دروغ هم همین است. گاهی دروغ را که مانند کرونا ساکت نشسته برمیداریم و در دهان میگذاریم! دروغ زنده میشود، تکثیر میشود و سرایت میکند تا دهان به دهان بچرخد. نفرت اگر روی زمین افتاده باشد خودش میمیرد، اما وقتی آن را برداری و خواسته یا ناخواسته در دلت بگذاری از وجود تو میخورد تا خودش را بزرگ کند و نفرت در تو جان میگیرد. حسادت، خشم، بدخواهی، حیله، ظلم و بداندیشی هم همینطورند! حتی بداخلاقی، بددهانی و تکتک نازیباییها! همهشان جسمی میخواهند تا در آن لانه کنند.
اما بهار میرسد و میخواهد کمکمان کنند تا از شر تمام اینها خلاص شویم، چون بهار مانند مادر مهربان و خیرخواه است. شاید بهار با کرونا میآید تا به ما درس بدهد که اگر میخواهید کرونای بداخلاقی، زشتی، حسادت، نفرت، دورویی و ناپاکی را درونتان دعوت نکنید، بهتر است دست به کار بشوید.اگر تا حالا دلهایتان را با عشق خدا لبریز نشده و خانهتکانی دل یادتان رفته فرصت را غنیمت بدانید. همهی ما میتوانیم امیدوار باشیم که وقتی کرونای پلیدی را از قلبمان بیرون کردیم، خدا هم یار ما میشود. بهار همیشه با زیباییهایش میآید و برد با جبههی زیبایی است!
نوید صنعتی، 17ساله از ملارد
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۹
بهار و کرونا... شاید این دو واژه کمی عجیب به نظر بیایند، اما آنقدرها تعجبآور نیست. کرونا ساکت و هوشیار گوشهای مینشیند. عاشق میزبانی است که به او چراغ سبز نشان بدهد و پذیراییاش کند. آخر اگر کسی کاری به کارش نداشته باشد از غصه از بین میرود.