به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرا از انتشار یک عکس در صفحه اینستاگرام آغاز شد. فردی مشهدی تصویر دوران کودکی یکی از بستگانش را در صفحه اینستاگرام منتشر کرد تا موجبات خنده و تمسخر فامیلی را فراهم کند، اما این کار نسنجیده به مذاق "وحید" خوش نیامد، چون او انتظار چنین رفتاری را از بستگانش نداشت. همین موضوع به تهدید و چشمغره در لایوهای اینستاگرامی انجامید تا جایی که تهدیدها شکل جدی به خود گرفت و شاخ و شانه کشیدنها ادامه یافت و قرارهای دعوا در نقاط مختلف شهر گذاشته شد.
طبق ادعاهای متهمان، این درگیریها و تهدیدها تا جایی ادامه یافت که به تیراندازی کشید و زهر چشم گرفتنها شروع شد. قرارهای حضوری در کافهها و مناطق مختلف نیز هربار به دلایلی به نتیجه نمیرسید. از سوی دیگر دخالت بزرگترها و ریشسفیدان فامیل هم برای آشتی دادن چند عضو فامیل که بیشتر آنها پسرخاله بودند بیفایده بود به طوری که غرور جوانی، نوید حادثهای دلخراش را میداد.
اثبات غرور با عدهکشی فامیلی در مشهد
طولی نکشید که بالاخره چشم غرههای اینستاگرامی، از حد غرور فراتر رفت و به عدهکشی فامیلی انجامید. اینگونه بود که سلاحها از ضامن خارج شد و هرکسی یک اسلحه به دست گرفت تا انفجار خون به راه اندازد. تماسها و پیامها از وقوع یک زهرچشم هولناک حکایت داشت و بالاخره شش نفر از یک فامیل سوار بر دو خودروی پراید و رانا به کمین پسرخاله هایشان نشستند. حدود ساعت ۱۸:۳۰ دوازدهم دیماه بود که سرنشینان خودروها درحالی که انواع سلاح و مهمات را در دست داشتند وارد خیابان بهشت در منطقه منزلآباد مشهد شدند و از مقابل هم بیرون آمدند؛ نور چراغ خودروهای سمند و رانا کوچه را روشن کرد. برخی افراد با دیدن طرف مقابل از خودرو پیاده شدند که ناگهان صدای شلیک گلوله در فضا پیچید و صحنه دلهرهآوری رقم خورد.
"رستم" که راننده خودروی سمند بود بلافاصله پدال گاز را فشرد تا به همراه وحید از چنگ رانا و پرایدسواران بگریزند. در همین حال بهزاد نیز از خودروی پراید پیاده شد و درون رانا جای گرفت تا در کنار برادرش ایرج باشد ولی در یک لحظه گلنگدنها کشیده شد و رانانشینان به تعقیب سمندسواران پرداختند. صدای وحشتناک شلیک گلولهها اهالی منزلآباد را از خانه بیرون میکشید و رانندگان از ترس توقف میکردند. تعقیب و گریز در کوچه پس کوچهها ادامه یافت و دلهره عجیبی در محل به راه افتاد تا اینکه پرایدسواران راه را گم کردند و از صحنه تعقیب و گریز بیرون رفتند، اما رانا همچنان با سرعت سرسامآوری در کوچهها لاستیک به کف خیابان میسایید و سرنشینان آن نیز از پنجرهها شلیک میکردند تا اینکه بالاخره رانا در کنار سمند قرار گرفت و یکی از سرنشینان لوله کلت را به طرف راننده سمند نشانه رفت و گلولهای شلیک کرد که به زیر بازوی رستم خورد و خون از پیکرش فواره زد.
پایانی تلخ با رگبار خشم و گلوله
وقتی پای راننده روی پدال گاز افتاد، بر سرعت خودروی سمند افزوده شد و در حالی که کنترل فرمان از دست او خارج شده بود به شدت با در حیاط یک منزل مسکونی برخورد کرد. در این هنگام سرنشینان رانا که مسلح بودند از خودرو پیاده شدند و مانند قهرمانان فاتح فیلمهای هالیوودی بالای سر مجروحان ایستادند و آنان را به رگبار بستند تا انفجار خون، غرورشان را به اثبات برساند! دقایقی بعد متهمان سلاح و مهمات را به شاگرد راننده اتوبوس دادند تا آنها را پنهان کند و خودشان به طرف مرزهای خارج از خراسان رضوی گریختند. از سوی دیگر با گزارش این حادثه وحشتناک به پلیس، کارآگاهان اداره جنایی به همراه قاضی باتجربه ویژه قتل عمد مشهد عازم محل وقوع جنایت شدند و به تحقیق در اینباره پرداختند.
دقایقی بعد سردار قربان ابراهیمزاده جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی نظارت بر عملیات پلیس را شخصا عهدهدار شد و بدین ترتیب گروه ویژهای از کارآگاهان اداره جنایی با راهنمایی و دستورات قضایی قاضی احمدینژاد به ردزنی متهمان پرداختند و در کمتر از چهار ساعت آنان را در منطقه فیضآباد تربت حیدریه و قبل از خروج از مرز دستگیر کردند. با انتقال متهمان به مشهد، تحقیقات در همان ساعات اولیه بامداد با حضور مقام قضایی در پلیس آگاهی آغاز شد و متهمان به صراحت ارتکاب دو قتل مسلحانه را پذیرفتند.
شش متهم این پرونده جنایی صبح روز گذشته (شنبه ۲۰ دی) با دستور قاضی علیاکبر احمدینژاد به محل وقوع جرم هدایت شدند تا زوایای پنهان این جنایت وحشتناک را بازگو کنند؛ در آغاز بازسازی صحنه قتل ابتدا سروان عظیمیمقدم به تشریح محتویات پرونده و اقرارهای متهمان در مراحل بازجویی پرداخت و سپس به دستور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد هر کدام از متهمان ابتدا به صورت جداگانه چگونگی و جزئیات این جنایت فامیلی را شرح دادند و سپس در یک مواجهه حضوری همه متهمان مقابل یکدیگر قرار گرفتند و هر کدام نقش خود در شلیکهای مرگبار را توضیح دادند.
ایرج یکی از متهمان اصلی پرونده با ابراز پشیمانی از وقوع چنین حادثه تلخی گفت: نمیدانم چرا دست به این اشتباه احمقانه زدیم! کاش کمی تحمل داشتیم و این حادثه رخ نمیداد. «احمد» یکی دیگر از متهمان نیز که با سلاح کلاشینکف شلیک کرده است، با بیان اینکه به مواد مخدر اعتیاد دارد، گفت: در صحنه حادثه وقتی به طرف سمندسواران شلیک کردم، یک قبضه کلت را نیز که داخل خودروی آنها بود برداشتم و با خودم بردم!
تحقیقات بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد.