات ایران وارد مذاکرات جدید شوند و این به معنای چیدمان دوباره در سیاست داخلی امریکا برای رسیدن به آن است.»
این روزها برخلاف روزهای پس از پیروزی دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۱۶ که ایران و اعضای برجام خود را برای خروج امریکا از توافق هستهای آماده میکردند، تهران و ۱+۴ مهیای مذاکره برای بازگشت امریکا به این توافق و همچنین بازگشت تهران به اجرای کامل تعهداتش میشوند. در حالی که ابعاد اقتصادی سیاست فشار حداکثری بر ایران، حوزههای متفاوت از معیشت تا سلامت ایرانیها را تحت تاثیر قرار داده است، غرب نباید دچار این اشتباه استراتژیک شود که تهران سیاست مقاومت و تدبیر حداکثری را از بیم تداوم فشارهای اقتصادی به یکباره رها خواهد کرد. همزمان تهران نیز باید متوجه اهمیت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احیای برجام باشد.
در سال ۲۰۱۶ به محض پیروزی ترامپ در انتخابات، اسراییل و عربستان سعودی لابیگری برای خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز کردند که نتیجه آن تطمیع ترامپ و ترک توافق هستهای بود. امروز نیز همان الگو در منطقه ما در حال تکرار شدن است و خبرهای رسیده از تلآویو حاکی از تشکیل یک کمیته در کابینه رژیم صهیونیستی برای مقابله با بازگشت امریکا به برجام است.
عربستان سعودی نیز احتیاط دیپلماتیک را کنار گذاشته و به صراحت مخالفت خود را با بازگشت امریکا به برجام اعلام کرده است. در چنین شرایطی ایران باید ابتدا صدای واحدی را درباره چند و چون هر گونه مذاکره به خارج مخابره کند و در گام دوم اولویت را بر استفاده از حضور بایدن در کاخ سفید به منظور کاستن از فشار تحریم همزمان با تامین منافع ملی تعریف کند. تهران و واشنگتن هر دو برگههای برندهای در این زمین در اختیار دارند که دقت در استفاده از این برگهها در بهترین زمان میتواند به خروج برجام از بنبست در چارچوب راهبرد برد - برد کمک کند.
این روزها برخلاف روزهای پس از پیروزی دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۱۶ که ایران و اعضای برجام خود را برای خروج امریکا از توافق هستهای آماده میکردند، تهران و ۱+۴ مهیای مذاکره برای بازگشت امریکا به این توافق و همچنین بازگشت تهران به اجرای کامل تعهداتش میشوند. در حالی که ابعاد اقتصادی سیاست فشار حداکثری بر ایران، حوزههای متفاوت از معیشت تا سلامت ایرانیها را تحت تاثیر قرار داده است، غرب نباید دچار این اشتباه استراتژیک شود که تهران سیاست مقاومت و تدبیر حداکثری را از بیم تداوم فشارهای اقتصادی به یکباره رها خواهد کرد.
همزمان تهران نیز باید متوجه اهمیت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احیای برجام باشد. در سال ۲۰۱۶ به محض پیروزی ترامپ در انتخابات، اسراییل و عربستان سعودی لابیگری برای خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز کردند که نتیجه آن تطمیع ترامپ و ترک توافق هستهای بود.