در تصاویر این جشن میشد بهراحتی در کنار پرچم ملی لبنان علاوه بر پرچم حزبالله، پرچم گروههای مسیحی و اهل تسنن و دروزی را دید.
حتی گوشهای از میدان محل تجمع هواداران حزب قوات لبنانیه به رهبری سمیر جعجع بود؛ گروهی که تاکنون بارها به مخالفت با حزبالله پرداخته است.
اما نکته مهمتر از برگزاری این جشن ملی، برگزارکننده آن است. همه به جشن آزادی اسرا آمده بودند اما مهم این است که همه با دعوت حزبالله در این جشن شرکت کرده بودند.
گویا دوباره جشنهای سال 2000 برای اخراج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان تکرار شده بود. سید حسن نصرالله هم در سخنان چهارشنبه شب خود نه از موضع دبیرکل حزبالله و نه رهبر یک گروه مخالف دولت بلکه از موضع یک رهبر ملی سخن گفت.
همه شواهد نشان میدهد که حزبالله دوباره جایگاه ملیاش را در لبنان با قدرتی افزونتر از پیش بازیافته است.
حزبالله با هدایت جریان مقاومت در لبنان، پس از 18 سال مبارزه در جنوب لبنان و سرزمینهای اشغالی فلسطین، توانست در سال 2000 میلادی صهیونیستها را به خروج از جنوب لبنان مجبور کند و از آن پس بود که حزبالله و رهبرش نصرالله به یک موقعیت ملی در لبنان دست یافتند.
این پیروزی، که اولین شکست مؤثر رژیم صهیونیستی پس از 42 سال تسلط بر بخشهایی از منطقه خاورمیانه بود، نهتنها برای حزبالله موقعیتی ملی بهوجود آورد که این گروه را مؤثرترین گروه مقاومت در بین جهان عرب و مسلمانان نشان داد و در عین حال سیدحسن نصرالله را به محبوبترین مرد منطقه تبدیل کرد.
اما از سال 2005 میلادی با ترور رفیق حریری، سرمایهگذاری آمریکا برای تغییرات وضعیت آغاز شد و با جذب برخی از سیاستمداران لبنانی و همکاری مصر و عربستان جبههای علیه مقاومت در منطقه شکل گرفت که بازتاب آن در رقابتهای سیاسی سالهای 2006 تا 2008 لبنان نمود پیدا کرد.
در طول این سالها حزبالله و حامیان مقاومت با تشکیل گروه 8 مارس، بهعنوان اقلیت سیاسی در لبنان شناخته میشدند و دولت فؤاد سنیوره با همراهی ولید جنبلاط و سمیر جعجع و گروههای دیگر در مخالفت با مقاومت، گروه 14 مارس را با در اختیار داشتن اکثریت پارلمان و دولت لبنان اداره میکردند.
اما در ماههایی که گذشت چند پیروزی پیدرپی حزبالله فضای سیاسی لبنان را دگرگون کرد؛ اولا حزبالله توانست در درگیریهای داخلی، بهراحتی کنترل بخشهای اصلی بیروت را بهدست بگیرد.
ثانیا در مذاکرات دوحه حزبالله توانست با افزایش تعداد وزرای حامی مقاومت در کابینه، نقش تأثیرگذار خود را در دولت تثبیت کند.
ثالثا حزبالله با مذاکره غیرمستقیم با رژیم صهیونیستی درباره مبادله اسرا، در قد و قواره یک دولت قراردادی را امضا کرد که منجر به آزادی 5 اسیر لبنانی شد.
حزبالله در مسئله آزادی اسرا فقط به اسرای وابسته به خود نیندیشید بلکه از یک موضع ملی و فراملی عمل کرد و با آزادی سمیر قنطار که یک دروزی با گرایشهای چپ سیاسی است و نیز پسگرفتن 148 جنازه وابسته به مقاومت فلسطینی و 39جنازه وابسته به غیرشیعیان لبنانی بر جایگاه فراحزبی خود تأکید کرد.
جشن آزادی اسرا پرده آخر بازیابی قدرت ملی از سوی حزبالله بود. همه مخالفان سابق در میدانی جمع شده بودند که محل جشن حزبالله و سخنرانی سیدحسن نصرالله بود.
حزبالله پس از 3 سال کشمکش دوباره به جایگاه ملیاش بازگشته و همگان را به گرد حلقه خود جمع کرده است.
این 3 سال، سالهای پردردی برای حزبالله و مقاومت بود اما نتیجه آن بسیار روشن و شیرین است.
اگر نظر تحلیلگرانی که رقابتهای داخلی لبنان را بازتاب تحولات خاورمیانه میدانند بپذیریم، این آینده روشن و شیرین در کل خاورمیانه برای مقاومت دور از دسترس نیست