به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره فضای انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، گفت: در شرایط فعلی انتخابات سال ۱۴۰۰ را فاقد اقبال عمومی میبینم. امیدوارم همه کنشگران سیاسی اعم از احزاب، دولتمردان، صاحبنظران، روشنفکران، مسوولان، شورای نگهبان و کسانی که تصمیمگیر و تصمیمساز هستند و آرمان خدمت به مردم را دارند، تدابیری بیندیشند که مردم را در این برهه از زمان نسبت به سرشت و سرنوشت خودشان حساس شوند.
انتخابات ریاست جمهوری حتی از انتخابات مجلس یازدهم بیحس و حالتر است و امیدوارم که یک تحول بزرگ و شگرفی صورت گیرد و بتوانیم برای فردای این سرزمین گام بزرگی برداریم.
وی درباره پیشبینی انتخابات ۱۴۰۰ افزود: وقتی که عنوان میکنیم اقبالی از سوی مردم برای حضور در انتخابات دیده نمیشود، این اقبال فقط در یک جریان نیست. اگر بخواهیم جامعه را تقسیمبندی طبقاتی کنیم، باید بگویم جامعه متشکل از سه جریان است. جریان اول بخش سنتی جامعه است که اصولگرایان نماینده آن هستند، بخش باز جامعه که از روشنفکران و جریانهای دانشجویی و اصلاحطلبان تشکیل شده و بخش خاکستری یا بخش میانی جامعه که معمولاً سیاسی نیستند و بیشتر به سرنوشت خودشان فکر میکنند من این عدم اقبال را در هر سه جریان میبینم.
بخش خاکستری اکثریت جامعه را تشکیل میدهند
خرازی تصریح کرد: البته این عدم اقبال برای حضور در انتخابات در بخش اصولگرایی کمتر، در بخش خاکستری خیلی بیشتر و در بخش اصلاحات هم بهگونهای است که مردم به صورت جدی روی آن بحث میکنند.
نمادهای آنها بخشی از نیرو و چهرههای فرهنگی و ملی و بخشی از افراد تاثیرگذار و خوشنام جامعه هستند. اما این تفکر که این بخش از جامعه دارای افرادی است که میتوانند روی آنها تاثیر بگذارند اینطور نیست.
آنها به روند تحولات و به آهنگ سیاسی نگاه میکنند. سال ۱۳۸۴ احمدینژاد تبدیل به نماد رابینهود شد و این بخش خاکستری به آن سمت غلطید و مرحوم هاشمی را به ناحق نماد تبعیض میدیدند. این بخش از جامعه که در سال ۷۶ کنار آقای خاتمی و در سال ۹۲ بار دیگر کنار جریان اصلاحات ایستاد، در سال ۸۴ «کوپ» کرده بود و کنار جریان اصولگرایی و شعارهای آنها قرار گرفت و بعد متوجه اشتباه خود شد.
وی گفت: نمیتوان برای این بخش جامعه تعیین کرد که کجا بایستد و در کجا قرار دارد. اتفاقا حساسترین، پیچیدهترین و پرحادثهترین بخش جامعه همین بخش خاکستری است. بهطور مشخص نمیتوان گفت هر کدام از این سه بخش چند درصد از جامعه را تشکیل میدهند ولی میتوان گفت که بخش خاکستری اکثریت جامعه را شامل میشوند.
جریان اصلاحات به مرحوم هاشمی اقبال نشان نداد
این فعال اصلاحطلب، مرحوم هاشمی رفسنجانی را «پدر عمران ایران» توصیف کرد و افزود: سازندگی فقط با او مطرح نمیشود چرا که مرحوم هاشمی در حقیقت نماد چند جریان بزرگ در تاریخ سیاسی ایران است و خروجی دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی بود. مرحوم هاشمی رفسنجانی یک الگو بود و خروجی بخشی از اندیشههای او به اصلاحطلبی در ایران منتج شد. هرچند جریان اصلاحات به مرحوم هاشمی اقبال نشان نداد و او نخستین ضربه را از رفتارهای برخی تندرویها خورد.
