به گزارش همشهریآنلاین، «روز پرستار، به همه گل دادند به من که رسیدند، دیگر گلی نمانده بود.»
«برایمان کارت هدیه فرستادند، مدیران بیمارستان گفتند، اینها شرکتی و غیرقانونیاند. کارتهای هدیه را بین دیگران تقسیم کردند.»
«ویروس کرونا که آمد، سختی کار ما دوچندان شد. همراه بیمار حذف شد و حالا ما شخصیترین کارهای بیمار را انجام میدهیم. اعتراضی هم نیست، اما چرا اسمی از ما برده نمیشود و چرا ما را ندیدند؟»
«هیچکدام از قوانین پرستاری شامل ما نمیشود؛ حتی پاداش کرونا. از کارانه هم خبری نیست.»
این روایت کمکپرستارانی است که نه میخواهند نامشان فاش شود و نه کسی بداند کدام بیمارستان محل خدمتشان است. آنها با نامهای مستعار از دردهایشان میگویند؛ از اینکه قرار بود بهیار باشند و حالا کمکپرستارند؛ از تبعیضها و فشار کار و حمایتی که از آنها نمیشود. آنها نه راه پس دارند و نه راه پیش. هزینه کردهاند و چندین سال است که در بیمارستانها مشغول به کارند، مشکلشان معیشت است و گلایه دارند که چرا هیچ قانونی از آنها حمایت نمیکند.
خودش را نیلوفر معرفی میکند و حتی نمیگوید در کدام شهر است. نگران است اگر گلایهاش به گوش مسئولان برسد، توبیخش کنند و شرکت طرف قرارداد، برایش نامهای بزند که یعنی دیگر به او نیاز ندارند.
نیلوفر بیشتر از ۳سال است که در یکی از بیمارستانهای دولتی مشغول بهکار است. ۳سال پیش از طریق یکی از شرکتهای استخدامی که بهگفته خودش، شرکت کوچک و ناشناختهای است، جذب بیمارستان شد و حالا بیشتر از ۱۰ماه است که بیماران بستری بخش کرونا را مراقبت میکند.
نیلوفر میگوید، در تمام ماههای گذشته هیچکس نامی از آنها نبرد و کسی نگفت کمکپرستار همان کسی بود که بیمار را در نبود همراهش، تنها نگذاشت، به او غذا داد، دارو داد، تختش را مرتب و لباسش را عوض کرد، او را حمام و دستشویی برد و برای سیتیاسکن و آزمایش جابهجایش کرد.
«کمکپرستاران پابهپای پرستاران کار کردند، اما حتی روز پرستار، آنها را در گروه پرستاری نگذاشتند و کسی گلی به دستشان نداد. حتی در رسانهها هم کسی اسمی از آنها نیاورد؛ درحالیکه کافی است یک نفر بیاید و ببیند که این افراد مشغول چه کاری هستند و چقدر برای بیماران زحمت میکشند.»
تیرماه سال ۹۴بود که معاون وقت پرستاری وزارت بهداشت از آغاز دوره آموزش یکساله کمکپرستاران مهارتی خبر داد و گفت که بهدلیل بازنشسته شدن بهیاران و کمکبهیاران قدیمی، نیاز به بهیاران جدید است؛ به همین دلیل این گروه آموزش میبینند و سال بعد هم از طرف بخش خصوصی و خرید خدمت جذب خواهند شد.
کمکپرستاران را ابتدا بهعنوان بهیار و بعدها بهعنوان کمکبهیار پای کلاسهای آموزشی کشاندند. اوایل کار، شرکت تعاونی کارکنان نظام سلامت بهطور انحصاری برگزاری دوره را با مبلغ بیش از ۵میلیون تومان در دست گرفته بود، اما وقتی نسبت به این موضوع اعتراض شد و سازمان بازرسی به ماجرا ورود پیدا کرد، سازمان بسیج جامعه پزشکی و جهاددانشگاهی هم به گروه برگزارکنندگان اضافه شدند.
شرکت تعاونی کارکنان نظام سلامت، با مدیریت یکی از معاونان وقت وزارت بهداشت راهاندازی شده بود. از افراد شرکتکننده در این دوره، بهعنوان بهیار و کمکبهیار نام برده میشد.
