به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرانا بادامچیان درباره استفاده حداکثری حزب موتلفه از همه ظرفیتها گفت: بر فرض یک موتلفهای رییس جمهوری شد؛ آیا باید اصلاح طلبان را بریزد دور؟ چرا؟ بهتر است آنها را در جایی بگذارد که به درد مملکت بخورند. بله، «بزنگاه» را نمیتوان دست آنان داد چون سلیقهها متفاوت است. او نمیتواند جناب آقای جهانگیری را معاون خود بگذارد. روشن است و هیچ رییس جمهور موتلفهای نمیتواند جهانگیری را معاون خود بگذارد. اما جهانگیری میتواند یک تاسیسات بزرگ را خوب اداره کند؟ و اگر میتواند چرا نباید از او استفاده شود؟ بگوییم چون اصلاح طلبی برو.
بادامچیان افزود: در موتلفه هیچوقت معتقد نبودیم که باید اصلاح طلبان حذف شوند. معتقد بودیم آنها باید خود را تصحیح کنند اما اصلاح طلبان که آمدند دیگران را حذف کردند؛ در دوم خرداد چند هزار مدیر را حذف کردند و گفتند که شما پیام دوم خرداد را نفهمیدید. » به آنها گفتم این کار را نکنید. بگویید آمدیم حکومت را خودمان میخواهیم اداره کنیم و تنها هم ما هستیم که جامعه مدنی را میتوانیم اجرا کنیم. آنها چنان بد کار کردند که در دوره بعد احمدینژاد با شعارهایش برنده شد.
این فعال اصولگرا ادامه داد: دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد بد نبود. او با همه کار کرد ولی در «دور دوم افتاد به این موضوع که مرد هزار سوم است و دنیا حول احمدینژاد شدن میگردد و در این ذهنیت رفت. هر فردی در نظام جمهوری اسلامی که تحت ولایت فقیه که آزادی بخش است این کارها را بکند به هیچ جا نمیرسد» ایرانیها خیلی باهوش هستند دقیقا میفهمند که چه فردی برای آنان کار میکند و چه فردی به قدرت رسیده و در پی انحصارطلبی است تا همه قدرت دست خود و یارانش باشد
این فعال اصولگرا درباره رویکرد حزب موتلفه در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ریاست جمهوری گفت: نظر حزب موتلفه این است که با حفظ وحدت و احترام به همه سلیقهها در انتخابات حاضر شود. اگر هر فردی خواست خودش را مطرح کند. در انتخابات ریاست جمهوری همه افرادی که خود را مطرح میکنند، حزب موتلفه اسلامی با آنها مخالفتی نمیکند. چون این حق قانونی هر فرد هست نیازی به مخالفت نیست.
وی افزود: طبق قانون اساسی تشخیص احراز یا رد صلاحیت برعهده شورای نگهبان است. بنابراین اگر ۵۰ نامزد ریاست جمهوری داشته باشیم چه اشکالی دارد که خود را مطرح کنند تا مردم آنها را بشناسند؟ در نهایت این دیگر وظیفه کارگردانها و احزاب سیاسی است تا از میان آنها اصلح و ارجح را برای گام دوم انقلاب و برای ایجاد تمدن نوین، جامعه نمونه و دولت کریمه اسلامی برگزینند و برترین فرد نیز معمولا یک نفر است.
بادامچیان همچنین در این گفت وکو خاطره ای از مواجهه اش با صادق زیباکلام در دوران مبارزات انقلابی نقل کرد و گفت: وقتی وارد سلول انفرادی شدم دیدم زیباکلام آنجاست و با هم گپ زدیم. به دلیل کثرت مبارزان بازداشت شده در زمان طاغوت، انفرادی ما گاهی ۱۳ تا ۱۴ نفره میشد. یکشب در انفرادی با زیباکلام و دو تا سه نفر دیگر نشسته بودیم آمدند ۲ نفر را بردند. زیباکلام چون قبل از من آنجا بود، گفت که مثل اینکه امشب همه را میبرند احتمال دارد شما تنها بمانید نگران نباشید. گفتم نگران نیستیم! زندان است دیگر و انسان نیز باید زندان را تحمل کند.
این مبارز علیه نظام ستمشاهی یادآور شد: در این گیر و دار در باز شد و یکی یکی به داخل آمدند و ۱۲ نفر شدیم. شب که میخواستیم بخوابیم مجبور شدیم به پهلو بخوابیم و کسی نمیتوانست طاق باز بخوابد. دو تا رو به هم و دو تا پشت به هم. نصف شب رسولی و منوچهری آمدند در باز نمیشد. زیباکلام پشت در بود. گفتند که این چه وضعش است، زیباکلام پاسخ داد ما باید از شما بپرسیم که این چه وضعش است! مگر ماهی ساردین هستیم که ما را اینگونه بغل هم چیدید.
بادامچیان اضافه کرد: زیباکلام هنگام بازداشت جزو کنفدراسیون دانشجویی در اروپا بود و فرد مذهبی و اهل نماز و روزه بود. اما در عین حال ذهنیت روشنفکرمابی داشت الان هم همینطور است. او چون در تظاهرات کنفدراسیون شرکت کرده بود. پس از بازگشت به ایران بازداشت شده بود. مامور ساواک در کنفدراسیون فعالیتهای سیاسیاش را گزارش کرده بود. البته دانشگاهی که در لندن او در آن درس میخواند از او حمایت کرد.
وی با خنده گفت: حالا آدمی مثل زیباکلام و با این طرز فکر آمده پشت تلویزیون از رضاخان حمایت میکند! خسرو معتضد بسیار کارآزموده و مطلع است. و زیباکلام را متوجه اشتباهات تاریخی و سیاسی کرد. انشاء الله متوجه شود.