اصلاحطلب واقعی کسی است که اصلاح را از خود شروع کند
خرازی درباره مشی اصلاحطلبی خود، گفت: نمیخواهم خدای ناکرده دیگران را نقد و یا در تعارض، تضاد و دوگانگی با آنها صحبت کنم. اصلاحطلب واقعی کسی است که مصالح جامعه را با اصلاحات عمیق و اساسی پیوند زند و اصلاح را از خود شروع کند.
با ادبیات تند نمیشود تندروی را نقد کرد
خرازی درباره عبارت «پدرخواندههای اصلاحات» که بارها از آن صحبت کرده است، گفت: نمیپسندم عدهای فارغ از همه اصول دموکراتیک، بخواهند دیدگاههای خود را تحمیل کنند. اصلاحات یک جریان یا یک گروه خاص نیست بلکه جبههای است که درون آن، بسیاری از تفکرات مختلف جای میگیرند و کسی نمیتواند از طرف اصلاحات صحبت کند. البته میتواند برداشت خود را از اصلاحات بیان کند. باید دید آیا مردم این برداشت را قبول میکنند یا نمیکنند. نمیتوان با ادبیات رادیکال، ادعای روشنفکری و با ادبیات هویتگریز، احراز هویت کرد و با ادبیات تند، نقد تندروی کرد.
مسوول پاسخگویی به حرفهای بیربط نیستم
خرازی در پاسخ به این ادعا که حزب ندا و شخص صادق خرازی برای ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان تشکیل شده، خاطرنشان کرد: حرفهای زیادی ممکن است از سوی افرادی بیان شود ولی من مسوول پاسخگویی به حرفهای بیربط نیستم. حزب ندای ایرانیان بیشتر از هر کسی به تبشیر و ترویج ادبیات اصلاحطلبی پرداخته است. در دوره انسداد سیاسی به سختی به میدان آمدیم و با مشورت بسیاری از بزرگان گام برداشتیم و خیلی مورد اتهام واقع شدیم.
وی ادامه داد: ما به دوستان گفتهایم که مرز داریم، اگر مرز ما رعایت شود با شما همکاری میکنیم اما اگر قرار باشد مرزها شکسته شود و مانند گذشته عمل شود قطعا با آنها همراهی نخواهیم کرد.
آقای خاتمی خودشان بهتر از هر کسی میدانند که هیچکسی بهاندازه حزب ندا و صادق خرازی در این چند سال گذشته، به توسعه ادبیات سیاسی اصلاحی نپرداخته است. چگونه است که در ۴ سال دور دوم آقای خاتمی که این همه زحمت کشیده شد و کار کردند و همه بچهها کنار او بودند، از این حرفها زده نمیشد؟ «چون ما نمیخواهیم فرمایشی عمل کنیم شایسته نیست به ما اهانت کنند.»
ظریف میتواند پدیده انتخابات باشد
خرازی در پاسخ به این پرسش که چه اصراری دارید ظریف نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری شود، گویا خود او تمایلی به نامزدی در انتخابات ندارد، اظهار کرد: چه کسی گفته چنین اصراری داریم؟ ما به کسی اصراری نکردیم. ظریف به عنوان یک گزینه مطرح است. اگر او برای انتخاب نامزد شود، حضور او به دلیل موقعیت ویژهای که دارد میتواند به پدیده انتخابات تبدیل شود. البته تصمیم ظریف برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری به خود او مربوط است.
نامزدی من برای انتخابات ۱۴۰۰ هنوز مشخص نیست
خرازی در پاسخ به این پرسش که «گفته میشود صادق خرازی، موضوع ظریف را بهانه کرده که خودش نامزد شود» ، چیست، گفت: خیر اینطور نیست! من برای معرفی خودم به عنوان نامزد اصلاحطلبان نیازی به ظریف ندارم، ضمن اینکه ظریف هم احتیاجی به من ندارند. نامزدی من برای انتخابات ۱۴۰۰ هنوز مشخص نیست و بستگی به شرایط زمان و تحولات دارد.