در بخش توضیحات وظایف و عملکرد این گروه پس از پایان دوره، نوشته شده که «آنها در تمام بخشهای بیمارستان فعال میشوند و در ساختار تشکیلاتی بیمارستانها جایگاه خواهند داشت.»
یکی از قوانین شرکت در این دوره، نداشتن مدارک بالاتر از دیپلم بود؛ این در حالی است که بسیاری از کمکپرستاران، مدارک کارشناسی و کارشناسیارشد دارند و در این دورهها هم شرکت کردهاند.
قرار بود ۲ماه و نیم از دوره به آموزش نظری و عملی و ۹ماه به کارآموزی اختصاص داده شود و ۲هفته پایانی هم برای آمادگی برای شرکت در آزمون. اما بهگفته برخی از این کمکپرستاران، عدهای با پرداخت پول توانستند دوره را خیلی زودتر تمام کنند.
سؤال اینجا بود که کمکپرستار چه وظایفی در بیمارستان دارد؟ ۵سال پیش در شرح وظایف این گروه اعلام شد که این افراد، خدمات بهداشتی و مراقبتهای روانی، جسمی و معنوی از بیماران را برعهده دارند. خدمات تغذیه، تامین بهداشت اولیه فردی بیماران، جابهجایی و نقل و انتقال آنها، نظافت محیط بستری و کمک در پذیرش و ترخیص بیماران جزو وظایف کمکپرستاران عنوان شد. به اینها کنترل علائم حیاتی بیمار، وزن و گرفتن نمونه ادرار را هم باید اضافه کرد.
آنها در بخش تئوری، آموزش داروشناسی و روشهای تجویز دارو، ایمنی بیمار و کنترل عفونت و... را هم آموزش دیدند، اما بهگفته محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، این اقدامات تنها برای جذاب کردن دورهها آموزش داده شد و بعدها جزو وظایف کمکپرستاران به شمار نرفت و حتی به آنها اجازه انجام این اقدامات داده نشد.
محروم از قوانین پرستاری
کمکپرستار نیلوفر میگوید، آنها در بیمارستان شرح وظایف مشخصی ندارند. با شیوع کرونا، کارهای جدیدی برایشان تعریف شد که همان کارهای همراه بیمار است. آنها از حجم بالای کارها، کمبود نیرو و مراقبت از تعداد زیادی از بیماران در هر شیفت، انتقاد میکنند.
همه اینها هم در شرایطی است که باید در سکوت به کارشان ادامه دهند و هر اعتراضی مساوی است با امضای نامه تعدیل. تبدیل وضعیت برای آنها آرزوی دستنیافتنی شده است؛ آن هم در شرایطی که پرستاران زیادی جلوتر از آنها در صف ایستادهاند و نسبت به آنها اولویت دارند.
نیلوفر میگوید، ساعت کاریشان بالاست، قانون ارتقای بهرهوری نظام سلامت و اضافه کار و سایر مزایا برای آنها اعمال نمیشود و یکماه سخت کاری برای او با حقوق ۲میلیون و ۶۰۰هزار تومان تمام میشود. شرکت به آنها کارانه نمیدهد، اما شرکتهای بزرگتر مبلغ بسیار ناچیزی بهعنوان کارانه به نیروهایشان پرداخت میکنند.
طرف قرارداد کمکپرستاران، شرکتهای خصوصیاند. به نیروهای طرف قرارداد آنها، شرکتی میگویند که از حداقل مزایا و تسهیلات کادر درمان بهرهمند میشوند. برخی از این شرکتها معروف و بزرگ هستند و برخی دیگر کوچک و با حداقل حمایتها.
شرکتها با توجه به بزرگی و کوچکی، از نیروهایشان حمایت میکنند؛ هر چند که بهگفته کمکپرستار نیلوفر، حتی شرکتهای بزرگ نیز در ماه گذشته به نیروهای کمکپرستار تنها ۱۵۰هزار تومان کارانه پرداخت کردهاند.
