گر چه اندک افرادی هم هستند که در ایجاد آلودگیها به شکل کاملا آگاهانه عمل میکنند.
در ابر شهر تهران نیز وجود آلودگیهای مختلف کاملا مشهود است. این آلودگیها توسط شهروندان تهرانی فارغ از مباحث سن، جغرافیای سکونت، تحصیلات وحرفه ایجاد میشود؛ اتفاقی که کلانشهر تهران را با چالشهای بزرگ زیست محیطی روبهرو ساخته است.
بدیهی است که با توجه به عدمآگاهی برخی از شهروندان در بروز آلودگیها، نقش آموزش در سطوح مختلف جامعه امری مهم و در اولویت است.
از طرفی برای افزایش مشارکت عموم مردم در امور حفاظت از محیط زیست نیز آموزشهای تخصصی باید صورت گیرد.
برای حفاظت از محیط زیست باید مخاطبان را شناسایی، طبقه بندی و آموزش داد. این آموزش باید با هدف درک بیشتر از محیط و دوستی و مهرورزی با آن باشد.
کارشناسان عقیده دارند، بهتر است آموزشهای زیست محیطی از سنین پایه شروع شود، مسلما کودکانی که تحت چنین آموزش هایی قرار گیرند در برابر عوامل آلاینده انسانی محیط زیست از خود عکس العمل مناسب و معقولانه نشان خواهند داد.
ولی این سؤال مطرح است که کودک در خانوادهای که والدین رعایت پیش پا افتادهترین مسائل زیست محیطی را نمیکنند چگونه میتواند آموزههای خود را به کار گیرد و انتظار محیطی سالم داشته باشد.
در اینجاست که آموزش برای خانوادهها، همتراز با آموزش کودک ضروری میشود. آموزش توأم کودک وخانواده به مرور زمان تاثیرات مثبتی در رفتارهای زیست محیطی شهروندان در سطح جامعه میگذارد تا آنجایی که میتواند بهعنوان یک موضوع اجتماعی در راستای بهبود شرایط نگرانکننده محیط زیست مورد توجه قرار گیرد.
مهمترین نکته، آموزش کارکنان و مدیران در بخشهای مختلف اعم از بخشهای قانونگذاری، سیاستگذاری در دستگاههای اجرایی و نظارتی خواهد بود و همچنین مدیران واحدهای تولیدی، خدماتی و صنعتی خرد و کلان را نباید از نظر دور داشت.
آموزش این گروهها بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای آموزش زیست محیطی کشور، به ویژه در تهران بزرگ ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
گنجاندن دورههای آموزش محیط زیست در برنامه آموزش قبل و ضمن خدمت آن دسته از مشاغلی که فعالیتها و تصمیمات آنها به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر محیط زیست مؤثر است، نخستین گام در این زمینه تلقی میشود.
امر آموزش محیط زیست باید یک جریان پیوسته برای مخاطبین خاص و عام باشد و در این عرصه قطعا نباید نقش معلمان نظام آموزش رسمی کشور، سازمان دهندگان آموزشهای غیررسمی کشور، برنامه ریزان آموزشی و پژوهشگران را از یاد برد.
گروههای ذکر شده باید قبل از هر قشر دیگر، خود تحت آموزش محیط زیست قرار گرفته و این موج را به قشرهای دیگر اجتماعی هدایت کنند.
علاوه بر آن تصمیم گیرندگان در مسائل محیط زیست, برنامهریزان توسعه، متولیان ساماندهی امور شهری و افرادی که در مشاغل اقتصادی هستند نیز باید برای کسب آگاهیها و مهارتهای زیست محیطی در یک پروسه آموزشی مستمر محیط زیست قرار گیرند.