گاهی کمرنگ میشود و در نقشهی آماری کرونا، رنگهای ملایم زرد و آبی بیشتر میشوند و گاهی مهارنشده و وحشی برمیگردد، انگار میخواهد همهچیز را آتش بزند؛ مثل نقشهی آماری اینروزهای کشورمان که همه آن را دیدهایم و از رنگهای روی آن احساس گرما و خفگی کردیم.
به گفتهی سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا بیستوسومین روز فروردین، ۲۹۵ شهرستان قرمز و ۹۹ شهرستان نارنجی هستند؛ یعنی در وضعیت خطر قرار دارند و بازهم تعطیلی شهرها و قرنطینهی خانگی بر زندگیمان سایه انداخته است. البته مدرسهها به همان شیوهی قبل یعنی بهصورت آنلاین ادامه دارند.
در طول یکسال و سه ماهی که از شیوع کرونا در کشورمان میگذرد و بعد از غیرحضوریشدن مدرسهها، سبک زندگی همهمان به نوعی تغییر کرده و تحتتأثیر کرونا و قرنطینه قرار گرفته است. این سبک زندگی جدید، برای همه بهخصوص نوجوانان، امر خوشایندی نیست و با خودش مسائل و مشکلاتی را به همراه دارد، چون ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم و بدون هم زندگیکردن برایمان خیلی سخت است. بهخصوص اگر مجبور باشیم در زیباترین و حساسترین دوران زندگی یعنی دورهی نوجوانی، ارتباطمان را با اطرافیانمان محدودتر کنیم.
قرنطینه و بیحوصلگی
یکی از بزرگترین مشکلات قرنطینه برای نوجوانان، بیحوصلگی و احساس رخوت و افسردگی است.
پرنیان ۱۲ساله میگوید: «حالا که دوباره نمیتوانیم از خانه بیرون برویم، خیلی احساس افسردگی و بیحوصلگی میکنم. گاهی آنقدر بیحوصله میشوم که نه دلم میخواهد درس بخوانم، نه فیلم و انیمیشن ببینم و نه حتی با خواهر کوچکترم بازی کنم. گاهی هم از بیکاری غر میزنم و از زمین و زمان ایراد میگیرم. همین باعث میشود که خانوادهام حسابی از دستم عصبانی شوند.»
قرنطینه و بی انگیزگی
از وقتی کلاسها بهصورت آنلاین برگزار میشوند، تلاش و انگیزهی بعضی از دانشآموزان نسبت به گذشته کمتر شده است. مثلاً اگر در گذشته گرفتن نمرهی خوب در امتحان میتوانست انگیزهای برای درسخواندن باشد، اینروزها با امتحانات مجازی که بیشتر بهصورت کتابباز انجام میشوند، نمیتوانند چندان محرک انگیزه و ایجاد شور و شوق درسخواندن در نوجوانان باشند.
پویای ۱۳ساله میگوید: «در مدرسهی آنلاین، کمتر درس میخوانم.دوست دارم بخوانم، اما بعد از چند ساعت بازی با کامپیوتر خیلی خسته میشوم و دیگر برای درسخواندن برایم انرژی نمیماند. هرزمان هم که کتابهایم را باز میکنم تا درس بخوانم، یادم میافتد که امتحان فردا آنلاین است و تازه غول مرحلهی آخر راهنوز نکشتهام، آنوقت دیگر حوصلهی درس خواندن ندارم و ترجیح میدهم سراغ ادامهی بازیام بروم.»
قرنطینه و اضطراب
اغلب نوجوانها در دوران قرنطینه دچار یکجور اضطراب و بیقراری میشوند. این اضطراب گاهی میتواند به صورتهای گوناگونی از جمله وسواس و تغییر عادتهای رفتاری جلوه کند.
نازنین، ۱۵ساله است و میگوید: «در این مدت هیچچیز بیشتر از شستن مکرر دستها و اسپری الکلزدن به همهچیز مرا خسته نکرده است. اینروزها هرچهقدر دستهایم را میشویم، باز هم احساس میکنم تمیز نشدهاند. این موضوع خیلی حالم را بد میکند و باعث میشود مثل قبل آرامش نداشته باشم.»
چرا برای نوجوانان سختتر است؟
«بابک خسروآبادی»، روانشناس است و میگوید: «همه میدانیم که نوجوانی، مهمترین دورهی زندگی انسانهاست. در این دوران، علاوه بر بلوغ جسمانی، فرد با بلوغهای فکری و عاطفی نیز روبهروست و شخصیت اجتماعی وی در حال شکلگیری است. یکی از ویژگیهای این دوره، پررنگترشدن ارتباط و تعامل فرد با گروه همسالان است. یعنی نوجوانی دورهای است که فرد ناخودآگاه دوست دارد بیشتر وقتش را با دوستان و گروههای اجتماعی بگذراند تا هویت اجتماعیاش را شکل دهد. حالا فرض کنید در این برههی حساس، ناگهان همهی این ارتباطات، جایشان را به قرنطینه و خانهنشینی بدهند. بدونشک این قطع ارتباط فیزیکی و عدم تعامل با دیگران میتواند زمینهی ایجاد اختلالات رفتاری و روحی مانند اضطراب و افسردگی و وسواس فکری و عملی برای نوجوانان باشد. اضطراب وترس ناشی از رویارویی با پدیدهی نوظهوری بهنام قرنطینه و شیوع یک بیماری واگیردار.»
کورسوهای امید
اما همیشه قرنطینه با تمام مشکلات و سختیهایش بد نیست، گاهی هم میتواند جالب باشد.
امیررضا، ۱۴سال دارد و میگوید: «در روزهای قرنطینه از فضای مجازی نقاشیکردن یاد گرفتم. چیزی که فکر میکردم هیچوقت در زندگی قرار نیست یاد بگیرم و درست انجامش دهم. اما امروز دو دفتر نقاشی پر از نقاشیهای قشنگ دارم که همهاش را خودم کشیدم. همین باعث میشود کمی از حسهای بد اینروزها را فراموش کنم.»
چه کنیم تا کمتر سخت بگذرد؟
بابک خسروآبادی دربارهی اینکه چگونه میشود در اینروزها با احساسات منفی مقابله کرد و کمترین آسیب را دید، خطاب به نوجوانان میگوید: «در چنین شرایطی اضطراب، امری طبیعی است، اما سعی کنید آن را در حد معمول نگه دارید و اگر متوجه شدید افزایش بیرویه و مخربی دارد، حتماً به یک روانشناس مراجعه کنید. سعی کنید مثبتاندیش باشید و از این فرصت، برای افزایش مهارتهایی استفاده کنید که قبلاً فرصت یادگیریشان را نداشتید. از راههای ارتباطی جدید برای برقراری ارتباط با دوستانتان استفاده کنید.
با خودتان و دیگران مهربان باشید بهطوری که احساسات و نیازهای خود را بشناسید و به آنها رسیدگی کنید. سعی کنید تا جایی که میتوانید شرایط اطرافیانتان را درک کنید و بدانید آنها هم مانند شما از این وضع ناراضی هستند. به بیان احساسات خود با اعضای خانواده بپردازید و زمانهایی که حس میکنید خیلی تحتفشار هستید، از اعضای خانواده کمک بخواهید. وقتی دچار احساسات ناراحتکننده هستید، تنها راه چاره، کنار آمدن با این احساسات است. هیچ اشکالی ندارد که غمگین باشید، به خودتان اجازه بدهید که احساس غم را بروز دهید، اینطوری زودتر حالتان خوب میشود.»