آموزش کمکپرستار به نام بهیار
نیلوفر با مدرک کارشناسی، زمانی که در این دورهها شرکت کرد، تصورش این بود که بهعنوان بهیار وارد بیمارستان میشود. این تنها تصور او نبود، بلکه تمام کسانی که در نخستین دورهها شرکت کردند، همین برداشت را داشتند؛ چراکه همهجا از آنها بهعنوان بهیار یاد میشد.
در میانه دوره آموزشی بود که متوجه شدند اینها ترفندهایی برای جذب نیرو بوده است. با همه اینها برگزاری نخستین دورهشان با اعتراض پرستاران مواجه شد.
مهر سال۹۴ پرستاران به شکلگیری رشته کمکپرستاری یکساله دست به اعتراض زدند. آنها در دانشکده پرستاری دانشگاه تهران جمع شدند و از اینکه قرار بود گروهی آموزش داده شوند که در امور بالینی و درمانی شرکت کنند، بیانیه نوشتند و خواستار تغییر در شرح وظایف آنها و جایگزینی بیماریار به جای کمکپرستار یا کمکبهیار برای جلوگیری از تداخل وظایفشان با پرستاران و بهیاران شدند.
آن موقع بهتازگی ماجرای آموزش این گروه مطرح شده بود. همان موقع اعلام شد که اضافه شدن کمکپرستاران برای حذف همراه بیمار است؛ بنابراین امور جاری بیمار به کمکپرستاران سپرده میشود؛ حتی معاون وقت پرستاری وزارت بهداشت هم به آنها اطمینانخاطر داد که قرار نیست کمکپرستاران جای پرستاران را بگیرند. اما پرستاران معترض بودند که چرا در شرح وظایف این گروه برخی اقدامات درمانی مثل نظارت بر علائم حیاتی، کنترل دمای بدن، فشار خون، ضربان قلب و تعداد تنفس آمده است. آنها گفتند، چرا با وجود ۲۰هزار کمکبهیار آماده به کار، نیروی جدید تربیت میشود؟ سال۹۴، هزینه یک دوره آموزش دوره کمکپرستاری که قبلا ۵میلیونو۸۰۰هزار تومان بود، ۳میلیونو۶۰۰هزار تومان اعلام شد و این در حالی بود که همان موقع دبیرکل خانه پرستار تأکید کرد که هزینه این دوره ۸۰۰هزار تومان است و مابقی آن سود بهشمار میرود.
با اینکه بهگفته میرزابیگی، معاون وقت وزیر بهداشت قرار بود سال بعد از این دوره، نیروها جذب مراکز درمانی شوند، اما ۲سال بعد یعنی مهر۹۶، افراد آموزشدیده بیکار در انتظار یافتن شغل مانده بودند.
حالا اعتراض اصلی کمکپرستاران، سپردن کار نیروهای خدمات به آنهاست؛ درحالیکه میگویند آنها آموزشهای دیگری دیده بودند. با اینکه کمکپرستاران میگویند دیگر بیمارستانها نیروی بهیار و کمکبهیار و کمکپرستار جذب نمیکنند، اما دورههای آموزشی کمکپرستاری همچنان در حال برگزاری است. نمونه آن جهاد دانشگاهی خراسان شمالی است که مرداد۹۹ آگهی ثبتنام دوره را منتشر و هزینه آن را ۲میلیونو۵۰۰هزار تومان اعلام کرد.
کمکپرستاران در بیمارستانها، با مقنعه صورتی و مانتو و شلوار کرم، شناخته میشوند. قلب یکی از همین مقنعه صورتیها، نوزدهم آبان در بیمارستانی در همدان، از تپیدن ایستاد.
گلنار قیامتی، کمکپرستار ۵۸سالهای بود که در پی ابتلا به کرونا جانش را از دست داد و بهعنوان دومین قربانی کرونای کادر درمان همدان شناخته شد. این کمکپرستار در حالی ۲ماه پیش جانش را از دست داد که تنها ۳ماه به بازنشستگیاش مانده بود.
کمکپرستاران میگویند، کارهای پرریسک و سطح پایین بهعهده آنهاست و گاهی یک کمکپرستار باید از ۳۵بیمار مراقبت کند. هانیه ۳۰ساله، یکی از این افراد است که چند هفته دیگر وارد دومین سال فعالیتش در یکی از بیمارستانهای دولتی میشود. او هم تمایلی به برملا کردن هویتش ندارد.
