به گزارش همشهری آنلاین وقتی ۲نفر به بهانه سرماخوردگی سر تمرین نمیآیند، آن یکی آدرس محل تمرین را ندارد و آن دیگری بهانه اصلاح رقم قراردادش را میگیرد؛ این یعنی هرج و مرج کامل.
صد البته از این تیمها در تاریخ فوتبال ایران زیاد داشتهایم اما شبیهترین الگو به استقلال فعلی محمود فکری، پرسپولیس حمید درخشان است. چقدر مشابهت وجود دارد بین این دو تیم...
طغیان وریا- خمیازههای پیام
پرخاشگری عجیب وریا غفوری در قبال تعویضش در بازی با نساجی که با غیبت این بازیکن در یکی، دو جلسه تمرینی همراه شد و نیز بیانضباطی چند بازیکن دیگر مثل رشید مظاهری و مهدی قائدی، به وضوح نشان از پریشانی حال استقلال دارد. این شرایط کاملا قابل مقایسه با پرسپولیس حمید درخشان است؛ تیمی که در آن پیام صادقیان چشم در چشم حمید درخشان خمیازه میکشید و کاری از دست سرمربی ساخته نبود. جالب است که آن زمان حمید درخشان خشمش را بر سر بازیکنان کوچکتر مثل میثم حسینی خالی میکرد و آنها را در اختیار باشگاه قرار میداد اما با اسمیترها کاری نداشت. درست مثل امروز که سرمربی استقلال با امثال فرشید باقری و سجاد آقایی بیرحم است ولی افسوس که زورش به وریا غفوری و مهدی قائدی نمیرسد.
هانی کرده- امیر تتلو
یکی از عجیبترین حواشی این هفتههای استقلال حضور هانی کرده، بهاصطلاح لات معروف در تمرین این تیم بوده است. اوضاع یک باشگاه خیلی باید بیسروسامان باشد که چنین فردی داخل زمین بیاید و بازیکنان را در آغوش خودش بچلاند. این حجم از ویرانی و
از همگسیختگی، در پرسپولیس حمید درخشان هم وجود داشت؛ آنجا که ناغافل یک روز همه دیدند امیرحسین مقصودلو یا همان جناب تتلو در تمرینات آفتابی شده و دارد سر به سر بازیکنان میگذارد. اصلا انگار در این تیم چیزی به اسم سرمربی و سرپرست وجود نداشت.
هانی کرده- امیر تتلو
یکی از عجیبترین حواشی این هفتههای استقلال حضور هانی کرده، بهاصطلاح لات معروف در تمرین این تیم بوده است. اوضاع یک باشگاه خیلی باید بیسروسامان باشد که چنین فردی داخل زمین بیاید و بازیکنان را در آغوش خودش بچلاند. این حجم از ویرانی و
از همگسیختگی، در پرسپولیس حمید درخشان هم وجود داشت؛ آنجا که ناغافل یک روز همه دیدند امیرحسین مقصودلو یا همان جناب تتلو در تمرینات آفتابی شده و دارد سر به سر بازیکنان میگذارد. اصلا انگار در این تیم چیزی به اسم سرمربی و سرپرست وجود نداشت.
واو به واو، شبیه هم
ادبیات همسان و فرافکنیهای نعل به نعل را هم به سیاهه این شباهتها بیفزایید. فکری میگوید: «10 سال است استقلال جام نبرده؛ این تقصیر من است؟» و درخشان میگفت:«بازیکن گل نمیزند به من چه؟ یعنی من بروم همهچیز درست میشود؟» تقصیر را برعهده نگرفتن، ناکامی را گردن دیگری انداختن و زمین و آسمان را به هم دوختن مشی هردو عزیز بوده است. کاش لااقل عاقبت فکری بهتر از درخشان باشد.