ایشان نیز مانند برخی دیگر از پویندگان و دوستداران فلسفه در ایران از رشته فنی به فلسفه تمایل پیدا کرده بود و در اصل فارغالتحصیل مهندسی شیمی نفت بوده و دکترای فلسفه ریاضی خود را از دانشگاه ویلز انگلستان اخذ کرده بود. همین امر باعث شده بود مرحوم علوینیا به خوبی در حوزه فلسفه علم و فلسفه تحلیلی نسبتهای خاصی برقرار کند و این در نحوه تدریس و نگاه ایشان به فلسفه تحلیلی قابل مشاهده است. او همچنین به همین خاطر در دانشگاههای شریف و امیرکبیر مدتی به تدریس فلسفه علم اشتغال داشت.
دکتر علوی نیا در حوزه فلسفه ویتگنشتاین نیز پژوهشهای ارزندهای کرده بود و ترجمه کتابهایی چون «ماهیت بشر از دیدگاه ویتگنشتاین» از پیترهکر و «درآمدی به رساله ویتگنشتاین» از هاورد ماونس خود گواه این مدعاست.
او جدای از این تالیفات در حوزه فلسفه تحلیلی که تخصصاش بوده است اثر سترگی چون «درآمدی بر فلسفه تحلیلی» اثر جان هاسپرس را نیز ترجمه و تقدیم علاقهمندان این حوزه در ایران کرده بود. کتابهایی مثل «معرفت شناسی ریاضی» و ترجمه کتاب« فلسفه اخلاق» نوشته اتکینسون از دیگر آثار این استاد مرحوم است.
مرحوم علوینیا اعتقاد داشت تنها صورت مجاز فلسفه، فلسفه تحلیلی است و وقتی فلاسفه از مباحثی همچون وجود و عقول عشره و اتحاد عاقل و معقول و نظایر آن بحث میکنند، یا در مقام شهود و تحققند یا نه! اگر در مقام شهودند، عارف محسوب میشوند و اگر نیستند پس سخن گفتن در این مقام نارواست. این فکر البته مقدمهاش به آرای راسل برگشت دارد؛ فیلسوفی که در نظر دکتر علوینیا بسیار معتبر بود. اما وجه ممیزه دیگر این استاد فقید فلسفه، روحیه عرفانی وی بهشمار میرفت.
او در زندگی شخصی خود سرشار از ذوق و وجد مینمود و در گرایشهای عرفانی خود نیز بسیار به اهل جذبه و اصحاب سکر گرایش داشت و باز از آن میان شیخ فخرالدین عراقی عارف و شاعر قرن هفتم را میستود و دوست داشت، به طوری که در کلاسهای خصوصیشان بارها لمعات عراقی را تدریس کرده بود و مقالاتی نیز درباره عراقی نوشته بود که در مجله عرفان ایران چاپ شده است.
برخورد وی با عرفان، عملی و شهودی بود، از سر تصنع نبود و درحقیقت به عرفان عملی عشقی سترگ میورزید.
من فکر نمیکنم گذر و لحظهای از عمر وی بوده باشد که درآن لبخندی حاصل از وجد و ذوق بر لبان ایشان نقش نبسته باشد.
حضور دکتر علوینیا در انجمن حکمت و فلسفه و گروه فلسفه شهید بهشتی به عنوان استادی فاضل و خوش برخورد و با اخلاق، حضوری فراموش نشدنی است. من فقدان این استاد بزرگوار را که بر اثر ایست قلبی در اول مردادماه جاری اتفاق افتاده، به خانواده ایشان و اعضای گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و همچنین به همه روندگان و پویندگان حقیقت تسلیت عرض میکنم و امیدوارم روح ایشان شاد و سبکبار در کنار اولیای الهی غنوده باشد.