ایرانیان و مردم دیگر کشورهای فارسی زبان از گذشته تا امروز  توجه ویژه‌ای به برگزاری جشن چهارشنبه‌سوری دارند و به یقین می‌توان گفت این آیین پرطرفدارترین جشن پایان سال و استقبال از نوروز است.

به گزارش همشهری آنلاین، تاریخ پیدایش و آغاز آیین چهارشنبه‌سوری مانند بسیاری از رویدادهای باستانی، تاریخی و فرهنگی ما مبهم و نامشخص است. اما براساس مستندات تاریخی به‌دست آمده، این آیین از عهد باستان تا امروز برگزار می‌شود.

مبداء پیداش شب چهارشنبه‌سوری

بهترین راه برای دستیابی به پیشینه چهارشنبه‌سوری مراجعه به گاه‌شمار ایرانی پیش از اسلام و آثا مکتوب فارسی در قرون اولیه اسلامی است. «تاریخ بخارا» یکی از متون قدیمی به زبان فارسی است که در در قرن چهارم ه. ق تالیف شده.. در این اثر تاریخی آمده‌است: « ...و چون امیرمنصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده‌بود که چون شبِ سوری چنان‌که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پاره‌ای از آن بجست و سقف سرای درگرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت».

با این وجود برگزاری این جشن در نقاط مختلف کشور، عناصر مختلفی وجود دارد  و رسم‌های متنوعی برگزار می‌شود و همین عوامل سبب تنوع چشمگیر جشن چهارشنبه‌سوری شده‌است که می‌توان به آنها «خرده آیین‌های چهارشنبه‌سوری» گفت.

لُرْک یا آجیل مشگل‌گشا

خوراکی‌ها از عناصر پایه در جشن‌های ایرانی است. بر این اساس جشن چهارشنبه‌سوری نیز خوراکی‌های ویژه خود را دارد که «لُرْک یا آجیل مشکل‌گشا» مهم‌ترین آنهاست و معمولا از هفت نوع میوه خشک است شامل : پسته، بادام، سنجد، کشمش، گردو، برگ هلو، انجیر و خرمای خشک ...».

 فال‌گوش ایستادن

فال‌گوش‌ ایستادن از رسم‌های شب چهارشنبه‌سوری است که در اغلب نقاط ایران برگزار می‌شود. برپایی این رسم هنوز در برخی نقاط کشور در این شب مورد توجه‌ است. فال‌گوش ایستادن این‌گونه اجرا می‌شود؛ افرادی که حاجتی دارند نیت می‌کنند و پنهانی در نقطه‌ای از کوی و برزن و حتی پشت در خانه‌ها می‌ایستند و منتظر می‌مانند تا اولین جمله‌ای را که از زبان رهگذری یا کسی جاری می‌شود، بشنوند. اگر نخستین سخن شنیده شده بار معنایی مثبتی داشته باشد، آن را به فال نیک و اگر منفی باشد آن را به فال بد می‌گیرند.

کوزه‌شکنی

کوزه‌شکنی نیز از رسم‌های شب چهارشنبه بود. قبل از اجرای این آیین، مقداری زغال و نمک و همچنین یک سکه کم‌بها را داخل کوزه قدیمی می‌انداختند. بعد هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر می‌چرخاند و نفر آخر آن کوزه را به بالای بام می‌برد و از آنجا به میان کوچه پرتاب می‌کرد تا کوزه بشکند.  

شال‌اندازی

شال‌اندازی و کجاوه‌اندازی هم از مراسم معمول شب چهارشنبه‌سوری بوده‌است. این رسم به این صورت اجرا می‌شد که معمولا جوانان با برداشتن یک شال یا درست‌کردن جعبه کوچکی با کاغذرنگی به شکل کجاوه و بستن آن به ریسمانی در شب چهارشنبه‌سوری بر بالای خانه‌ها می‌رفتند و از آنجا شال یا کجاوه را از روزن خانه‌ها به پایین هدایت می‌کردند. صاحبان خانه‌ها هم با دیدن شال یا کجاوه مقداری شیرینی و خشکباری را که قبلا برای این آیین تدارک دیده بودند در کجاوه‌ می‌ریختند یا در پرشال‌ می‌گذاشتند و آن را گره می‌زدند. بعد صاحب شال یا کجاوه آن را به بالا می‌کشید.

