به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، ۲۷ روز دیگر (۲۸ خردادماه) قرار است مردم ایران در پای صندوقهای رأی حاضر شوند و هشتمین رئیسجمهور را برای سیزدهمین دولت در جمهوری اسلامی ایران انتخاب کنند؛ انتخاباتی که اگرچه کمی دیرتر از ادوار گذشته، اما بالاخره به کانون تحولات سیاسی کشور تبدیل شده و احزاب و جریانهای مختلف سیاسی تکاپوی زیادی را برای هموارکردن مسیر راهیابی خود به پاستور و بهدست گرفتن قدرت اجرایی در کشور آغاز کردهاند.
این در حالی است که بهنظر میرسد تنور انتخابات آنچنان که میان فعالان سیاسی و احزاب داغ است، در سطح جامعه هنوز آنطور که باید و شاید گرم نشده و دغدغههای بسیاری که در سطح جامعه وجود دارد، ذهن و روان بخش قابلتوجهی از مردم را بهخود معطوف داشته و فرصتی برای پرداختن به مباحث سیاسی و انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری باقی نگذاشته است.
دلنگرانی سیاسیون از میزان مشارکت مردم در انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ از مدتها قبل بهعنوان چالش اصلی برای این رویداد مهم پیشرو ارزیابی شده و بعضا نسخههایی نیز برایگذار از وضعیت بغرنج کنونی ارائه شدهاست؛ نسخههایی که انتظار میرود بتواند بخشی از آرای خاکستری را برای حضور در پای صندوقهای رأی مجاب کند.
اما آنچه در روزهای اخیر در میان دغدغهها و گمانهزنیهای انتخاباتی کمتر به آن پرداخته شده، اولویتهایی است که دولت سیزدهم با پرداختن به آنها میتواند گرهی از مشکلات کشور بگشاید؛ مشکلاتی که بخش مهمی از آنها پیشزمینه ناامیدی و دلسردی جامعه را فراهم کرده و سبب شده در آستانه برگزاری انتخابات مردم آنچنان که باید، انگیزهای برای «مشارکت سیاسی» نداشته باشند.
در روزهای اخیر و با وجود این که هنوز فهرست کاندیداهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری از سوی شوراینگهبان اعلام نشده، بحث ارائه برنامههای راهبردی برای دولت آینده در میان کاندیداها داغ است و حتی از برنامههای چندهزار صفحهای نیز صحبت بهمیان آمده و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور در رأس اولویتها قرار گرفته، اما بهنظر میرسد کاندیداها هنوز موفق به تدوین طرح منسجمی برای معرفی اولویتهای اساسی کشور نشدهاند و در این زمینه همچنان با خلأهای اساسی مواجهیم.
بر همین اساس همشهری دغدغههای مردم و سؤالاتی را که کاندیداها باید پاسخهای قانعکنندهای برای جامعه و افکار عمومی داشته باشند از تعدادی از کارشناسان کشور در حوزههای مختلف جویا شده که در صفحههای مختلف روزنامه امروز میخوانید؛ دغدغههایی که نشاندهنده وجود اولویتهای چندبعدی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای دولت آینده است.
در صفحه ایران با محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، حشمتالله فلاحتپیشه رئیس اسبق کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی مجلس و احمد مازنی فعال سیاسی اصلاحطلب درباره مهمترین اولویتهای کاری هشتمین رئیسجمهور به گفتوگو نشستیم و جنس، سطح و مطالبات جامعه در حوزه سیاست داخلی و خارجی را از دولت سیزدهم مورد بررسی قرار دادیم که درپی میآید.
محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسان: امیدآفرینی؛ اولویتی برای دولت سیزدهم
رئیسجمهور آینده کشور کار سختی درپیش دارد و در حوزههای بسیاری باید تحول ایجاد کند و کارهای بر زمین مانده را به سرانجام برساند اما بهنظر من تقویت امید اجتماعی از مهمترین مقولاتی است که در دولت آینده باید بهصورت ویژه مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه نقش محوری در تحول جامعه دارد.
امید اجتماعی مقولهای چندوجهی است که در فرایند افزایش سرمایههای اجتماعی نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. هرچند در حوزه جامعهشناسی و تعاریف کلاسیک آن ممکن است تفاوتهایی وجود داشته باشد اما نهایتا این تقویت امید و روحیه نشاط و شادابی در جامعه است که به تقویت سرمایههای اجتماعی کمک قابل توجهی میکند.
در این میان نگرانیهایی وجود دارد که باید برای رفع آنها چارهاندیشی کرد تا خللی در مسیر توسعه سرمایههای اجتماعی ایجاد نشود. بعضا شاهدیم بروز برخی اختلافات میان کارگزاران نظام که چندان هم ضرورت ندارد، ممکن است به ایجاد فضای یأس و ناامیدی در جامعه منجر شود که میتواند تبعاتی سوء برای کشور به همراه داشته باشد.
