به گزارش همشهری آنلاین به نقل از بیتوته، تینا عبدی بازیگر جوان متولد تبریز بود و بیشتر بازیگر تئاتر شناخته میشد اما تجربه بازی در چند سریال و فیلم سینمایی را هم در کارنامه داشت. شبنم عرفینژاد، دستیار کیانوش عیاری در فیلم سینمایی «کاناپه»، به دنبال درگذشت این بازیگر جوان پستی در اینستاگرامش منتشر کرد و با روایت خاطرهای، از حضور عبدی در آزمون بازیگری این فیلم نوشت:
«عذاب وجدان حس وحشتناکی است...
تینا عبدی دو ماه پیش دو بار به من زنگ زد... سال ۹۵ برای فیلم «کاناپه» فراخوان بازیگری داده بودیم. بشرا فیلم در ۴ روز، ۱۱۹ دختر ۱۶ تا ۲۴ ساله دید. از صبح تا ۹ شب از دخترها تصویر میگرفتم. روز دوم یا سوم بود، ساعت ۷ غروب که نوبت تینا شد. خوششانس بود. آقای عیاری، کارگردان فیلم که روزی ۲ تا ۳ ساعت میآمد، آن ساعت آنجا بود. تینا آمد داخل اتاق، روبهروی من نشست. کوچولو بود، صورت سفید و موهای روشنی داشت. دوربین را روشن کردم و گفتم وقتی بهت گفتم، خودت را معرفی کن، اسم و فامیلت را بگو، چند سالت است، چه سازی بلدی، فعالیتت و در آخر شماره تلفنت را به دوربین بگو...
با استرس گفت چشم.
دکمه رکورد دوربین را زدم و با سر بهش گفتم بگو. گفت سلام، من تینا عبدی هستم، ۲۰ سالمه، من عاشق بازیگریام... تینا لهجه شدید آذری داشت. گفت صبح زود از تبریز راه افتاده، ۲ ساعت است رسیده و ساعت ۱۱ بلیت اتوبوس دارد که شبانه برگردد تبریز. با مادرش بود که من ندیدمش. ازش تشکر کردم و گفتم به خاطر لهجهاش نمیتوانیم انتخابش کنیم. پکر شد. یک ماه بعد در حال انتخاب دختر سوم خانواده بودیم که آقای عیاری مشخصات تینا را داد. و گفت همان روز تست انتخابش کرده و دلیلش هم تلاش دخترک بود بابت مسیر طولانی رفت و برگشت بین تبریز و تهران.
گفتم لهجه، گفت مهم نیست. گفتم که تینا خوششانس بود انتخاب شد. در «کاناپه»، زنان فیلم در صحنههای داخلی بیحجاب بودند و برای اینکه از لحاظ شرعی مشکلی ایجاد نشود بازیگران زن، موهاشونو از ته کوتاه کردند و پروگ (کلاهگیس) گذاشتند. تینا موهای بلندی داشت. وقتی از ته موهایش را زد، ناگهان از یک دختر زیبا تبدیل شد به یک پسربچه. اول بغض کوتاهی کرد، اشک هم ریخت. کلی باهاش سربهسر گذاشتیم. وقتی بهش گفتم «ایکیو سان»، خندید و دیگه گریه نکرد.
عذاب وجدان حس وحشتناکی است...
تینا عبدی ۲ ماه پیش ۲ بار به من زنگ زد. من حال خوبی برای حرف زدن آن هم با تینای پرانرژی نداشتم. جواب ندادم. گفتم بعد تماس میگیرم اما بعد یادم رفت. امشب سر صحنه، بهم گفتند تینا بعدازظهر به دلیل ایست قلبی ... نمیتوانم کلمه را بنویسم. همهاش در فکر این هستم شاید با من کار مهمی داشته... تینا، من خیلی متاسفم. دنیا به تو بدهکار است. امیدوارم آدمهایی که آزردهات کردند عذاب وجدان لحظهای رهاشون نکنه... من اشتباه کردم. تینا عبدی اصلا خوششانس نبود.»