اما شوچنکو نزدیک 2 ماه است که به کشورش برگشته؛ اگرچه او تا المپیک با ایران قرارداد دارد. با اینکه صمیمی خیلی به مربیاش اعتقاد داشت، ولی تمرین با او تغییری در وضعیت رکوردهایش به وجود نیاورد تا پرتابگر شلمزاری حالا اعتراف کند که این مسئله به اشتباه در برنامه های مربیاش برمیگردد.
با اینکه خیلیها نگرانند که در پکن و فنس پرتاب برای عباس همان اتفاقی بیفتد که 4 سال پیش در آتن افتاد، اما خودش حرف دیگری میزند: «من بهترین نتیجه را میگیرم.» صمیمی که برخلاف حدادی فقط در 2 مسابقه شرکت کرده، فکر میکند با حضور در مسابقه مراکش و رکورد دیگری قبل از المپیک، همهچیز دوباره روبهراه میشود. او خودش هم معتقد است حالا نمیشود حرفی زد، باید صبر کرد تا بعد از این 2 مسابقه؛ آن وقت همهچیز معلوم میشود برای المپیک...
- چقدر شرایط شما با المپیک آتن فرق کرده است؟
شرایط که خیلی فرق کرده. در المپیک آتن امکاناتی وجود نداشت. نماینده سازمان تربیت بدنی آن موقع آمد و از من شرایطم را خواست. گفتم ما زمین نداریم، امکانات نداریم، مسابقه تدارکاتی نداریم، هیچچیز نداریم...
همهچیز را به آنها گفتم، الان هم اگر بخواهم عادلانه حرف بزنم من شرایط بهتری را انتظار داشتم؛ نه اینکه برایم فراهم نشد... تقدیر این نبود. چون من اولین مسابقه فصلم را خیلی بد پرتاب کردم به خاطر همین نمیتوانستم در هیچیک از مسابقات شرکت کنم. نمیگویم مقصر کسی بود، به هر حال خودم هم نقش داشتم.
- چرا بد پرتاب کردید؟
کسی نمیخواهد بد پرتاب کند. شرایط جفت و جور نشد.
- یعنیچه؟
یعنی دیسک جفتوجور نشد.
- آن موقع که شما 59 متر انداختید و برادرتان (محمود) اول شد همه گفتند عباس صمیمی هر وقت مسابقه را خراب میکند، میگوید شرایط جفت وجور نشد. خودتان اعتقاد ندارید بهانه است؟
من این ادعا را قبول ندارم. من هیچوقت بهانه نمیآورم... دروغ هم نمیگویم و برایم مهم نیست چه کسی چه چیزی میگوید. من فکر میکنم کسانی که این حرف را میزنند خودشان تا به حال لباس ورزشی نپوشیدهاند و در زمین نبودهاند.
خیلیها ادعایشان میشود که ورزشکار بودهاند. وقتی که از آنها میپرسی در چه سطحی ورزش میکنند میگویند در سطح استان یا در سطح دانشگاهها و یا در سطح المپیاد دانشآموزی. آنها نمیتوانند درباره من نظر بدهند. اگر کسی آمد در سطح ملی درس خواند و کارشناس شد نظر بدهد. آن وقت من هم او را من قبول دارم و نظرش قابل درکتر است.
- مربیتان چقدر روی کارتان اثر گذاشت؟
من خیلی شرایط خوبی داشتم. اعتقادم هم به این مربی صددرصد بود. تماما در اختیار او بودم، یعنی حتی روزهای تعطیل هرچه میگفت من قبول میکردم. مثلا میگفت از خانه تکان نخور من تکان نمیخوردم. میگفت 4 ساعت تمرین کن من تمرین میکردم.
من تمام زندگیام را روی ورزشم گذاشتم، بنابر این هرچه او گفت، گفتم باشد. نتایجم هم بد نبود. فروردین که آمدم، بهترین پرتابهایمرا انجام دادم، اما اواسط اردیبهشت، باز سیر نزولیام شروع شد.
- طبیعی است؟
نه، اصلا طبیعی نیست. شما وقتی داری در اوج بدنسازی کار میکنی باید فشار تمرینت زیاد باشد تا بعد آرام آرام فشار را کم کنی و بیایی پایین تا آمادگیات برای مسابقه بالا برود. مگر میشود سه، چهار ماه در پیک بدنسازی باشی؟
به هیچ عنوان نمیتوانی. مربیام کارهای وزنه من را کنسل میکرد تا پرتاب کنم. من هم دستور او را انجام میدادم و پرتابهای خیلی خوبی هم کردم که روز آخر بد شد. از مربیام پرسیدم انگار دارد بدتر میشود، این شرایط اصلا شرایط خوبی نیست و ما تا هفتهای که مسابقه داشتیم سنگین پرتاب میکردیم. آن هم با دیسک سنگین. مربیام میگفت این مسابقات را همینطوری شرکت کن... من شرکت میکردم و میآمدم. مسلما راضیکننده نبود. اعتراضاتی به او کردم و گفت در قزاقستان همه چیز درست میشود. ولی نشد.