در واقع میتوان چنین گفت که گاهی کارگزاران نظام ندانسته در مسیری گام بر میدارند که به تخریب سرمایههای اجتماعی کشور میانجامد. برای مثال باید به روابط کنونی سه قوه در کشور اشاره کرد که درصورت ادامه روند کنونی میتواند به ناامیدی مردم منجر شود و امیدهای اجتماعی را به یأس بدل کند.
نباید شرایط بهگونهای رقم بخورد که کشیدهشدن اختلافات بعضا جزئی در حوزه فعالیتهای اجرایی به سطح جامعه و رسانهها، افکارعمومی نسبت به کارایی مطلوب مسئولان کشور بدبین شود. معتقدم این موضوع از مهمترین اولویتهای رئیسجمهور آینده است که از سوی دولت سیزدهم باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
بهنظرم باید در مقطع کنونی تجدیدنظر اساسی در روابط میان قوا و ارتقای همکاریها و تعاملهای کنونی انجام شود؛ چراکه با همدلی و تقویت همکاریها میتوان جلوی بسیاری از نقایص و کاستیها را گرفت و امید را در دل مردم زنده و آنان را امیدوار کرد که مسئولان در مسیر رفع مشکلات اساسی آنها گام برمیدارند و اختلافنظرها سبب نشده در اصطلاح کار مردم روی زمین بماند. چنین رویکردی قطعا میتواند افزایش امید اجتماعی و به تبع آن گسترش سرمایههای اجتماعی را بهدنبال داشته باشد تا براساس آن راه توسعه و تعالی کشور هموار شود.
بهعنوان مثال میخواهم بر این نکته تأکید کنم که اگرچه ممکن است به دولت حسن روحانی انتقادات زیادی وارد باشد و بهدلیل گرههایی که بهویژه در سالهای اخیر بر معیشت مردم زده شده، گلایههایی از ناکارآمدی مدیران دولتی در برخی حوزهها وجود داشته باشد اما این موضوع نباید سبب شود رقبای سیاسی بخواهند با بهرهبرداری از چنین فضایی، صرفا منافع جناحی و سیاسی خود را تأمین کنند.
معتقدم الان زمان مناسبی برای این موضوع نیست که مثلا مجلس گمان کند هرچه بیشتر دولت را نفی کند، به نفعش خواهد بود یا این که دولت بر این اعتقاد باشد هرچه به مجلس بیاعتنایی کند و نظرات نمایندگان را جدی نگیرد، کارش بهتر پیش میرود و همچنین متقابلا قوه قضاییه فکر کند ۲ قوه دیگر نقصهای زیادی دارند و به انتقاد از عملکرد هر دو بپردازد. این مثالها را عنوان کردم که به این موضوع برسم؛ وقتی اختلافنظرها میان قوا به سطح جامعه میرسد و کسب منافع سیاسی و جناحی در چنین فضایی اولویت مییابد، باید انتظار ناامیدی مردم را هم داشت.
نباید براین گمان باشیم که این اختلافات از دید مردم پنهان میماند و تأثیری برجا نمیگذارد. در چنین شرایطی رسانهها و بهویژه رسانه ملی باید در مسیر تقویت هرچه بیشتر تعامل میان قوا گام بردارند و آرامش افکارعمومی را پاس بدارند و به آنان این آسودگی را بدهند که مسئولان به فکر رفع مشکلات اساسی آنها بهویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی هستند و راهکارهای مؤثری در این زمینه دارند. متأسفانه بعضا دیده میشود رسانهها در این راه کاستیهایی دارند که بسیار آسیبزننده است.
بهعنوان مثال صداوسیما باید نقش مؤثرتری در این زمینه ایفا کند و در مواقع لزوم بیطرفانه با اختلافات میان مسئولان بهویژه در میان قوا بپردازد و بهنوعی با ارائه راهحلهای کارشناسی، فضا را به نحو مطلوبی مدیریت کند، اما گاهی این اتفاق رخ نمیدهد و این احساس در مخاطب ایجاد نمیشود و برداشت این است که رسانه ملی برخی اوقات به بعضیها چشم بیشتر و به بعضیها چشم کمتری دارد. اصلاح چنین روندی میتواند به تقویت امید و بهتبع آن توسعه سرمایههای اجتماعی کشور به بهترین شکل کمک کند. نباید اجازه داد سرمایههای اجتماعی کشور در کشاکش اختلافنظرها ذوب شود و باید فکری به حال گذار از چنین وضعیتی کرد.