هانیه ۸ماه بهطور مداوم در بخش کرونا مشغول بهکار بوده و میگوید بهدلیل فشار کار بالا و سختی پوشش ضدکرونا، نیمی از وزنش را از دست داده. آنها در ۳شیفت صبح، عصر و شب در بیمارستان مشغول به کارند و تعدادشان کم است و قرار نیست نیروی جدیدی جذب شود: «اوایل پرستاران از اسم کمکپرستار، واهمه داشتند. تصورشان این بود که ما جای آنها را میگیریم؛ درحالیکه ما برای کمک رفته بودیم و دستیارشان هستیم، اما آنها ترس از امنیت شغلیشان داشتند.»
هانیه را یک شرکت کارآفرینی خصوصی بهکار گرفته، حقوقاش کارگری است و کارانهاش حدود ۱۵۰هزار تومان. با مدرک کارشناسی مدیریت و حجم بالای کار، دریافتی آخر ماهش حدود ۳میلیون تومان میشود: «۴سال پیش وقتی در دوره آموزشی جهاددانشگاهی شرکت کردم اصلا فکر نمیکردم قرار است این اتفاقات بیفتد. قرار بود بهیار شویم که سر از کمکپرستاری درآوردیم.»
او در شهر کوچکی زندگی میکند که نرخ بیکاری بالاست. رشته تحصیلیاش اشتغالی نداشته و از سرناچاری کار در این بخش را پذیرفته، اما میگوید مراقبت از بیماران را دوست دارد.
گروهی از آنها قراردادهای ۸۹روزه دارند که در بدترین شرایط استخدامی بهسرمیبرند. همه اینها در شرایطی است که بیمارستانها با کمبود نیرو مواجهند. او میگوید نیروهای شرکتی اضافه کار اجباری دارند و در سختترین شرایط از آنها کار بیشتری میخواهند.
کمکپرستار، نیروی خدماتی شناخته میشود
علی، ۲۶ساله، ۳سالی میشود بهعنوان کمکپرستار در یکی از بیمارستانهای دولتی سنندج مشغول بهکار است.
او میگوید، شیفتهای کمکپرستاری در کردستان متفاوت با سایر استانهاست. آنها شیفت شب کوتاه دارند که ۵ساعت و نیمه است. روز بعد هم کمکپرستار باید سر ساعت در محل کارش حاضر باشد.
بهگفته او، در هیچیک از دانشگاههای علومپزشکی کشور، چنین شیفتی وجود ندارد. همه اینها در شرایطی است که بیشتر بیمارستانهای این استان خارج از شهر قرار دارند و مسیر تردد، سخت و ناهموار است.
این افراد باید هزینه زیادی برای رفتوآمد پرداخت کنند. علی درباره شرایط شغلی کمکپرستاران میگوید که وظایف آنها تفاوتی با نیروهای خدماتی ندارد؛ حتی در بیمارستان آنها، به کمکپرستاران اجازه گرفتن قند و فشار خون را نمیدهند. اما در مقابل تمام کارهای مربوط به بهداشت و جابهجایی بیمار با کمکپرستار است.
او هم مشکل همکارانش را در شهرهای دیگر دارد: «ما بهعنوان بهیار برای دوره آموزشی ثبتنام کردیم. تمام آنچه در این دوره به ما آموزش داده شد در قالب بهیار بود، اما بعدها مشخص شد ما را برای کمکپرستاری میخواهند.»
علی دوره آموزشی را سال ۹۴گذراند و حالا از طریق یکی از شرکتها مشغول بهکار است. این شرکت ماه گذشته ۳۰هزار تومان بهعنوان کارانه برای او واریز کرد؛ درحالیکه ۸۰ساعت اضافه کار داشت. در مجموع میزان دریافتیاش ۳میلیونو۹۰۰هزار تومان بود.
علی میگوید کمکپرستاران آنقدر در معرض اشعه دستگاهها قرار دارند که باید به آنها حق اشعه تعلق گیرد، اما این اتفاق نمیافتد: «تا قبل از کرونا در هر شیفت ۱۰ تا ۱۵بیمار را برای سیتیاسکن و رادیولوژی منتقل میکردیم و در معرض اشعهها قرار داریم. اینها بازی با جان ماست.»
