اعتکاف فرصت بسیار مناسبی است تا انسانی که در پیچ و خمهای زندگی مادی غرق شده، خود را بازیابد و به قصد بهره بردن از ارزشهای معنوی، از علایق مادی دست بکشد و خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند تا او را در راه او ثابت قدم نگه دارد تا بتواند به دریای بیکران انس و مهر خداوند که یکسره مغفرت و رحمت است، متصل شود.اعتکاف نوعی ریاضت و محدود ساختن خود است.
تمرین رها کردن دنیا، بریدن از خود، خانواده و خویشان، دل کندن از علاقههای دنیوی و لذتهای نفسانی است. گریزی از غفلتزدگی و خمودی به هوشیاری، نشاط، تحرک و امید است؛ گریختن از اندوه گناه و اضطراب نافرمانی و فرار از آتش جهنم و رنج دوزخ است.
پناه بردن به حریم امن الهی و سرزمین عفو و رحمت و مهر؛ آنجا که خداوند بنده نواز آغوش گشوده تا گمشده خویش را در آغوش بگیرد و این میهمان بیمناک و خسته را به امنیت و آرامش برساند و برای طاعت و عبادت و استقامت در ادامه زندگی، جانی تازه بخشد.روح انسان نیازمند نیایش است و مناجات و هم کلامی موجودی ضعیف و با منشأ قدرتها، از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، زیباترین هنر آدمی بوده و خواهد بود، از اینرو اعتکاف برطرفکننده این نیاز به حق انسان و انتخابی نیکو برای رسیدن به کمال است.
اعتکاف مخصوص دین اسلام نیست بلکه در ادیان الهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، اگرچه در شرع مقدس اسلام پارهای از خصوصیات و احکام و شرایط آن تغییر کرده است.
برخی از آیات قرآن نیز دال بر آن است که اعتکاف در ادیان الهی گذشته وجود داشته است: «به یاد آر هنگامی که ما خانه کعبه را مقام امن و مرجع امر دین خلق مقرر داشتیم و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید، از ابراهیم و اسماعیل پیمان گرفتیم که حرم خدا را پاکیزه دارید برای اینکه اهل ایمان به طواف و اعتکاف حرم بیایند و در آن نماز به جای آرند. »(بقره/125) از این آیه استفاده میشود که در زمان حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) عبادتی به نام اعتکاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد کعبه معتکف میشدند.حضرت موسی(ع) نیز با آنکه مسئولیت سنگین رهبری و هدایت امت را بر دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را رها کرد و برای خلوت کردن با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت و در پاسخ به پرسش پروردگارش عرضه داشت: «... و عجلت الیک ربی لترضی؛ (طه/84)... و من برای خشنودی تو تعجیل کرده و بر آنها تقدم جستم.»
قرآن در جایی دیگر از رهبانیت و گوشهگیری پیروان حضرت عیسی(ع) سخن به میان آورده و میفرماید: «و از پی نوح و ابراهیم باز رسولان دیگر و سپس عیسی پسر مریم را فرستادیم و به او کتاب آسمانی انجیل را عطا کردیم و در دل پیروان او رأفت و مهربانی نهادیم و ترک دنیایی که از پیش خود در آوردند، ما آن را برایشان مقرر نکردیم مگر برای آنکه کسب خشنودی خدا کنند؛ با این حال آن را چنان که حق رعایت آن بود، منظور نداشتند.» (حدید/27)
اسلام نیز با پیشبینی عبادتی به نام اعتکاف که در واقع نوعی خلوت و درونگرایی است، برای ساختن انسانها و جامعه انسانی و جلوگیری از آفت «خدا فراموشی»،
چاره اندیشی کرده است. در حقیقت اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزهها و روحیات خویش بپردازد و برای رفع نقصان و تکامل خود بکوشد.
