این کارها هم یا به همان شکل تئاتری در استودیوهای تلویزیونی ضبط میشود یا با اندکی تغییر و جابهجایی از صحنه روی آنتن میرود.
اما همانطور که تئاتر صحنهای زبان خاص خودش را دارد، تئاترهای تلویزیونی هم باید کارکردی مختص خود داشته باشند؛یعنی اگر قرار باشد آنچه برصحنه تئاتر میآید، به شکل مستقیم مقابل تلویزیون اجرا و ضبط شود، مسلما این کار دیگر تئاتر تلویزیونی به حساب نمیآید و ضبط گزارش گونهای از تئاتر صحنهای خواهد بود.
متأسفانه از نیمه دوم دهه 70 این رویکرد غلط در تئاترهای تلویزیونی شکل گرفت و حتی شاهد اجرا و پخش یک تئاتر سریال تلویزیونی بودیم؛ چیزی که تا پیش از این اساساً مرسوم نبود.
تئاتر مانند سریال نیست که گرههای مختلف و جداگانهای داشته باشد تا بیننده را جذب خودش کند. تئاتر از نقطهای شروع میشود و به نقطه دیگری میرسد.
اگر در این بین گرههایی هم داشته باشد بهخود تئاتر متکی است که بیننده تئاتر را در سالن نمایش درگیر کند و نمیتواند بیننده تلویزیون را با خود همراه کند.
این روال غلط از نیمه دوم دهه 70 شکل فزایندهای بهخود گرفت.من هم در مراحل اولیه این رویه غلط در چند کاری حضور داشتم ولی پس از مدتی متوجه شدم که نمیتوانم چنین خیانتی در حق تئاترهای تلویزیونی مرتکب شوم به همین خاطر از پذیرش اینگونه کارها امتناع کردم.
متأسفانه امروز جایگاه تئاتر در تلویزیون بسیار افت کرده و بسیار پایینتر از سطحی است که پیش از این بود. در دهه 60 برای تئاترهای یک ساعته، حدود یک ماه و نیم و روزی 4 ساعت تمرین میشد ولی امروز میگویند تمرین برای این تئاتر لازم نیست!
مگر میشود برای تئاتر تمرین نکرد؟ میگویند موقع ضبط، کار را خرد میکنیم و هرکس یک دیالوگ میگوید و کار تمام میشود، اما این دیگر چیزی نیست که بتوان اسم تئاتر را روی آن گذاشت.
در آن زمان ما برای تئاترهای تلویزیونی برنامه ریزی منظمی داشتیم و متعاقباً روی محتوای آن هم کار میشد ولی امروز هرکس از راه میرسد، یک کار تئاتری به تلویزیون پیشنهاد میدهد و مدیران هم برای اینکه آنتن خود را پر کنند، صرفا به شرط اینکه مشکل سیاسی نداشته یا خط قرمزی را رد نکرده باشد، آن را تایید، تولید و پخش میکنند.
*بازیگر تئاتر و سینما