بهگفته او، در دوره آموزشی، آنها تمام تئوریهای ترم یک تا ۴پرستاری را گذراندهاند. در بیمارستان کار نیروی خدمات را انجام میدهند و از تخصصشان استفاده نمیشود.
کمکپرستاری به دنبال منافع مالی و سیاست نادرست شکل گرفت
ماجرای اعتراض کمکپرستاران به وضعیت شغلیشان اما اتفاق تازهای نیست. آنها مدتهاست که معترضند و حالا با شیوع کرونا و فشار مضاعف، صدایشان بلندتر شده.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار که از ابتدا با شکلگیری کمکپرستاری مخالف بود به همشهری میگوید: از زمانیکه طرح تحول نظام سلامت اجرا شد، عدهای در وزارت بهداشت بهدنبال این بودند تا پرستاری را کوچک کنند؛ به همین دلیل برای جبران کمبود پرستار قرار شد نیروهایی آموزش دیده و به نظام درمان اضافه شوند که این کمبود را جبران کرده و اعتراض بیماران کاهش پیدا کند.
همان موقع طرح بهیاری یکساله مطرح و با راهاندازی مؤسسههایی برای آموزش این افراد، شهریههای قابلتوجهی از این افراد دریافت شد. حتی اوایل تعرفهاش بالای ۷میلیون تومان بود، اما بعدها کاهش پیدا کرد؛ درحالیکه ما اساسا چیزی بهعنوان بهیاری یکساله نداریم.
شریفیمقدم در توضیح بیشتر میگوید: همان موقع گروه پرستاری نسبت به این اقدام اعتراض کرد، ولی به هر حال منافع مالی پشت ماجرا بود. با این حال این دورهها برگزار شد و بعدها بهیار به کمکپرستار تغییر نام داد؛ درحالیکه بهطور معمول بهیاران افرادی هستند که مدرکشان از سیکل شروع میشود و معمولا در مناطق محروم برای کمک به وضعیت بهداشت بهمدت ۳سال آموزش میبینند و پولی از آنها گرفته نمیشود.
هماکنون نزدیک به ۱۵مدرسه بهیاری در مناطق محروم وجود دارد. شریفیمقدم میگوید که شرح وظایفی که برای کمکپرستاران نوشته شده همان وظایف کمکبهیار است و با این روش به نوعی این افراد فریب خوردند؛ درحالیکه خیلی از آنها مدارک تحصیلی بالایی دارند؛ حتی گزارشهایی بهدست ما رسیده که مدرک فروشی اتفاق افتاده و افرادی بدون گذراندن دوره، مدرک گرفتند.
بهگفته او، عنوان کمکبهیاری از سال۹۴-۹۳ حذف شده و کمکپرستاران به نوعی جایگزین این گروه شدهاند، اما از همه مزایا و قوانین شامل پرستاری محرومند که نمونه آن قانون ارتقای بهرهوری است: «در این قانون یا قانون مشاغل سخت و زیانآور، اسمی از کمکپرستاری نیامده است؛ آن زمان هم اصلا چنین عنوانی وجود نداشت؛ بنابراین آنها نمیتوانند از این قوانین بهره ببرند. حتی میزان ساعت کار در شیفت شب برای پرستاران ۱۸ساعت حساب میشود، اما برای کمکپرستار ۱۲ساعت.»
بهگفته دبیرکل خانه پرستار، وظایف کمکپرستار شبیه نیروهای خدمات است و به اقدامات اولیه مراقبتی از بیماران مربوط میشود. بهیار در رده بالاتری قرار دارد و میتواند تزریق عضلانی انجام داده و فشار خون بگیرد. به هر حال شکلگیری کمکپرستاری بهدنبال سیاستهای نادرست مدیران وقت وزارت بهداشت و سودهای مالی بوده است.
نام کمکپرستاران از قلم افتاده، از فهرست بلندبالای کادر درمان جاماندهاند و فراموش شدهاند و حالا میخواهند در میان کادر درمان، جایی داشته باشند.
منبع: همشهری ـ زهرا جعفرزاده