- چرا؟
وقتی سن بالای 30 سال میرود، قبل از مسابقه به زمان بیشتری برای تمرین و آمادهسازی قبل از مسابقه احتیاج داری. اما آن زمان برای من وجود نداشت، چون امروز که ما ساعت 6 صبح رسیدیم بعد از 2 شب یعنی 48 ساعت سفر، روز بعدش مسابقه بود و واقعا خسته کننده بود.
- باز هم مسابقهای دارید؟
الان تمرینات وزنهام را شروع کرده ام. یک دوره دیگر که بتوانم به حد مطلوب برسم، مسابقات مراکش را پیشرو دارم که شرکت میکنم. رکورد مهم نیست، فقط میخواهم در یک مسابقه شرکت کرده باشم. با روبرت مجارستانی صحبت کردم؛ او هم در این مسابقات شرکت میکند و فکر میکنم مسابقات خوبی باشد.
من شرکت میکنم و بعد از آن هم همانطور که گفتم برمیگردیم در یک مسابقه که فدراسیون قرار شده 2 هفته قبل از المپیک بگذارد شرکت میکنم و فکر میکنم اوج آمادهسازیام برای آن موقع باشد.
- به مربیتان خیلی اعتقاد داشتید؟
الان هم اعتقاد دارم. من فکر میکنم برنامهاش کمی مشکل داشت؛ یعنی آمادهسازیام بسیار خوب بود، پرتابهای بسیار خوبی هم داشتم، ولی در یک موقعیتی فکر میکنم اشتباه کرد. وقتی هم به او گفتم قبول نمیکرد.
او اعتقاد داشت که کار درستی انجام داده، ولی من گفتم با توجه به اینکه شما شناختی از من ندارید، برای فصل مسابقه، اگر من در اختیار خودم باشم بهتر است. قبول نکرد و من هم چون اعتقاد زیادی به او داشتم خودم را به دستش سپردم و هر کاری گفت انجام دادم و متأسفانه نتیجه هم نگرفتم.
- رکوردهای پایین نتیجه اشتباه او بود؟
من اگر امسال رکوردی بالای 65 متر بیندازم نمیتوانم بگویم چون من خودم کار کردم، اینقدر پرتاب کردهام. چون تمرینات زمستانی هم تاثیر داشته. یعنی این طور نیست که من بگویم الان که با او کار نمیکنم رکورد بالای 65 مال من است. همیشه تفاهم صددرصد وجود ندارد. ما نتوانستیم با هم کار کنیم ولی امیدوارم در المپیک خوب پرتاب کنم.
- چه شد که رفت؟
قرار بود برود. یعنی وقتی آمده بود در قراردادش هم بود، بهدلیل اینکه او هنوز در روسیه ورزش میکند. قرار بود بیاید اینجا تمرین کند و بعد از اینجا به روسیه برای یک مسابقه قهرمانی کشور برود که اگر ورودی المپیک را آورد، خودش بهعنوان ورزشکار در المپیک از روسیه شرکت کند.
- ولی این اصل داستان نیست.
چیزهای دیگری هم بود. او میخواست من مدام رکورد بشکنم تا او درصد بیشتری از جوایز بگیرد. این طور نمیشد کار کرد. یک روز میگفت اگر فلانی ورزشکارم بود من ماهی 5 هزار دلار میگرفتم. روز بعد میآمد میگفت اگر بهمانی ورزشکار من بود ماهی 6 هزار دلار درآمدم بود... او باید میرفت. این جوری که کار پیش میرفت، او فقط اعصاب مرا خرد میکرد، چون با هم اختلاف نظر پیدا کرده بودیم.
- خیلیها میگویند بزرگترین اشتباه عباس انتخاب مربی جوان بود. با آقای شادمهر هم که صحبت میکردیم همین نظر را داشت...
من برای آقای شادمهر احترام زیادی قائلم، اما این نظر را قبول ندارم. این تئوری میگوید مربی هیچ تجربهای ندارد. من میگویم مربی جوان یک دنیا انگیزه و اراده دارد و میخواهد خودش را نشان دهد. این مزیت، ایراد قبلی را کاملا میپوشاند. البته منظورم این نیست که این مربی من بهترین مربی دنیا بود...
