به گزارش همشهریآنلاین به نقل از فارس، محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران، با حضور در استودیو پخش زنده رادیو تهران درباره موضوع انتخابات و آینده سیاسی اصلاحطلبان با برنامه سعادتآباد گفتوگو کرد.
شورای شهر تهران از رانتخواری در شهرداری جلوگیری کرد
وی در پاسخ به اینکه در این ۴ سال چه نمرهای به شورای شهر تهران میدهید؟ گفت: از ۲۰ نمره من به شورای شهر تهران نمره ۱۵ را میدهم. برخی مواقع انتظارات مردم به طور کامل محقق نشده است. عملکرد شورا با شهرداری فرق دارد و اختیارات این دو با هم متفاوت است. انتظارات مردم را در کارهایی که انجام نشده باید تعریف کرد. در شورای شهر تهران؛ شهرفروشی و قانون فروشی نداشتیم. با رانت خواری در شهرداری مبارزه کردیم.
هزینههای اداره شهر را کاهش دادیم و بودجهها را افزایشی نبستیم و صیانت از فضای سبز را به طور جدی دنبال کردیم و توسعه حمل و نقل عمومی را به جد دنبال کردیم ولی متاسفانه در بخشی که باید از طرف دولت مورد حمایت سرمایهای قرار میگرفتیم خیلی موفق نبودیم ولی ۳۹ کیلومتر از خطوط مترو را کامل کردیم.
درباره بافتهای فرسوده مصوبات خوبی داشتیم و در تاب آوری شهر فعالیت جدی داشتیم اما در بحث آسیبهای اجتماعی به واسطه قانونهای متمرکز در دولت موفق نبودیم ولی در مجموع شورای شهر آرامی داشتیم. اجازه ندادیم پرسنل شهرداری زیاد شود ضمن اینکه ۱۰ هزار نفر از نیروهای شهرداری را هم کاهش دادیم.
بیش از ۵۰ درصد نامگذاری معابر تهران به شهدا، هنرمندان و انقلابیها اختصاص دارد
رئیس شورای شهر تهران در واکنش به اینکه میگویند اسم شورای شهر باید به شورای معابر نامگذاری شود گفت: این صحبتی است که خوب نیست برای ما حاشیه ساختند. تعدادی از نامگذاریهای ما از نظر برخی خوب نبود مثلا گفتند چرا نام مهندس بازرگان و آقای شجریان استاد آواز ایران را بر روی معابر گذاشتید؟ دو سه مورد بود که پس از تذکر جدی لغو شد ولی در مورد آنهاییکه تذکر جدی نداشتیم کاری انجام نشد. اما بیش از ۵۰ درصد نامگذاری ما به شهدا و هنرمندان و انقلابیون اختصاص دارد. نامگذاری معابر جزو وظایف شورای شهر است و جایی به غیر از شورا نمیتواند اینکار را انجام دهد ولی به واسطه اتفاقاتی که روی داد حساسیت در مورد آن زیاد شد.
موانع اصلاحطلبان از سال ۶۸ آغاز شد
هاشمی رفسنجانی درباره آینده سیاسی اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ اظهار داشت: جمهوری اسلامی نظامی مردم سالار است و خوب است که عقاید مختلف و انتخاب مردم اصلی برای همه ما باشد. نظام تک حزبی خوب نیست و از طرفی احزاب بیتفاوت هم برای نظام ما خوب نیست. با حذف نگاههای متفاوت به سمت نظام تک حزبی میرویم که این نظام در رژیم گذشته هم جواب نداده است. از دهه ۶۰ شاهد رقابت دو جناح راست و چپ بودیم که طیف اعتدالی به آن اضافه شد.
بعد از دولت سازندگی نام این جناحها را اصلاح طلب و اصولگرا گذاشتند که با مفهوم واقعی خود فرق کرد به طوریکه چپها در مسائل اقتصادی راست شدند و به مسائل اقتصاد بازار گرویدند و راستها هم تند شدند و گرایشهای محدود و افراطی را برگزیدند. از سال ۶۸ جریان اصلاح طلب با مشکلات و موانعی روبرو شد و از سال ۹۲ حضور مستقلی نداشت.
جریان اعتدالی؛ راهگشای مشکلات مردم
وی درباره حمایت آیت الله رفسنجانی از حجت الاسلام روحانی گفت: آیت الله هاشمی رفسنجانی در این سال کاندیدای ریاست جمهوری شدند که رد صلاحیت شدند. اما با انتخابات قهر نکردند. ایشان از آقای روحانی حمایت کردند و اصلاح طلبان هم علیرغم علاقه جدی از ایشان حمایت کردند. در طول این ۸ سال اصلاح طلبان با چالشهایی مواجه شدند.
