به گزارش همشهری آنلاین، با خروج آمریکا از برجام، اسرائیل سرخوش و امیدوار به حمایت ترامپ، به آشوبهای خاورمیانه دامن زد و مشکلات متعددی را برای ایران به وجود آورد؛ اکنون اما نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم، ضعیفتر از همیشه در تلاش برای احیای قدرت از دست رفته خود، روی ایران قمار کرده است.
این تلاش مذبوحانه او که با مخالفت متحد همیشگیاش، آمریکا، روبرو شد، موقعیت سست نتانیاهو را بدتر از پیش کرد و او را به مردی خطرناکتر تبدیل کرده است. از دیگر سو، کابینه امنیتی اسرائیل تشکیل شده و برآوردهای داخلی این رژیم، بازگشت آمریکا به برجام را قطعی میداند.
جورزالم (اورشلیم )پست در گزارشی مدعی شده که مقامات این رژیم در کابینه امنیتی از اراده آمریکا برای رسیدن به توافق با ایران به هر قیمتی گفته و ابراز نگرانی کردهاند. گاردین اما در تحلیلی به بررسی موقعیت و ابعاد اقدامات اخیر نتانیاهو پرداخته است: در این گزارش آمده است : در منطقه خاورمیانه که به عرصهای برای جنگ طلبها و مستبدان درآمده است، خطرناکترین مرد در حال حاضر کیست؟ نه بشار اسد که فرماندهی منزوی در دمشق است؛ و نه محمد بن سلمان، شاهزاده جلاد و رسوای سعودی و نه حتی رجب طیب اردوغان رئیس زن ستیز ترکیه که قلدریهایی در منطقه دارد.
اما بنیامین نتانیاهو، به راحتی متقاعد کنندهترین نامزد کسب عنوان «مرد خطرناک» منطقه است. نخست وزیر اسرائیل اخیرا با تهدید به جنگ با ایران، صدور دستور حملات یکباره، ترور دانشمند برجسته هستهای، خرابکاری در تاسیسات هستهای که تحت نظارت بینالمللی بودند و سرپیچی از ایالات متحده، متحد حیاتی کشورش، عملکردی شدیدتر از قبل داشته است.
انفجار هفته گذشته در تأسیسات هستهای نطنز که تجهیزاتی را نابود کرد، مهمترین حمله از زمان حمله سایبری استاکس نت در سال ۲۰۱۰ بود. با این تفاوت که این حملهای مخفیانه نبود و "منابع اطلاعاتی" ناشناس مسئولیت اسرائیل را در این حملات پذیرفتند.
نتانیاهو، تحریک کننده اصلی این اتفاق، تصمیم داشت این را آشکارا به ایران و جهان اعلام کند و گویی یک پرچم قرمز حمله را برافراشته باشد. اما جالب اینجاست که نتانیاهو، اسرائیل را فقط از طریق تحمل رنج هدایت میکند. وی چهار بار در دو سال گذشته در دستیابی به یک موفقیت انتخاباتی در ادامه سیاستهای نژادپرستانه و راستگرایانه خود شکست خورده است.
همچنین دونالد ترامپ، متحد قدرتمند و شبیه خود را از دست داده است؛ برای اکثریت رأی دهندگانی که به وی نگاه میکنند روشن است که سلطنت طولانی نتانیاهو به پایان رسیده و در حال حاضر به اتهام فساد مالی مورد محاکمه قرار دارد، هرچند هرگونه تخلف را انکار میکند.
تحلیلگران، این وضعیت اسفناک را دلیل اصلی تلاشهای نتانیاهو برای برهم زدن روند مذاکرات ایران و آمریکا میدانند؛ فرد کاپلان گفت: «کاشت ترس و بحران، بهترین امید او برای حفظ قدرت است.» آلون پینکاس از روزنامه هاآرتص نیز گفت که نتانیاهو عمداً و به طرزی خطرناک به دنبال درگیری مداوم و کم شدت با ایران است تا به دو هدف مهم، غلبه بر بحران سیاسی داخلی خود و ایجاد اختلال در مورد برجام، دست یابد.