آثار اعتکاف
رشد، کمال، بالندگی روحی، عقلی و ایمانی انسان و رسیدن به عالم شهود و ملکوت از آثار اعتکاف است. در اعتکاف، انسان با پی بردن به نکات مثبت و منفی وجودش، با تقویت نقاط مثبت، از ضعفهای خود میکاهد و فرد علاوه بر حفظ معنویات، به همنوعان خویش هم توجه میکند. آثار اعتکاف دو نوع است:
آثار فردی: اولین اثر خلوت گزینی آسمانی اعتکاف، بهجت و نورانیت قلبی است؛ یعنی هر چه انسان توجه خود را به خدا بیشتر میکند، فیوضات ربانی بیشتری را کسب میکند و در نتیجه نور خداوند در دلش متجلی میشود. اعتکاف فرصتی کارساز و کارآمد برای اندیشیدن به شیوه رفتاری خود در عرصههای مختلف زندگی و نحوه عبودیت در پیشگاه خداوند است، چنین تفکری نوعی عبادت است که میتواند انسان را حتی از ملائکه مقرب خداوند نیز بالاتر ببرد و او را از فرش به عرش برساند.تقویت روحیه بندگی، دوری از گناهان که موجب پاکسازی روح و آمادگی برای پذیرش حق میشود، تواضع و فروتنی که ثمره تفکر و پاسخ به ندای درون انسان است، از جمله آثار فردی اعتکاف است. معتکف که در مدت اعتکاف از بسیاری از امور حلال هم چشم پوشی میکند، درحقیقت تمرینی برای تقویت اراده خود انجام میدهد.
از سوی دیگر اخلاص در عبادت و دوری از ریا که در این عمل عبادی نهفته است، سبب تواضع و فروتنی وی میشود. اعمالی که آدمی در اعتکاف انجام میدهد، هر کدام چنان تحولی در وجودش ایجاد میکند که گویی خدا را در قلبش میبیند.اعتکاف بهترین فرصت برای انس با خدا و درک شیرینی و لذت بندگی اوست، میدانی است برای به زمین زدن وابستگیها و زدودن عشق به دنیا. اعتکاف انسان ساز است و فرصتی محسوب میشود که آدمی در آن با مرور نامه اعمال خود و بررسی گفتار و رفتار گذشته خود، اعمالش را که تنها یار و همراه مجسم تا روز قیامت هستند، (زلزال/6) میسنجد و هر آنچه را تاکنون از او سر زده محک میزند و خود را برای روزی که ذره ذره اعمال نیک و بدش را حساب وکتاب میکنند (زلزال/8) آماده میسازد.
آثار اجتماعی:در دنیای امروز که بشر با بحرانهای فراوان مادی و معنوی روبهرو است و همه چیز به گونهای ساخته و کنار هم چیده شده است که بشر را هر چه بیشتر به یک ماشین مکانیکی تبدیل کرده و همه چیز برای او از قبل تعیین شده و این اشتغالات و پیشرفتها نیز از سویی باعث تشدید بحران معنوی و تنزل کیفی زندگی افراد شده و میشود، مراسم دینی از قبیل اعتکاف این قابلیترا دارد که جلوی این افراط و تفریطها را بگیرد. از دیگر آثار مهم اعتکاف در سطح جامعه رویارویی این مراسم عبادی و معنوی با نفوذ فرهنگ بیگانه است.
جوانی که در مراسم اعتکاف طعم شیرین ایمان و انس به خداوند را چشیده است، لذتهای مادی و شهوانی در دیدگاهش حقیر و بیارزش شده و به آسانی در گرداب فساد و تباهی گرفتار نمیشود. از سوی دیگر چنین مراسمی خود پیامی عملی و درسی عبرت آمیز برای مردم است. حضور جمعی از مومنان در مسجد برای عبادت در حقیقت نوعی الگوسازی و الگودهی برای اقشار جامعه مخصوصا نوجوانان و جوانان است که تشنه این قبیل مراسمهای معنوی هستند و همچنین نوعی دعوت به خداپرستی و دینمداری است و آثار سازندهای بر جامعه خواهد داشت. از همین رو در رویارویی با تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام نباید نقش مؤثر سنتهایی را که در باور عموم مردم ریشههای عمیق دارند، نادیده گرفت.