بخت‌گشایی

«بخت‌گشایی» هم از رسوم  معمول شب چهارشنبه‌سوری بود. این رسم بیشتر به دختران دم‌بخت و مجرد مربوط می‌شد؛ به این امید که در سال جدید به خانه بخت بروند. این رسم در نقاط مختلف کشور با شیوه‌های گوناگون برگزار می‌شد. به‌عنوان مثال؛ درگذشته قفلی را به شالی می‌بستند و به گردن می‌آویختند و کلید را به دست می‌گرفتند و از رهگذری می‌خواستند قفل را بگشاید. اعتقاد بر این بود که با بازشدن قفل، بخت بسته آنان گشوده خواهد شد.

آش مراد و قاشق‌زنی

آش مراد و قاشق‌زنی هم از رسم‌های چهارشنبه‌سوری بود که در بیشتر مناطق ایران برگزار می‌شد. این آیین به این‌گونه بود؛ کسانی که مراد یا آرزویی یا در خانه شخص بیماری داشتند در شب چهارشنبه سوری برای برآورده شدن حاجت و شفای بیمارشان آش می‌پختند و معتقد بودند باید کوشید بیماری و برآورده‌شدن حاجت‌شان تا سال دیگر طول نکشد. این آش اگر برای رفع بلا و ناخوشی بود به آن آش «ابودردا» می‌گفتند و مواد اولیه آن را از راه قاشق‌زنی فراهم می‌کردند. بدین صورت که زنان با سرکردن چادر و به دست گرفتن یک قاشق و بادیه‌ای مسی به در خانه همسایگان می‌رفتند و بی آن‌که شناخته شوند یا حرفی بزنند، قاشق را به بادیه می‌زدند تا صاحبخانه چیزی به آنها بدهد و همسایگان نیز وظیفه خود را می‌دانستند و حبوبات و غلات و چیزهایی که به کار پخت آش می‌آمد در بادیه می‌ریختند یا مقداری پول در آن می‌گذاشتند تا صرف خرید لوازم پخت آش شود. پختن آش ابودردا هنوز در برخی نقاط کشور رواج دارد.

همچنین قاشق‌زنی برای گرفتن آجیل و شیرینی و دیگر هدایا نیز اجرا می‌شد. اغلب نوجوانان که بیشتر پسر بودند با انداختن چادر به روی خود به درخانه‌ها می‌رفتند و با کوبیدن قاشق به کاسه فلزی طلب هدیه می‌کردند.

ورود آتش‌بازی در جشن‌های ایرانی

آتش‌افروختن از عناصر و سنت‌های دیرین جشن چهارشنبه سوری است، اما در عصر حاضر این عنصر، جای خود را به آتش‌بازی داده و این بدعت جایگزین آن سنت شده‌است. این‌که آتش‌بازی از چه زمانی وارد این جشن شده سندی دردست نیست، اما می‌توان نشانه‌هایی از آن را در عصر قاجار پیدا کرد. دراین دوره آتش‌بازی از تفریحات سلطنتی و عمومی بوده و در اعیاد و جشن‌های مختلف کاربرد داشته است. در دوران قاجاریه بیشتر سیاحان اروپایی که از تهران دیدن کرده بودند در سفرنامه‌های خود درباره آتش‌بازی گزارش‌های جالبی نوشته‌اند.