هم دولت آقای روحانی و اصلاح طلبان شورای شهر از عملگرایی کنار رفتند و بخشی از بدنه اجتماعی خود را از دست دادند. اصلاح طلبان باید برای پرشور شدن انتخابات بتوانند حرکتی مثل سال ۷۶ را برنامه ریزی کرده و بتوانند آرایش جدید سیاسی را ایجاد کنند.
آنها باید بتوانند از بدنه اجتماعی استفاده کنند تا نیروهای معتدل اصولگرا و اصلاح طلب با نامی جدید به میدان بیایند جریان اعتدالی جدیدی ایجاد کنند تا در جهت کاهش مشکلات مردم و افزایش رفاه نسبی حرکت کنند. لغات اصولگرا و اصلاح طلب در حال حاضر دچار مشکل است و مردم نگاه جدیدی را میطلبند. اصلاحات بتواند گفتمان جدیدی برای مردم بیاورد.
اصلاحطلبان سال ۹۲ گزینهای جز حمایت از روحانی نداشتند
وی در واکنش به اینکه بسیاری از اصلاح طلبان و مردم از حمایت خود پشیمان هستند گفت: اصطلاح پشیمانی واژه صحیحی نیست و تا به حال هم نشنیدهام. آنها ابراز ندامت نمیکنند ممکن است سلبریتیها اظهار پشیمانی کنند اما یک سیاستمدار اصلاح طلب چنین موضع واضحی ندارد. در آن زمان اصلاح طلبان هیچ گزینه دیگری به جز حمایت از دولت فعلی نداشتند.
اگر با رد صلاحیت آیت الله هاشمی انتخابات تحریم میشد برای کشور بدتر بود. در حال حاضر انتقاد از دولت و شخص آقای روحانی به وفور دیده میشود. انتقاد طبیعی است اما به معنی پشیمانی نیست و معنای آن این است که انتظارات مردم از دولت محقق نشده است. البته بخشی از مشکلات عمده ما به بدعهدیهای آمریکا و اذناب این کشور و بیماری کرونا باز میگردد که ما را با کاهش شدید رشد اقتصادی و افزایش تورم به دلیل افزایش نرخ ارز مواجه کرده است.
اصلاحطلبان نسبت به تأیید صلاحیت نامزد خود شک دارند
رئیس شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه آیا اطلاعی از اردوگاه رقیب سنتی دارد یا نه؟ گفت: خبرها از رسانه و برخی جلسات به گوش میرسد و آنها هم مثل اصلاح طلبان به دنبال اجماع هستند و قطعیتی در انتخاب ندارند. اصولگرایان نسبت به تایید صلاحیت مطمئن هستند اما اصلاح طلبان نسبت به تایید کاندیدای خود شک دارند. همین امر موجب کثرت کاندیدا در بین اصول گرایان شده ولی عبور کاندیدای اصلاح طلبان از فیلتر تایید موجب مشکل و کاهش شور انتخاباتی شده است.
مشارکت کمتر از ۳۵ میلیون به مصلحت انقلاب نیست
وی افزود: در مقایسه با گذشته شروع فعالیت انتخاباتی و آرایش سیاسی شکل نگرفته اگرچه این امر میتواند خود یکی از سیاستهای حاکمیتی باشد. در مواقعی دولت مستقر با شروع زودهنگام تبلیغات انتخاباتی دچار مشکل میشود به همین دلیل به ویژه به خاطر مشکلات زیاد اقتصادی که دولت با آنها مواجه است حتی خود صدا و سیما هم انتخابات را پرشور نکرده و نهادهای نظارتی هم به واسطه برخی قوانین وتعریف رجل سیاسی باعث شدهاند فضای انتخاباتی لازم شکل نگیرد و احساس میکنیم مشارکت کم است در صورتیکه باید حداقل ۶۰ درصدی مشارکت وجود داشته باشد.
به ویژه اینکه انتخابات دوره اخیر ریاست جمهوری در آمریکا هم بسیار پرشور برگزار شد و به مصلحت انقلاب نیست که مشارکت کنندگان در انتخابات کمتر از ۳۵ میلیون نفر باشند. در حدود ۲۵ روز به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری باقیمانده است و صدا و سیما هم میتواند در این بین نقش موثری داشته باشد.
دولت به واسطه نقش آیتالله هاشمی، همیشه دست ما بوده است!
هاشمی در واکنش به اینکه مردم معتقدند بیشترین زمان ریاست جمهوری پس از انقلاب به اصلاحطلبان اختصاص داشته اما آنها همیشه در جایگاه اعتراضی بودهاند و به اختیارات کم ریاست جمهوری اعتراض دارند اما کماکان علاقهمند به ریاست جمهوری هستند، گفت: خود مردم پنداری یکی از مشکلات جدی همه ما شده است. اولین رئیس جمهوری مقام معظم رهبری بودند و نخستوزیر آقای موسوی بود.
