۵ دهه فعالیت تئاتری در کارنامه‌ او به چشم می‌خورد و کم‌کم دیگر روزهای ۷۶‌سالگی‌اش را پشت سر می‌گذارد. «هادی مرزبان» ‌که به قول خودش در کار آرام و قرار ندارد و یک تئاتر تمام نشده، تمرین بعدی را شروع می‌کرد حالا به واسطه شیوع ویروس کرونا، خانه‌نشین است.

به گزارش همشهری آنلاین روزنامه همشهری در روز ششم فروردین به سراغ هادی مرزبان رفته است. او در تمام سال‌های گذشته در مقام نویسنده و کارگردان ظاهر شده اما بازی‌اش در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» حمید سمندریان هم در خاطره‌ها باقی مانده. مرزبان قرار بود اسفند سال ۱۳۹۸ «دکتر نون» را به صحنه ببرد اما کووید-۱۹موجب شد که دست از کار بکشد و حالا به همشهری می‌گوید اگر اوضاع بهتر شود این نمایش را در خرداد ۱۴۰۰روی صحنه خواهدبرد. این کارگردان کهنه‌کار تئاتر در روز ششم‌فروردین که روز امید و شادی است از همه ما می‌خواهد که تسلیم غم‌های غالب این روزگار شویم؛ «این راهی است که خود از سال‌ها پیش پیمودن آن را آموختم. در لندن دانشجو بودم و بی‌پول... باران ریز نرمی می‌آمد و من خودم را باخته بودم و راه می‌رفتم. ناگهان دیدم ماشینی پشت سرم بوق می‌زند. آشنایی در لندن مرا شناخته بود و نگه داشت تا سوار شوم. وقتی شنید چقدر بلا سرم آمده با خنده پرسید: کاری از دست‌ات برمی‌آید؟ گفتم: نه... گفت: بشکن بزن و بگو من سرخوشم، من سرخوشم. همین شد الگوریتم زندگی من. وقتی می‌بینم دیگر کاری از دستم برنمی‌آید بشکن می‌زنم و زیر لب می‌گویم من سرخوشم... من سرخوشم...اگر همه ما یاد بگیریم غم‌های ما و ناامیدی‌های ما به دیگران ربطی ندارد و در روی هم لبخند بزنیم، امید و شادی هم به زندگی تک‌تک‌مان کم‌کم برمی‌گردد.»

کتاب

نوروز امسال بهترین زمان است که در خانه بمانیم و کتاب‌های نخوانده‌مان را به سرانجام برسانیم. شعر بخوانیم. شعر شفای این روزهای ماست. شاهنامه فردوسی، فریدون مشیری، سهراب سهرابی پیشنهادهای من است؛ چرا که این روزها، روزهای استرس‌زایی برای همه ماست و شعر می‌تواند ما را به آرامش برساند.

هدیه

شک نکنید که بهترین هدیه‌ای که می‌توانیم به هر دوستی دهیم، کتاب است. من هدیه کتاب می‌برم و کتاب اگر هدیه بگیرم خوشحال‌ترم.

فعالیت اجتماعی

باید برای بچه‌های کار، کاری کرد. چه بسیار که از دست ما برای این عزیزان برمی‌آید و این بهترین عیدی‌ای است که به‌خودمان می‌دهیم. تنها گرفتاری فکری من مدت‌هاست بچه‌هایی است که به‌کار گرفته می‌شوند یا از فقدان پدر رنج می‌برند. شاید در این ایام بتوانیم با شرکت کردن در کمپین‌ها و پویش‌های مردمی کاری برای این بچه‌ها کنیم. فکر کنید چقدر تلخ است که بچه‌ای با لباس کار از روبه‌روی میوه‌فروشی رد شود، هوس یک سیب کند و کسی نباشد برایش آن را تهیه کند.

فیلم

راستش را بخواهید این روزها دیگر مثل گذشته فیلم نمی‌بینم اما پیشنهاد می‌کنم که در این ایام، مردم به تماشای آثار کلاسیک سینمای جهان بنشینند؛ مثلا «بر باد رفته» یا «زوربای یونانی» را دوباره مرور کنند. بر باد رفته می‌تواند دوباره مفهوم عشق را برایمان تداعی کند.

گردش مجازی

گردش واقعی را باید امسال هم فراموش کنیم، نه کسی را به‌عنوان مهمان بپذیریم و نه جایی مهمان شویم. در خانه بنشینیم، رسانه‌ها را دنبال کنیم. برنامه‌های موردنظرمان را انتخاب کنیم. حتی تلویزیون ببینیم! تلویزیون خودمان هم هنوز قابل‌دیدن است و برنامه‌های سرگرم‌کننده در آن پیدا می‌شود. پیشنهاد می‌کنم تمام فیلم‌تئاترهای من را ببینید! «تانگوی تخم‌مرغ داغ» و «پلکان» امروز روی پلتفورم‌های اینترنتی قابل‌مشاهده است.

موضوع فکر کردن

به ترافیک و رانندگی کردن فکر کنیم. چرا هنوز از فقر فرهنگ رانندگی رنج می‌بریم؟ چرا وقتی پشت فرمان می‌نشینیم اینقدر بی‌رحم و بی‌فرهنگ می‌شویم؟

موسیقی

تمام آثار زنده‌یاد شجریان را دوباره گوش دهیم. باور کنید نیاز به گفتن ندارد اما قطعات خراسانی ایشان بی‌نظیر است. سراغ آثار حسین علیزاده و علیرضا قربانی برویم و بگذاریم اشعار عمیقی که انتخاب کرده‌اند در گوش جانمان تکرار شود. من فکر می‌کنم درست است که محمدرضا شجریان دیگر در میان ما نیست اما موسیقی شجریان همیشه زنده است و البته ما هم دینی به ایشان داریم که شاید با بازپخش آثار او بتوانیم بخشی از آن را ادا کنیم.