«کارلاسرنا»، سیاح اروپایی در زمانی که درتهران اقامت داشته‌است مراسم آتش‌بازی را دیده و چنین شرح داده است:شرقی‌ها به طورکلی هر نوع نمایش چشم‌نواز را دوست دارند و برای ایرانیان هیچ چیز خوشایندتر از آتش‌بازی نیست. هر رویداد خوشی با آتش کردن فشفشه ‌جشن گرفته می‌شود، خواه روزهای برگزاری ۳ عید بزرگ ملی نوروز، روز تولد شاه یا سالگرد جلوس وی بر تخت سلطنت باشد و خواه اعیاد مذهبی یا جشن‌های خانوادگی. در هر صورت، در تمامی این مراسم، آتش‌بازی در صدر برنامه‌هاست. حتی فقیرترین خانواده‌ها هم دست‌کم چند شاهی برای خرید ترقه، پول خرج می‌کنند... . مراسم آتش‌بازی همیشه در خیابان اصلی منتهی به قصر انجام می‌گیرد.  (سفرنامه کارلاسرنا، ص۲۲۰)

کنت دو گوبینو هم در سفرنامه‌اش درباره آتش‌بازی در ایران می‌نویسد: «... در ایران که هنر آتش‌بازی بسیار فراتر از کشور ما رفته است... هرکس می‌کوشد یک ترقه، فشفشه، چنبره آتش بازی در دست داشته باشد. یک شخص موقر را با قیافه دانشمندان و ریش بلند که تا کمرش می‌رسید دیدم که با هیجان در جذبه عمومی شرکت کرده بود و از این سو به آن سو می‌دوید و چنبرهای را تکان می‌داد واز فرط لذت به حالت خلسه درآمده‌بود. در این جشن شادی‌آفرین بسیاری از سبیل‌ها سوخت، لباس‌ها آتش گرفت، ولی هیچ‌کس اعتنایی نداشت و نهایت خوشبختی در همین بود. نمی‌دانم چطور شد که ما هم تحت تأثیر شادی عمومی قرار گرفتیم و احتیاط را کنار گذاشته مانند سایرین در وسط آتش‌بازی به دویدن پرداختیم بدون آن‌که متوجه باشیم تیرهای سوزان از هر سو بر سرمان می‌بارد و فشفشه‌ها از میان پاهایمان به هوا می‌رود».(کنت دو گوبینو. سه سال در آسیا، ص ۱۹۰).

این‌که آتش‌بازی از چه زمانی وارد این جشن شده سندی در دست نیست، اما می‌توان نشانه‌هایی از آن را در عصر قاجار پیدا کرد. درعصر قاجار آتش‌بازی از تفریحات سلطنتی و عمومی بود و در اعیاد و جشن‌های مختلف کاربرد داشت. در دوران قاجاریه بیشتر سیاحان اروپایی که از تهران دیدن کرده بودند در سفرنامه‌های خود درباره آتش‌بازی گزارش‌های جالبی نوشته‌اند.

دکتر ژان باپتیست فوریه، پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه نیز در کتاب «سه سال در ایران» آورده است: «در سال ۱۲۶۹ ق. کامران میرزا در کامرانیه مهمانی داد. ۱۱۰ نفر را دعوت کرد، وزیر مختار آمریکا نیز بود ... بعد از شام آتش‌بازی هم که در این قبیل مهمانی‌ها جزو ضروریات بود، برپا شد».

توپ مروارید تهران

در میدان ارگ تهران توپی به نام توپ مروارید وجود داشت. توپ مروارید در زمان فتحعلی‌شاه قاجار توسط استاد اسمعیل اصفهانی به سال ۱۲۳۳ ه. ق در ایران ریخته‌گری و ساخته شده بود.

رسم بود که بانوان و دختران تهرانی برای بخت‌گشایی و دفع نحسی و شر غروب چهارشنبه‌سوری به محل نصب آن در میدان ارگ بروند و مراسمی را برگزار کنند. این رسم در دوره پهلول اول به دلیل برداشتن این جنگ افزار و انتقال آن به باشگاه افسران منسوخ شد.

چهارشنبه سوری در استان‌های مختلف

برای کسب اطلاعات بهتر و بیشتر با ویژگی‌های برگزاری این جشن در آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، البرز،ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کرمان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان و یزد  با کلیک کردن روی نام هریک از این استان‌ها به صورت جداگانه آشنا شوید.