باید فکری برای این معضل کرد که گاهی اوقات رسانهها مسائل و اختلافات سیاسی را به خصومتها ترجمه میکنند و از آنها گرههایی میسازند که باید زمان زیادی را صرفگشودن آنها کرد که قطعا فرساینده و هزینهبر خواهد بود. همواره باید درنظر داشت که اگر میان رقبای سیاسی اختلافنظر وجود دارد، این موضوع اختلاف میان کفر و دین نیست که راهحلی نداشته باشد.
نباید چنین پنداشت که یک طرف دین کامل دارد و طرف مقابل در کفر مطلق دست و پا میزند. این افراط و تفریطها امید اجتماعی را کاهش میدهد و نیازمند تجدیدنظر اساسی است. درصورتیکه امیدآفرینی بهعنوان یکی از اولویتهای مهم دولت سیزدهم مطرح شود، میتوان به تحولات مثبت در آینده بیش از پیش دل بست.
احمد مازنی ـ نماینده سابق مجلس: اولویت معیشت، تولید و روابط بینالملل
مسئله محسوس مردم در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری معیشت است. کنترل تورم و رکود، باید در دستور کار رئیسجمهور آتی باشد و برنامه شفافی در این زمینه به مردم ارائه کند. مسئله دوم، برنامه رئیسجمهور برای تقویت تولید در کشور است. وابستگی کشور به بخشهای خصوصی خارج از کشور حتما در اقتدار و امنیت ملی تأثیر منفی دارد.
سومین اولویت، حل مشکلات مربوط به روابط بینالملل است. حتما رئیسجمهور باید از درجهای از کفایت سیاسی برخوردار باشد که بتواند در تعامل با رهبری، مجلس و سایر ارکان و نهادهای حاکمیتی روی توافق و تعامل با دنیا یک برنامه روشن ارائه کند.
راهکار اجماع و همراهی برای دستیابی به این مطالبات چیست؟ رئیسجمهور آتی باید گفتوگوهای ملی و درون نظام را کنترل کند. بخش عمدهای از مشکلات ما ناشی از تنازعات داخلی است که بر سر موضوعات بدیهی اختلافنظرهای کارشناسی متضادی را مطرح میکنند که از منتهی الیه مخالفت و ضرر تا حد نهایی موافقت و استفاده مطرح میشود. ل
وایح چهارگانه FATF مثال خوبی در این زمینه بوده است. برخی از این لوایح در شورای نگهبان به مانع برخوردند و برخی دیگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام.
اگر رئیسجمهور اهل تعامل باشد و نخواهد با یکجانشینی از دور مسائل را مدیریت کند، میتواند این گرهها را در گفتوگو با رهبری و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام حل کند. در سطح دیگری از معضلات، آسیبهای اجتماعی بیداد میکند. جلسات ویژه شخص مقام معظم رهبری در این ارتباط و تشکیل سازمان امور اجتماعی در وزارت کشور برای این امر بوده است.
با وجود فعالیت سازمان بهزیستی، وزارت رفاه و برخی نهادهای اجتماعی دیگر اثری از کاهش آسیبهای اجتماعی مشاهده نمیشود. اینها اولویتهای فوری کشور هستند.
دال مرکزی مسائل جامعه ایران هماکنون به حل مسئله اقتصادی برمیگردد. اگر گفتوگو در جامعه ما تقویت شود و رئیسجمهور کسی باشد که اهل تعامل در داخل و خارج از کشور باشد مطالبات اقتصادی قابل تحقق است. ما نه در قانون اساسی بنبست داریم، نه در رویههای اجرایی و نه حتی در سبک رهبری کشور. ایران در مقطعی توانست با ۶ کشور قدرتمند دنیا مذاکره کند و به توافق دست یابد. این توافق در شورای امنیت سازمان ملل به تأیید رسید.
برای حفظ این توافق جنگ اقتصادی بیش از ۳ساله را تحمل کردیم. شرط اصلی دستیابی به این مطالبات این است که گفتمان ما حکمفرمایی گفتوگو باشد. این که هر کسی روی حرف خودش بایستد و از تریبون بخواهد با رکن دیگر نظام حرف بزند مشکلی را حل نمیکند. همه باید دور یک میز حول مباحث مشترک گفتوگو کنند و به حل مشکلات بپردازند و بعد نیز به اراده و نظر مردم نیز احترام بگذارند. اگر ۲اصل گفتوگو و احترام بهنظر مردم بهعنوان فصلالخطاب پذیرفته شود، امور سامان پیدا میکند.