وی درباره ارتباط تحریمها با لوایح FATF و ارزیابی خود از نامه رهبر انقلاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارجاع این لوایح، گفت: رهبری حتما در تصمیمشان مسائلی را لحاظ کردهاند که در چارچوب نگاه ایشان تعریف میشود و مطمئنا خودشان ارجاع این لوایح را صلاح دانستهاند. در زمینه بازنگری یا بازبینی این لوایح نسبت به دفعات قبل دقت بهتری صورت میگیرد که منافع جمهوری اسلامی ایران در آن مستتر شود.
تحریمها ارتباطی با FATF ندارد، پذیرش FATF به مصلحت کشور است
خرازی با اشاره به موضوع تحریمها گفت: عدهای بر این ادعا هستند که تحریمها به دلیل عدم پذیرش FATF است ولی این ادعا را به لحاظ فنی قبول ندارم چراکه بسیاری از کشورها هنوز FATF را نپذیرفتهاند. FATF یک پروسه است و من پذیرش آن را به مصلحت کشور میدانم و در تناقض و تعارض منافع ملی نمیدانم.
وی درباره اینکه ایران چقدر توانسته از ظرفیت ظریف در بهبود روابط در صحنه بینالمللی استفاده کند، گفت: به ظریف اختیارات کامل برای بهبود روابط در صحنه بینالمللی داده شده و او هم کار و تلاش فراوانی در این زمینه انجام داده است. آقای ظریف رییس دستگاه دیپلماسی کشور و مورد اعتماد شخص اول مملکت و همچنین دولت است و همه گروهها و جریانهای سیاسی و دولتی تاکنون از او حمایت کردهاند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: آقای ظریف همان شخصی است که دبیرکل سازمان ملل متحد در بسیاری از موضوعات جهانی با او مشورت میکند. او همان کسی است که مورد اعتماد شخص رهبری است و من بارها از زبان رهبر انقلاب شنیدهام که به آقای ظریف و آقای روحانی بدون قید و شرط اعتماد دارد و شخصیتهای مرجع سیاسی نیز به آقای ظریف اعتماد دارند.
از هر فرصتی برای برداشتن تحریمها باید استفاده کرد
خرازی در پاسخ به این سوال که آیا با این گفته اصولگرایان که مذاکرات هستهای را باید دولت بعدی که احتمالا اصولگرا است ادامه دهد، موافقید، گفت: موافق نیستم. هر کسی در هر لحظهای که میتواند و از هر فرصتی که دارد باید از مذاکرات استفاده کند؛ حتی یک روز تحریم برای مردم ایران ظلم «بیّن» است.
اقتصاد و فرهنگ حلقه مفقوده سیاست خارجی است
این دیپلمات سابق اظهار کرد: به اعتقاد من اقتصاد و فرهنگ دو عنصر و دو حلقه مفقوده سیاست خارجی است اگر اقتصاد و تجارت خارجی و فرهنگ و هنر در کنار سیاست خارجی دیده شوند موقعیت سیاست خارجی هم در خارج از کشور و هم در داخل مستحکم میشود.
سیاست خارجی بدون فرهنگ، غذای بدون ادویه است
خرازی عنوان کرد: سیاست خارجی بدون فرهنگ مانند غذای بدون ادویه است. شما فقط این غذا را تناول میکنید که سیر شوید و گرسنگی شما را از پای درنیاورد. اما اگر شما هویت میخواهید، در سیاست خارجی هویت با فرهنگ آمیخته میشود. از درون فرهنگ است که اقبال لاهوری بیرون میآید و طنطاوی سخن از تمدن ایران و اسلام، بزرگی و شکوه و عظمت تشیع راستین میکند.