دولت بعدی به ریاست آیتالله هاشمی بود که فراجناحی بود. دولت آقای خاتمی اصلاحطلب بود و دولت آقای احمدینژاد اصولگرا بود و دولت آقای روحانی هم کاملا اصلاحطلب نیست و فرض بر میانهروی ایشان است. در کابینه ایشان از هر دو طیف وجو دارد. اگر بخواهید بگویید به نوعی دولت همیشه دست ما بوده بله درست است. نقش آیتالله هاشمی در دولتها زیاد بود؛ اگرچه در دوره آقای احمدینژاد نقشی وجود نداشته است.
برای جذب مردم باید عملگرا و واقعگرا باشیم
هاشمی تصریح کرد: اما من میپرسم آیا مردم از اصولگرایان راضی هستند؟ شاید از آنها ناراضیتر هم باشند. مردم، بسیاری از مشکلات کشور را محصول تفکر اصولگرایی افراطی میدانند و این تفکر در جامعه باب است. وقتی مسئولان معتدل هستند میتوانند رضایت مردم را جلب کنند اما وقتی افراط بر جامعه حاکم میشود کشور را دچار مشکل میکند. به هر جهت انتخابات مهم است.
در انتخابات مجلس، ۲۰ درصد مردم تهران با احتساب رأیهای باطله در انتخابات شرکت کردند و میتوان گفت: مردم از هر دو جناح ناامید هستند. جناح ما هم کاندیداهای معروفی نداشتند در نتیجه نباید به سمت تخریب هم برویم چون نتیجه آن عدم مشارکت مردم در انتخابات است. اعتقاد من این است که باید عملگرا و واقع گرا باشیم در غیر اینصورت قادر به جذب مردم نخواهیم بود. لازم است هر دو جناح عملگرا و واقع گرا باشیم که این تفکر در برنامههای آیت الله هاشمی دیده میشد.
وی درباره تعارضی که در رفتار اصلاحطلبان در کاندیداتوری ریاست جمهوری و اعتراضات آنها از اختیارات رئیس جمهور وجود دارد گفت: این تفکر ویژه اصلاحطلبان نیست. تمامی روسای جمهور به جز آیتالله هاشمی این مورد را مطرح کردهاند. در دوره اول که مقام معظم رهبری رئیس جمهوری بودند این مقام بیشتر تشریفاتی بود.
در دوره بعدی هم آیتالله هاشمی این نظر را نداشتند و با سیاست جدی در بازسازی اقتصادی ایستادند. این اظهار نظر به آقای خاتمی و آقای احمدینژاد در دور دوم ریاست جمهوریشان باز میگردد. آقای روحانی هم در دولت اول به واسطه امضای برجام و تثبیت نرخ ارز این حرف را نزدند و در دور دوم به دلیل فشارهای زیاد اعتراض کردند. کسی که میخواهد رئیس جمهوری شود باید بپذیرد اختیارات رئیس جمهوری در همین حد است.
وی قدرت تفکیک قوا را از شائبههای پایین بودن اختیارات رئیس جمهوری دانست و گفت: اگر دو قوه دیگر با وی هماهنگ نشوند اختیارات رئیس جمهوری کاهش مییابد. ضمن اینکه ما دو سه تا قوه دیگر هم داریم که اسم ندارد در نتیجه هنر رئیس جمهوری این است که بتواند دو قوه دیگر و قوای نامرئی را با خود هماهنگ کند.
هر شخصی میتواند در صنف خود آقازاده محسوب شود
رئیس شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه آیا اگر آقازادهها در شرایطی برابر با دیگر فرزندان مردم قرار گیرند رشدی خواهند داشت؟ گفت: باید به کل آقازادهها و کل مردم عادی نگاه کرد. تعداد آقازادهها زیاد نیست. بعضی از آنها در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی خود را نشان دادهاند. کشور ما حدود ۲۰۰ هزار مدیر دارد و هر شخصی میتواند در صنف خود آقازاده محسوب شود.
وی در ادامه با اشاره به شخصیت خودش و آقازادگی عرف در جامعه گفت: من به همراه پدرم انقلاب را به طور کامل حس کردم. به ویژه از سالهای ۵۴ تا ۵۷ مرد یک خانواده ۵ فرزندی بودم و بعد هم تحصیل کردم و به عنوان کارشناس ساده در صنایع موشکی کار کردم. من از بنیانگذاران سوخت جامد موشکی بودهام. بعد از آن هم نامی از من نبود و از زمانی که رئیس دفتر رئیس جمهوری شدم اسم سیاسی پیدا کردم و پس از آن هم به کار تخصصی خودم در مترو برگشتم و توسط پدرم در این مسند نبودهام.
علت اصلی آن به این دلیل نبوده که من فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی بودهام. هر فردی باید در زندگی فرصتها را کسب کند و به موفقیت برسد. ضمن آقازادگی در مورد مقامات نیست. این یک انحراف است که ایجاد شده و برای هدف دیگری است که با آن بعدا دچار مشکل خواهیم شد.