حشمتالله فلاحتپیشه ـ نماینده سابق مجلس: چالش نوچهپروری با مطالبات انتخاباتی
مهمترین مطالبه از رئیسجمهور آینده بهروزرسانی و واقعیسازی چشمانداز توسعه کشور است. ایران براساس افق ۱۴۰۴ قرار شد کشور اول در میان ۲۶ کشور منطقه باشد و در قالب این چشمانداز ۴ قانون برنامه ۵ ساله نیز تدوین شد. هم سند چشمانداز و هم قانونهای برنامه بیش از حد کلی، غیرقابل سنجش و غیرقابل عملیاتی شدن بودند.
دولت و مجلس به جای اینکه یک راهبرد برای توسعه آینده کشور شکل دهند، شعارهای خودشان را در دل برنامه گنجاندند؛ رایهایشان را گرفتند و رفتند. آنچه مانده احکام و ارقام عملیاتی نشده چشمانداز ۲۰ساله و قوانین برنامه بوده است.
دولت آتی باید بهطور مشخص ۲ کار عمده انجام دهد:
۱- در عرصه سیاست داخلی توسعهمحور عمل کند. بگومگوهای سیاسی باید پایان یابد و توسعه کمی مشخص شود. سطح زندگی مردم باید در قالب شاخصهای روز توسعه دنیا ارتقا پیدا کند.
۲- اساس سیاست دولت در خارج باید تنشزدایی باشد. ایران در طول تاریخ خود هیچگاه بهاندازه ۲۰ سال گذشته برای خودش دشمنسازی نکرده است. این نقطه غیرقابل دفاعی در عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی است. انتظار میرود چشمانداز آینده بر بنیاد تنشزدایی شکل بگیرد. دولت آتی باید برنامه بدهد که در هر حوزه تنشزدایی چگونه شکل خواهد گرفت.
چالشها و موانع دستیابی به این مطالبات چه مواردی هستند؟ سند چشمانداز ۲۰ ساله به صراحت اعلام کرده است که ایران کشور اول منطقه در حوزه علمی، اقتصادی، توسعه اجتماعی، فناوری و دفاعی در «تعامل سازنده با دنیا» است. ۲نقطه ضعف اساسی در این مسیر وجود دارد.
توسعه به گفتمان غالب تبدیل نشده است. در دعواهای سیاسی توسعه تحتالشعاع قرار گرفته است. آنهایی که سیاسیکاری کردند بیشتر صاحب پست و مقام بودند و در سیاسیکاری نیز تنها با کلیات زمان مردم و فرصت و انرژی کشور را از بین بردند. تعامل سازنده نیز اصلا عملیاتی نشد. ایران تعامل سازنده پایداری با دنیا شکل نداد.
کشور ۸۴ میلیونی جمهوری اسلامی ایران نمیتواند با گفتمان غیرتوسعهای در داخل و گفتمان غیرتنشزا در خارج، آینده قابل اتکایی برای مردم ایجاد کند.شان و جایگاه مردم ایران آن چیزی نیست که در گزارشهای سالانه صندوق عمران ملل متحد یعنی گزارش
شاخصهای توسعه مطرح میشود. شاخصهای توسعه شناورند؛ زمانی رشد اقتصادی بود، زمانی توسعه سیاسی و الان شاخص اصلی شاخص شادی است.
ملت ایران ملت شادی نیستند. هرچند این شاخص ذهنی است ولی خیلی مهم است. همه کمبودها در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جای خودش را در کاهش لبخند مردم داشته است. متأسفانه در فرایند انتخاباتی ریاستجمهوری سیزدهم نیز چالشهای سیاسی نیز دارد بر رفتار سیاستمداران غلبه پیدا میکند.
غیر از چالشهای سیاسی چالش مدیریتی نیز حائز اهمیت است. متأسفانه رابطه حامی پیرو براساس اصل کلاینتلیسم یا نوچهپروری عامل اصلی ضعف مدیریتی در کشور است. در این رابطه حامی پیرو، پیروان سعی میکنند کاندیدا درست کنند و نامزدها نیز سعی کردهاند بعد از رأی آوردن از حامیان خودشان با تضعیف شایستهسالاری و سپردن مناصب حساس مدیریتی و توسعهای به افراد نالایق ستادهای انتخاباتی حمایت کنند. برخی از نامزدهای فعلی انسانهای خوبی هستند و مدیران خوبی نیز هستند ولی مصون از این رابطه حامی پیرو نیستند.
برخی افراد از همین الان تنها بهدنبال حفظ منصب هستند و اتفاقا عامل اصلی عدمشفافیت رفتار سیاسی و عدمپاسخگویی جناحهای سیاسی همین افرادی هستند که رفتار زیگزاگی دارند تا تنها پست خودشان را حفظ کنند. متأسفانه اطراف نامزدهای فعلی نیز پر از چنین افرادی شده است.