به گزارش همشهری، چند روز قبل مردی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن همسرش به نام میترا داد. او مدعی بود که موبایل همسرش خاموش است و هیچکس از وی خبر ندارد و این در حالی بود که چند روز بعد از ناپدید شدن زن جوان، جسد وی در بیابانهای اطراف آبیک قزوین پیدا شد. دور گردن زن سیم و طناب پیچیده و بهنظر میرسید با استفاده از آن خفه شده و به قتل رسیده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که میترا آخرین بار با مردی که در همسایگیشان زندگی میکند دیده شده است. وی بازداشت شد اما در بازجوییها ادعای عجیبی مطرح کرد. او گفت: روز حادثه میترا برای گرفتن عکس از مبلهای من که برای فروش گذاشته بودم به آپارتمانم آمد اما ناگهان حالش بد شد و روی زمین افتاد. وقتی دیدم نفس نمیکشد از ترسم پتویی دور جسد پیچیدم و آن را با ماشین به بیابانهای حوالی آبیک برده و همانجا رها کردم. گرچه او مدعی بود بیگناه است اما بهدلیل ادعای عجیبش بازداشت شد تا اینکه دیروز راز جنایت را فاش کرد.
من قاتلم
«در یک لحظه تصمیم به قتل میترا گرفتم و حالا بهشدت پشیمانم». مرد بازداشت شده در تازهترین بازجوییها راز قتل زن جوان را فاش کرد و با اعتراف به قتل او گفت: میترا در همسایگی ما زندگی میکرد و روز حادثه اتفاقی او را در کوچه دیدم. به او گفتم قصد فروش مبلهایم را دارم و خواستم که به خانهام بیاید و عکس مبلهایم را بگیرد تا برایش مشتری خوب پیدا کند. وی ادامه داد: میترا وقتی قدم در آپارتمانم گذاشت و مشغول عکس برداری شد ناگهان وسوسههای شیطانی به سراغم آمد. به سمت او هجوم بردم اما زن جوان مقاومت کرد. با هم درگیر شدیم و چون میترا شروع کرد به داد و فریاد راه انداختن از ترسم او را خفه کردم تا مبادا همسایهها صدای فریادهای میترا را بشنوند و آبرویم برود. پس از قتل جسد را در بیابانهای قزوین حوالی آبیک رها کردم و حالا بهشدت عذاب وجدان دارم و پشیمانم.
متهم پس از اقرار به جنایت با دستور قاضی عظیم سهرابی بازپرس دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.