به گزارش همشهریآنلاین به نقل از همشهری گروههای افراطی و هواداران تئوریهای توطئه و نژادپرستی در آمریکا که بیشترشان حامی دونالد ترامپ هستند، چند هفتهای است که به پلتفرمهای جدید نقل مکان کردهاند تا هم از قوانین سختگیرانه در امان باشند و هم در محلی امنتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
گاب (Gab)، می وی (MeWe) و دیسکورد (Discord) از جمله شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای جدیدی هستند که برای این گروهها جای توئیتر، فیسبوک، تلگرام و دیگر پلتفرمهای شناختهشده را پُر کردهاند.
این شبکهها که شاید خیلیها حتی اسمشان را هم نشنیده باشند، حالا میلیونها کاربر دارند. طرفداران افراطی رئیس جمهوری پیشین آمریکا قبل از سختگیریهای اخیر هم کوچ به پلتفرمهای جدید را آغاز کرده بودند.
زمان زیادی طول کشید که فیسبوک و توئیتر دسترسی فعالان افراطی را محدود کنند و همین به آنها فرصت داد تا فعالیت خود را در گروهها و کانالهای جدید به تدریج از سر بگیرند.
بعد از حمله صدها نفر از هواداران دونالد ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا در ششم ژانویه (۱۷ دی)، توئیتر و فیسبوک علاوه بر این که حساب کاربری ترامپ را بهمدت نامحدودی مسدود کردند، محدودیتهایی علیه گروههای راست افراطی که در این حمله مشارکت داشتند از جمله «پسران مغرور»، «سهدرصدیها» و «سوگندسپاران» وضع کردند.
فیسبوک حتی حسابهای کاربری مرتبط به جنبشهای مسلحانه را نیز پاک کرد. در کل حدود ۹۰۰ حساب کاربری حذف شد. توئیتر نیز ۷۰ هزار حساب مرتبط با هواداران تئوری توطئه کیو انان (QAnon) را بست.
طرفداران تئوری «کیوانان» معتقدند که یک دولت پنهان علیه ترامپ و هواداران او در حال فعالیت است و در جنایتهایی مانند قاچاق کودکان نیز دست دارد. آنها ادعا میکنند که ترامپ در صف اول مبارزه با آنهاست.
قدرت گرفتن جنبشها
الجزیره در گزارشی نوشته است که برخی معتقدند گرفتن پلتفرم از گروههای افراطی و رهبرشان نتیجه داده و حالا که ترامپ در شبکهای مانند توئیتر حضور ندارد، او رسانه اصلی خود را برای رساندن صدایش به جهان از دست داده است.
اما از سوی دیگر، گروهی دیگر میگویند که میلیونها هوادار متعصب و طرفدار تئوری توطئه، هنوز کوتاه نیامدهاند. آنها نگرانند که این سانسور کردن موجب پیوستن خیلی از افراد عادی به این جنبشها و قدرت گرفتن آنها شده باشد.
آلکس گولدنبرگ، تحلیلگر مؤسسه تحقیقات شبکه در آمریکا میگوید: «طرفداران کیو انان را ببینید، در یک طرف افرادی هستند که در حالت عادی ممکن بود به گروههای شبهنظامی بپیوندند و از سوی دیگر جمهوریخواهان سنتی را دارید و از جهت دیگر مردم معمولی مثل مربی یوگا و فوتبال.
قبلا تفاوتهایی هرچند محدود بین طرفداران تئوریهای توطئه، پیروان جنبشهای نازی و نژادپرستی وجود داشت اما بهنظر میرسد حالا همه آنها در مواجهه با سانسور، در حال اتحاد در یک جامعه واحد هستند، زیرا این تنها گزینهای است که برایشان باقی مانده است.» فالوئرهایی که در شبکههای اجتماعی شناختهشده به ترامپ دسترسی ندارند، در حال جمع شدن زیر پرچمهای دیگر هستند؛ مهمترین آنها جنبش ضدواکسیناسیون کروناست.
دهها هزار نفر از طرفداران ترامپ در گروههای مختلف تلگرام در کنار توهین به جو بایدن و مهاجران، شایعههای دروغین درباره این که «واکسیناسیون توطئهای برای کاهش جمعیت است»، پخش میکنند.
یا این که حدود یک ماه پیش، یک گروه از تظاهراتکنندگان ضدواکسیناسیون در ورزشگاه لسآنجلس، در یکی از مراکز اصلی آمریکا که به این کار اختصاص داده شده، طی فرایند واکسن زدن اختلال ایجاد کردند.
افزایش محبوبیت پلتفرمها
محرومیت از پلتفرمهای کلیدی باعث شده که یارگیری بعضی جنبشها کمتر شود، اما برخی دیگر هنوز مثل آتش زیر خاکستر به فعالیتهای خود ادامه میدهند. بعد از حادثه حمله به کنگره، سرویسدهی به«پارلر»(Parler)، میکروبلاگی که از سوی هواداران ترامپ جایگزین توئیتر شده بود، از سوی شرکتهای بزرگی مانند گوگل، اپل و آمازون بهدلیل انتشار محتوای خشونتآمیز قطع شد.
اما چندی پیش این میکروبلاگ دوباره در دسترس قرار گرفت. محبوبیت گاب و میوی که از نظر کارکرد شبیه فیسبوک هستند نیز بعد از حادثه ۶ ژانویه افزایش زیادی پیدا کرد.
این پلتفرمها بیشتر برای انتشار پیامهای ناامیدکننده استفاده میشوند.
طرفداران گروههای خشونتطلب نیز در وبسایتی تحت عنوان MyMilitia با یکدیگر در ارتباط هستند.
کنترل پلتفرمها
درحالی که مؤسسان شبکه گاب بهصورت ضمنی ارتباطشان با تئوری کیو انان را پذیرفتهاند، میوی و تلگرام هر نوع ارتباط با تئوریهای توطئه را رد میکنند.
هر ۲ شبکه سعی کردهاند محتوای تند منتشر نکنند، اما اشارهای به منابعشان نمیکنند.
کارشناسان معتقدند که جنبشهای افراطی بهدلیل آزادی عملی که در فیسبوک و توئیتر داشتند به سرعت رشد کردهاند. آنها پیشنهاد میدهند که شبکههای اجتماعی راهی برای به اشتراک گذاشتن منابع دیجیتال خود بیابند.
به اعتقاد آنها، دولتها نیز مسئول هستند و باید مداخله کنند. آنها میگویند که بهتر است با شبکههای اجتماعی نیز مانند دیگر رسانهها برخورد شود و قوانین منطقی برای فعالیت آنها درنظر گرفته شود.
هرچند به اعتقاد عدهای دیگر، قانونمند کردن پلتفرمهای جایگزین برخلاف اصول اخلاقی است؛ از جمله آزادی بیان که این روزها به سوژه داغی در آمریکا تبدیل شده است. خیلیها میگویند که اقدام شبکههایی مانند توئیتر و فیسبوک در محدود کردن فعالیت افراد، مغایر با حق آزادی بیان است و به همین دلیل پلتفرمهای جدید از همین نقطه ضعف رقبایشان برای جذب کاربر استفاده کردند.