اگرچه ایران رسما قطعنامه 598 را پذیرفته بود اما عراق در پایان تیرماه در اوج قدرت نظامیبه دست آمده حاصل از کمکهای همهجانبه آمریکا و غرب و با احساس اینکه ایران در ناتوانی نظامیبه سر میبرد، اقدام به تهاجمات نظامیناجوانمردانهای علیه ایران کرد تا شاید بتواند به اهداف دست نیافتنی خود در طول 8 سال گذشته، جامه عمل بپوشاند.
علاوه بر عملیات مرصاد که با قدرتنمایی رزمندگان اسلام به تجربه تلخ دیگری برای متجاوزین تبدیل شد، میتوان به حمله یگانهای عراق به مواضع ایران در سهکانیان و تمرچین، تحمیل نبردهایی در محور غربی طلائیه و کوشک و همچنین آغاز نبردهایی در منطقه مهران و قصر شیرین بهعنوان نمونههایی از حملات عراق به ایران پس از پذیرش قطعنامه 598 اشاره کرد.
29 تیرماه، 2 روز پس از اعلام پذیرش و موافقت ایران با قطعنامه 598، 4تیپ از یگانهای عراقی مستقر در منطقه عمومیتمرچین و ارتفاعات سه کانیان بهمنظور دستیابی به ارتفاعات حساس منطقه به مواضع نیروهای ایران حمله برده و بعد از 5 روز نبرد شدید، بدون موفقیت مجبور به عقبنشینی شدند. در جبهه طلائیه نیز نیروهای دشمن با تصور تصرف مواضعی از خاک جمهوری اسلامی، در محور غربی طلائیه، کوشک و ایستگاه حسینیه نبردهای سنگینی را به یگانهای در حال بازسازی ایران تحمیل کرده و با هدف دستیابی به موقعیت برتر در مذاکرات صلح به طرف اهواز حرکت کردند.
رهبر معظم انقلاب که در آن زمان بهعنوان رئیسجمهوری و امام جمعه تهران در منطقه حاضر شده بودند طی مصاحبهای اظهار داشتندکه تا بیرون راندن دشمن در منطقه باقی مانده و تا آخرین نفس ایستادگی خواهیم کرد. در ساعات اولیه حمله دیگر عراق، محور خرمشهر- اهواز اشغال و دشمن بعثی با سرعت به طرف اهواز پیشروی کرد اما در نهایت مجبور شد در کنار مقاومت یگانهای پراکنده در منطقه و حضور عظیم نیروهای داوطلب که از سراسر ایران به طرف جبهه جنوب سرازیر شده بودند با شکست سنگین و دادن تلفات بسیاربالا، عقبنشینی به طرف مرزهای بینالمللی را برماندن و چشیدن شکستتلختر ترجیح داد. به این ترتیب بار دیگر روزهای حماسه اول جنگ تکرار شده و بار دیگر دنیا شاهد ادعای دروغین صلحطلبی دشمن شد.
سیام تیرماه نیز دشمن حملاتی را در محور قصر شیرین و مهران طرح ریزی کرد. یگانهای عراقی در منطقه میمک و مهران به قصد تصرف صالح آباد و قطع جاده مواصلاتی منطقه غرب، حمله خود را آغاز کردند. در این منطقه که فرماندهی آن بهعهده لشگر 16زرهی نیروی زمینی ارتش بود، با به کارگیری گردان تکاور، مناطق تصرف شده را از دست دشمن بازپس میگیرد و منطقه را آزاد میکند.
یگانهای ایرانی نه تنها مانع پیشروی دشمن شدند بلکه با جمع آوری عناصر داوطلب و حضور فرماندهان ردههای مختلف بهعنوان عناصر درگیر در خطوط مقدم نبرد و رویارویی انفرادی با تانکهای عراقی توانستند مقادیر قابل توجهی از ادوات دشمن را به غنیمت بگیرند. معاون یکی از گردانهای تانک عراق که با درجه سرگردی به اسارت رزمندگان ارتش اسلام درآمده بود درباره اهداف عراق از انجام این عملیات گفته بودکه به ما دستور داده بودند ضمن انهدام نیروهای اندک ایران، شهر ایلام را محاصره و به سمت اسلام آباد پیش روی کنیم ولی عملا ما در صالح آباد با نیروهای زیاد ایرانی و مقاومت سرسختانه آنها مواجه شدیم.
حملات ناجوانمردانه رژیم بعث عراق تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامه به روشنی نشان داد که شعارهای صلحطلبی و تقاضای پایان جنگ و در مقابل متهم کردن ایران به ادامه جنگ و سرپیچی از پذیرش صلح، ادعاهایی واهی بیش نبوده و رژیم منحوس صدام و حامیان آن تنها بهدنبال راهکارهای مختلف و گوناگونی برای ضربه زدن به نظام اسلامی بودند که همیشه کمترین موفقیت را بهدست آوردند.