- مربی شما چقدر اعتقاد داشت که میتوانید بالای 65 متر بیندازید؟
خیلی. خودم هم همین الان این اعتقاد را دارم. او هم وقتی با آقای کریمی صحبت کرد، گفت در المپیک زیر 66متر پرتاب نمیکند.
- این قضیه نگرانتان نمیکند که چنین قولی از طرف شما داده شده؟
اصلا. من منتظر نماندم که مربیام برگردد. کارم را شروع کردهام و خیلی امیدوارم.
- عباس صمیمی وقتی 4 سال پیش به آتن میرفت، مربی نداشت و خیلی امکانات دیگر را هم نداشت. الان هم نداشتن مربی و رفتن مربیاش باعث شده همه فکر کنند عباس دوباره به آن زمان قبل از المپیک برگشته. درست است؟
این «همه» دیگر برای من مهم نیستند. البته آن موقع مهم بودند و در کارم هم تاثیر گذاشتند. من کاری به کار کسی ندارم که همه چه میگویند من فقط به حرف دل خودم گوش میکنم.
- چقدر به این حرف خودتان اعتقاد دارید؟
صددرصد. حرف آنهایی که کارشناس نیستند اصلا برایم مهم نیست. نظرات اینها خیلی محترم است، ولی برای خودشان.
- فکر میکنید کارتان را در المپیک با چند متر تمام میکنید؟
من تا کارشناسی ارشد تربیت بدنی خواندم، اگر بخواهم به سؤال شما جواب بدهم حداقل 5 الی 6 سال باید علم پیشگویی خوانده باشم. پیشبینی کار من نیست.
- حدود توانایی و کارتان را که میدانید...
خوب پرتاب میکنم.
- خوب یعنی چقدر؟
اگر اتفاقی نیفتد در فینال حتما هستم.
- چقدر درباره رقبایتان اطلاعات دارید؟ اینکه چهکار کردهاند یا چقدر پرتاب میکنند؟
من در اصفهان زندگی میکنم. شما در اصفهان نمیتوانی از هیچ سایتی اطلاعات بگیری، چون اکثر سایتها فیلتر شدهاند، حتی یاف (فدراسیون جهانی) هم بسته است.
- جدی؟
بله، چون علامت جنسیت روی آن هست. وقتی بزنی نمیآید. حتی برای مسابقات رفتم از روی تورهای فدراسیون جهانی نگاه کردم وقتی روی نتایج کلیک میکردم باز هم میدیدم فیلتر است.
- نتایجی که احسان حدادی میگیرد را هم پیگیری نمیکنید؟
چرا. خبرهای او را که همه دارند. در برلین خیلی خوب پرتاب کرد.
- بهعنوان یک رقیب رویش حساب میکنید؟
من نمیتوانم خودم را بهعنوان رقیب احسان حساب کنم، چون احسان همه را گرفته و من واقعا به او تبریک میگویم. این یک افتخار برای ایرانیان و برای دوومیدانیکاران افتخاری بیشتر و بزرگتر است. احسان جایگاه خاص خودش را دارد. من به این فکر نمیکنم که به المپیک بروم و ببینم احسان چقدر پرتاب میکند و من چقدر پرتاب میکنم.
من میخواهم این را بگویم که من در سطح ایران هستم، در بچههای دو و میدانی در سطح تاپ هستم و احسان در سطح آسیا و بالاتر از آن است. احسان یک پله از من بالاتر است.
- یعنی بهعنوان تاپترین دو و میدانیکار ایرانی وقتی قرار باشد در المپیک کار کنید بهدنبال بهترین نتیجه نباید باشید و قهرمان آسیا را بگیرید؟
مسلما، من واقعا برای بهترین نتیجه میروم. من هیچ چشمداشتی به مدال این المپیک ندارم، ولی میروم که بهترین رکورد تاریخ ورزشام را بزنم و بعد هم خداحافظی کنم.من فقط میروم که خوب پرتاب کنم. هیچچیز دیگری نمیخواهم، نه پول، نه پاداش و نه حقوق مادام العمر.
- پس چه چیز شما را راضی میکند؟
فقط یک پرتاب خوب.
چرا؟
بعد از المپیک میگویم.
- قبول دارید که در آتن جو مسابقهها شما را گرفته بود؟
یک ورزشکار فقط از لحاظ فیزیکی نباید آماده باشد، مسلما از لحاظ روانی هم باید یک سری آمادگیهایی به دست بیاورد. من در آتن از لحاظ فیزیکی فوق العاده آماده بودم، ولی از لحاظ روانی صفر بودم.
- الان چی؟
خیلی وضعم بهتر است اما حالا آمادگی جسمی آتن را ندارم.
