او که قرار بود پس از فیلم «مجنون لیلی» کار جدیدش را در کشور لبنان کلید بزند، پس از هفتهها بررسی در این کشور از این پروژه منصرف شد تا به ایران برگردد. حتی قاسم انصاری، مدیر تولید این پروژه از آغاز فیلمبرداری این پروژه هم خبر داده بود. شروعی که البته خودش با تاخیر زیادی همراه بود. این سریال حدود 20 بازیگر لبنانی داشت که قرار بود، درام عاشقانهای که فیلمنامه آن به عهده محمدتقی انصاری بود با زبان عربی ساخته شود.
اما فیلمبرداری این پروژه شروع نشد تا قاسم جعفری خیلی زودتر از موعد برگردد. معلول این ماجرا را هم فقط باید از زبان او شنید: « شرایط لبنان طوری نبود که بتوانم کار دلخواهم را انجام دهم.
تهیهکننده لبنانی هم همکاریهای لازم را با ما نداشت تا همه چیز ایدهآل پیش برود. بالاخره تصمیم گرفتم تا این کار را رها کنم.» او که در پیش تولید کار بعدیاش قرار دارد، درباره این فیلم هم گفت: « فیلم بعدی من در کانادا ضبط میشود؛ با اسم «خدای چیزهای کوچک».
الان در مرحله پیشتولید هستیم که قرار است از شهریورماه فیلم برداری شروع شود. این فیلم سینمایی توسط خودم نگارش شده که تقریبا نهایی شده.» کاری که تا الان فقط چند تا از عواملش را شناخته.
جعفری که خسته از اتفاقات لبنان به نظر میرسید، درباره خدای چیزهای کوچک ادامه داد: «در این فیلم تنها از یک بازیگر ایرانی استفاده میکنیم که محمدرضا گلزار است.» نقشی که قرار بود، با بازی حامد بهداد جلوی دوربین برود. ولی به خاطر تفکرات خاص جعفری، گلزار آلترناتیو بهداد شد؛ « فکر کردم که بهداد به درد این نقش نمیخورد؛ فقط همین.»
از او درباره دیگر بازیگرها هم پرسیدیم: « یک بازیگر ایرانی دیگر هم داریم که نقش کوتاهی را برعهده دارد. بقیه بازیگرها هم از کانادا هستند؛ البته بازیگران تئاتر و بازیگران غیرحرفهای. چون این فیلم یک فیلم پرسوناژ است به همین خاطر نیازی به بازیگر حرفه ای خارجی ندارد.
البته کلاری هم در کنار ما فیلمبرداری کار را برعهده دارد.» کلاری که از «گرگ و میش» تجربه همکاری با قاسم جعفری را در کارنامهاش آورده، فیلم برداری «خدای چیزهای کوچک» را قبول کرده تا دومین همکاری با جعفری را هم تجربه کند.
وقتی در سئوال بعدی از جعفری پرسیدیم که این فیلم شما هم جوان پسند است یا نه ؟ جواب داد: « نه، فیلم خاص است. اتفاقا شکل کار به گونهای است که خیلی هم تلخ است. پس کار مخاطب پسندی نیست.
ولی در بازنویسی فیلمنامه اگر احساس کنیم که میتوانیم مخاطب عام هم داشته باشیم، این کار را میکنیم. قصهای بوده که من دوست داشتم آن را بسازم که حالا شرایطش به وجود آمده. سرمایهگذار کار هم قرار است که یک کمپانی فرانسوی باشد.»
او درباره داستان «خدای چیزهای کوچک» هم در صحبتهایش به ما گفت: « دارای ژانر اجتماعی است که قصه آن درباره مهاجرت است. فکر کردم که این داستان به درد کانادا میخورد.»
جعفری که این روزها از حوزه کارهای سینمایی خارج نمیشود، در مقابل سوال خبرنگار ما لحنش عوض شد: «من یک دهه در تلویزیون کار کردم. وقتی در تلویزیون کار میکنی باید به مخاطب عام فکر کنی.
عام هم یعنی این که از سلیقه خودت پایین تر بیایی و از معیار و ملاکهایت صرفنظر کنی. باید زبانی که استفاده میکنی مشترک باشد و برای عموم قابل فهم باشد. پس نمیتوانی حرفهایی که میزنی ویژه باشد. ولی در سینما چون مخاطب انتخاب میکند، احساس کردم که میتوانم فیلمی غیرمتعارف بسازم.»
ولی به نظر نمیرسید که این تنها دلایل او برای طلاق تلویزیون باشد. وقتی دوباره تاکید کردیم، با صدایی بلند تر جواب داد: « من یک دهه در حکم یک سرباز بودم برای تلویزیون. ولی قبول کنید که بعد از این همه مدت، یک انتظاراتی به وجود میآید که میخواهید به شما اعتماد شود.
بعد امکان کار کردن در آن ایدهآل به وجود بیاید. ولی زمانی میشود که عرصه تنگ میشود. وقتی نشود که کار دلخواهم را بکنم، پس آن تصویر خوب را در ذهنم نگه میدارم. دوست ندارم که کار قبلی خودم را تکرار کنم. دوست دارم اگر برمیگردم با یک کار خوب برگردم.»