او با تضعیف جایگاه نزدیکترین متحد اسرائیل، به دنبال تثبیت جایگاه خود است چراکه به عنوان تنها خنثی کننده بحران و تقابلی که خود ایجاد کرده، پیروزمندانه وارد عمل خواهد شد. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا با انگلیس و اتحادیه اروپا موافق است که توافق هستهای سال ۲۰۱۵، همچنان بهترین راه را برای اطمینان از دست نیافتن ایران به سلاح هستهای است.
از جهت دیگر، نتانیاهو مطمئناً میداند که رویارویی آشکار ممکن است اروپاییان را مجبور کند علناً طرف اسرائیل را بگیرند و عملکرد دیپلماتیک آنها به هم بخورد زیرا زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق برجام خارج شد، با اعمال تحریمهای گسترده ایالات متحده به طوری قابل پیشبینی منجر به افزایش عدم پایبندی تلافی جویانه ایران به قرارداد برجام شد.
به نوشته گاردین این گل به خودی پوچ، تهران را در توانایی هسته ای جلوتر برد و بیثباتی منطقهای را افزایش داد؛ در مورد حمله اخیر به نطنز نیز همان الگوی شکننده تکرار شد. ایران که مجبور شد به تحریک عمومی نتانیاهو پاسخ دهد، از نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و افزایش غنی سازی اورانیوم خبر داد.
همچنین گزارش شده است که موشکی به سمت یک کشتی اسرائیلی در خلیج فارس شلیک شد. نباید فراموش کرد که میتوانست اتفاقات بدتری نیز رخ دهد اما آیتالله خامنهای با دیدن دامی که نتانیاهو پهن کرده بود، به مذاکره کنندگان دستور داد تا از مذاکرات وین خارج نشوند.
نتانیاهو با تایید خرابکاری اخیر و حملاتی که قبلاً انکار یا سرپوش گذاشته میشد، به اصطلاح "جنگ در سایه" اسرائیل با ایران را آشکار کرد. اتفاقی که میتواند بر لبنان، سوریه و غزه، جایی که درگیریهای شبه نظامیان وجود دارد، تأثیر منفی بگذارد و باعث خراب شدن پلی که اسرائیل در خلیج (فارس) ایجاد کرده نیز بشود.
به نوشته این روزنامه، این رویکرد همچنین میتواند نیروهای تندرو را در انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن (خرداد) توانمند سازد و امیدهای اصلاح طلبان را نابود کند. نباید فراموش کرد که اثر قطبی آن، همه اسرائیلیها را به خطر میاندازد.
نتانیاهو بایدن را در موقعیتی چالشی قرار داده اما او از ورود به درگیریای جدید در خاورمیانه حذر دارد؛ طبق تحلیل کاپلان «بایدن از نظر فشار به نتانیاهو موقعیت خوبی دارد و زمان مناسبی است که آمریکا روشن کند که منافع این کشور نمیتواند تابع استراتژیهای سیاست داخلی اسرائیل باشد.» زیرا این رژیم نمیتواند حسن نیت آمریکا را بدیهی و نامحدود قلمداد کند.
ارزیابیهای آمریکا تصریح دارد که هیچ مدرکی دال بر تلاش ایران برای دستیابی به بمب هستهای وجود ندارد که البته این با دیدگاه نتانیاهو متضاد است؛ اگرچه حتی اگر ایران ضعیف، زخمی، بینظم ... و متاثر از همهگیری کرونا باشد، یک تهدید برای اسرائیل است اما از نظر سیاسی، اکنون نتانیاهو خطر بزرگتری است و اسرائیلیها باید قبل از اینکه آسیب دیگری ببیند، او را کنار بگذارند.