- چه روزی در المپیک مسابقه دارید؟
26 مرداد. من در آتن ساعت 9 صبح مسابقه داشتم ولی الان 11 و 30/12 مسابقه دارم. این خیلی خوب است. در پکن بدنم بیدار بیدار است.
- شما قبلا میگفتید باید یکی مثل رضازاده بیاید و در دوومیدانی مدال المپیک بگیرد فکر میکنید امسال این اتفاق بیفتد؟
پرتاب 67 یا 68 متر مدال میگیرد. در این شکی نیست. هرکس بتواند پرتاب کند فرقی ندارد. من یا احسان ندارد. به هر حال افتخاری است که برای تمام ایران است. دوومیدانی ما متحول شده است. ما قبل از این کسی نداشتیم که ورودی بگیرد. من به جرات میگویم اگر شرایط بهتری هم فراهم میشد شاید 7 تا 8 سهمیه به دست میآمد.
این داستان دست نوشته شما در فدراسیون برای برادرتان چیست؟
دست نوشته ندادم. یک روز من رفتم فدراسیون به آقای کریمی (رئیس فدراسیون) گفتم من تضمین میدهم اگر هوای محمد را داشته باشید او سر 3 سال برای شما طلای جهانی میگیرد. من او را باور دارم. واقعا خیلی از من بهتر است. تکنیکش در پرتاب منحصر به فرد است.
- میگویند اینکه شما افت میکنید بهخاطر وسواس زیادی است که در اصلاح تکنیک دارید؟
این را قبول دارم. من دنبال بهترین هستم.
- خیلیها میگویند بهترینها با درست کردن تکنیک بهدست نمیآید، شاید با تمرین بیشتر اتفاق بیفتد...
من قدرت تکنیکی خوبی داشتم، اما به دلایل مختلف از جمله تغییر مربیان نتوانستم به آن چیزی که میخواهم برسم. شاید حق با آنهایی است که گفتند وسواس تکنیک دارم. این وسط خودم هم بیتقصیر نبودم.
- چه تقصیری؟
یک سری کوتاهیها از من بود. اینکه من به مربیام اعتماد کردم. ورزشکار باید به مربیاش اعتماد داشته باشد، اما من حتی از شوچنکو نپرسیدم دلایلش برای برنامهای که ریخته چه بود؟ ما قبل از برنامهریزی، درباره مسابقههایی که باید در آن شرکت میکردم، صحبت کرده بودیم، اما بعد از اینکه مدیر برنامههایم گفته بود گرفتن ویزا برای ما که ایرانی هستیم سخت است، او هیچ فکری برای مسابقههای دیگر نکرد و من هم هیچ نگفتم.
مشکل دیگر من این بود که اصفهان را برای زندگی انتخاب کرده بودم. آنجا زمین تمرین نداشتم و فدراسیون هم حاضر نبود درست در شرایطی که عباس صمیمی بهعنوان اولین مدال آور پرتاب دیسک ایران میخواست تمرین کند، به او امکانات بدهد.
من باید میرفتم در آسفالت جادههای متروک یا بیابانها تمرین کنم. وقتی میخواستم دیسک را پرتاب کنم به چوپانها میگفتم مواظب گوسفندهایشان باشند. این را از سر شوخی نمیگویم.
- آمار پرتابهایتان را در هفته دارید؟
دارم. من امسال در تمرینات 200 پرتاب در هفته داشتم. نسبت به سال قبل خیلی بیشتر شده بود. البته 200 پرتاب تخصصی.
- امسال در لیگ، باشگاه ندارید؟
قرار شد دانشگاه آزاد تیم بدهد. اگر دانشگاه آزاد بیاید حاضر میشوم. اگر نه، نیستم.
- حتی بهعنوان بازیکن آزاد؟
حتی آزاد. مگر نباشم چه اتفاقی میافتد؟هیچی.
شما فقط ورزش میکنید. درآمدتان از کجا تامین میشود؟
ماهانه 90 هزار تومان از صندوق حمایت از قهرمانان میگیرم. 540 هزار تومان هم حقوق فدراسیون است.
- دوست دارید پسرتان حسین هم پرتابگر شود؟
نه... اصلاً... محال است. یکی دو رشته در نظر دارم که ترجیح میدهم در آنها فعالیت کند.
- اگر خودش انتخاب کرد؟
اگر خودش خواست، مانعش نمیشوم. فقط مشکلات این رشته را برایش میگویم این را هم میگویم که احتمال دارد یکسال مثل امسال من هیچ باشگاهی نباشد که با او قرارداد ببندد و هیچ حمایتی از او صورت نگیرد.