به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، شهرستان ایذه سومین چهرهاش را هم به فوتبال ایران معرفی کرد. تا دیروز فقط ایمان مبعلی در فوتبال مردان و سهیلا ململی در فوتسال زنان، چهرههای شناختهشده این شهر در رشته فوتبال بودند. ولی حالا نگین زندی در لیگبرتر فوتبال و در تیم ذوبآهن میدرخشد. او در ۶بازی برای تیمش ۶گل زده و در اکثر گلهایی هم که به نام این تیم ثبت شده، نقش داشته است. اما این گلها تنها دلیل دیده شدن نگین نیست، میگویند او مهدی قائدی فوتبال زنان است. نگین نهتنها شبیه قائدی است که شیفته بازی کردن او هم هست.
دلیل مطرح شدن اسمت این است که میگویند شبیه مهدی قائدی هستی. این شباهت را در چه میبینند؛ ریزنقشیات یا مدل بازیات؟
میگویند اما من نمیدانم چرا این حرف را میزنند. شاید بهخاطر ریزنقشیام میگویند و شاید هم بهخاطر اینکه من هم مثل او تندوتیز هستم. اما بیشتر بهم میگویند نابغه و پدیده!
چرا باید بهت بگویند پدیده؟
نیمفصل اول ۳گل زدم و نیمفصل دوم هم ۳گل. در همه گلهایی هم که ذوبآهن از اول فصل تا به الان زده، تأثیرگذار بودم، یا خودم گل زدهام یا پاس گل دادهام.
تازه ۱۷سالت است و از ایذه به اصفهان آمدهای. تنها زندگی کردن در یک شهر دیگر برای یک دختر در این سن تقریبا تابوشکنی است.
وقتی هدف داشته باشی، برایش میجنگی. من خیلی هم تنها نیستم، مربیام سحر رمضانی کنارم است. او در ایذه مربیام بود. الان هم در اصفهان با هم در یک تیم بازی میکنیم. خانوادهام هم بهخاطر من به اصفهان آمدهاند. البته آنها فولادشهر هستند و من در اصفهان با بچهها در خوابگاه میمانم.
میگویند برای باشگاهها شرط گذاشتهای که هر جا سحر بازی کند تو هم همان جا بازی میکنی.
بله ۲سال است که در لیگ بازی میکنم و سال قبل هم با سحر سپاهان بودم. هم بهخاطر سن کمی که دارم این شرط را میگذارم تا وقتی بزرگتر شوم و هم اینکه میخواهم کنار سحر تجربه کسب کنم. من با سحر رمضانی به اینجایی که هستم، رسیدهام.
از کجا با سحر شروع کردی؟
قبل از فوتبال ۲ سال هندبال کار میکردم . دوستم کلاس فوتسال میرفت. به او گفتم فوتبال را خیلی دوست دارم، یک روز من را هم یواشکی برد سر کلاس!
چرا یواشکی؟!
من هر سه چهارماه یکبار یک رشته عوض میکردم. پدرم میگفت باید یک ورزش را ادامه بدهی. نمیخواستم پدرم بداند که من دوباره رشته ورزشیام را عوض کردهام. ولی بعد از اینکه سمت فوتبال رفتم، ماندگار شدم. ۱۲سالگی رفتم فوتسال، ۲هفته بعدش من را به جام رمضان بردند، پدیده مسابقات شدم. یکبار بهترین بازیکن و یکبار هم خانم گل شدم. اما وقتی فستیوال استعدادیابی در خوزستان برگزار شد، خانم رمضانی من را فرستاد که تست بدهم. برای فوتبال من را انتخاب کردند و از آن موقع به بعد دیگر فوتبال را ادامه دادم.
شرایط ایذه برای فوتبال زنان چطور است، میتوانستی راحت بازی کنی؟
شهر کوچکی است و ما دختران آنجا اجازه نداریم زیاد در چمن کار کنیم. میگویند دختر نباید فوتبال بازی کند. ولی ما باز هم در زمین چمن تمرین میکنیم. آنهایی که خودشان فوتبالیاند ما را درک میکنند. ما اوایل بیشتر در سالن تمرین میکردیم اما سحر همه کار میکرد تا برایمان چمن بگیرد. هفتهای یکی دو بار هم روی چمن تمرین داشتیم.
فوتبال زنان ما هنوز در ابتدای راه است، برای بهتر شدن خودت چه کار میکنی، بازیهای مردان را میبینی؟
خیلی از بازیها را میبینم، هم فوتبال داخلی هم فوتبال خارجی. بازیهای استقلال و یوونتوس را حتما نگاه میکنم. در بازیهای استقلال هم بازی قائدی را دقیق میبینم. نگاه میکنم تا ببینم موقع گل زدن چه کار میکند، چطور دریبل میزند، چطور پاس میدهد، کجا میایستد. من قبل از اینکه بازی شروع شود هم فقط به این فکر میکنم که چطور باید گل بزنم.
پس مشخص شد که چرا بهت میگویند قائدی!
بله بازیاش را خیلی دوست دارم. البته سطح او خیلی بالاتر از من است. خیلی باید بجنگم تا به سطحی که قائدی هست، برسم.
حتماً استقلالی و یووهای هم هستی؟
استقلالیام. رونالدو هم هر تیمی برود من طرفدارش هستم.
وضعیت مالی چطور است؟ در حدی هست که نگین به آینده فوتبالش امیدوار باشد؟
خدا را شکر امسال قراردادها خیلی بهتر شده و باشگاهها نگاه ویژه به زنان دارند. البته من دوست دارم لژیونر شوم. ترکیه برای شروع خوب است و بعدش میخواهم به لیگهای خوب اروپا بروم.