همشهری - مائده امینی: تورم سریعتر از همهچیز میدود. وقتی بعد از مدتها متناسبسازی حقوق بازنشستهها انجام شد و آن دریافتی ناچیز آنها اندکی، ترمیم شد، تورم باز سریعتر از این افزایشها عبور کرد. زمانی که کارشناسان حوزه کار، هزینه معیشت یک خانوار 4نفره، برای برخورداری از حداقلها را ماهانه ۶میلیون و 850هزار تومان برآورد کرده بودند، حداقل دستمزد یک بازنشسته گاهی از یک میلیون و 900هزار تومان هم پایینتر میرفت و روسیاهیاش میماند برای همه تصمیمگیران و سیاستگذاران. حالا متناسبسازی حقوق بالاخره در ۲مرحله انجام شده است با وجود اینکه نگرانیهای بسیاری درباره تبعات مالی آن در اقتصاد ایران وجود دارد. علی دهقانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تهران در گفتوگویی با همشهری میگوید: تأمین اجتماعی متناسبسازی را اجرا کرده و منتظر دریافت منابع نبوده است و امیدوارم با پیگیری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی بخشی از این۸۹ هزار میلیارد تومان بهزودی دریافت شود. او تأکید دارد که دولت باید تعهدات خود را در قبال سازمان تأمین اجتماعی انجام دهد تا متناسبسازی حقوق بازنشستگان به نحو مطلوب انجام شود. واقعیت اما این است که با وجود اینکه دیگر هیچ بازنشستهای با هر میزان سابقهای از 3میلیون تومان کمتر نمیگیرد اما هنوز معیشت این قشر بیصدای جامعه، دچار مشکلاتی جدی است. دهقانکیا در خلال مصاحبه بارها تأکید میکند که نمیگویم سفره بازنشستههای ما رنگین شده اما توانی بالاتر از این وجود نداشت. او میگوید که میدانیم ممکن است برای تامین منابع دچار مشکل شویم اما بازنشستههای ما نمیتوانستند با حقوق ۲میلیون تومان زندگی کنند. مجبور بودیم این مسیر را به هر قیمتی شده طی میکردیم و دولت باید منابع را در اختیار ما بگذارد که بتوانیم این منابع را سرمایهگذاری کنیم تا آیندگان روزگار بهتری از ما داشته باشند.
- مشکلاتی که امروز سازمان تامین اجتماعی برای تحقق بدون مشکل پروژه بزرگی مثل همسانسازی با آن دست و پنجه نرم میکند، چیست؟ بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی چقدر میتواند مانعی برای پیشبرد اهداف باشد، بهخصوص که شما گفتید دوست دارید پاسخ شائبههای ایجاد شده در فضای مجازی را از تریبون رسانههای رسمی بدهید.
از بعد از سال 83، قانون ساختار جامع و رفاه تامین اجتماعی تصویب شد. شورایعالی تامین اجتماعی از صاحبان اصلی سازمان – بیمهشدهها- تقریبا خالی و حضور این قشر کمرنگ شد. همان موقع که این ماجرا مطرح شد، خانه کارگر و کانون شوراها به مجلس رفتند و بسیار تلاش کردند که مشکل حل شود و نشد.
در سال 89، براساس اصلاح ماده 113قانون خدمات کشوری، تعداد اعضای هیأت امنا از 15نفر به 9نفر کاهش پیدا کردند که از این 9نفر، 6نفر نماینده دولتاند و تنها 3نفر نمایندههایی برای کارگران و کارفرمایان محسوب میشوند. حالا شما بگویید مدیریت سازمان تامین اجتماعی دست کیست، اگر دست دولت نیست؟ این در حالی است که سرمایه سازمان متعلق به بیمهشدههاست.
سال ۱۳۸۹ مدیریت سازمان در اختیار دولت قرار گرفت تا سال 1392، سازمان از بانک رفاه وام نگرفته بود اما سازمان از سال ۱۳۹۳ شروع به وامگرفتن کرد و تا سال 1398، حدود 43هزار میلیارد تومان وام دریافت کرد و سهام کارخانههایی مثل داروسازی پتروشیمی، پالایشگاه نفت لاوان بندرعباس و... در این فرایند فروخته شد. اگر اصلاح ساختار انجام نگیرد ممکن است که در آینده با مشکلات زیادی مواجه شویم. بهره این وام بسیار بالا بود و تبعات زیادی به همراه داشت و دارد.
این همه ماجرا هم نیست. دولت آقای احمدینژاد در سال 92، بیش از 63هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار بود و دولت را بدهکار نگهداشت که این رقم به واسطه شروع سیاستگذاری غلط به 350هزار میلیارد تومان رسید. در این دوره، دلار تقریبا 7برابر شده و طلب ما از دولت ارزش خودش را از دست داده است. این را فراموش نکنید که همسانسازی با متناسبسازی فرق میکند. قانون بهدنبال متناسبسازی است؛ به این معنا که هرکس هرقدر آورده بتواند متناسب با آن از سازمان تامین اجتماعی دریافت کند. کسانی که به تازگی بازنشسته شدهاند، لزومی ندارد ذیل این قانون قرار بگیرند.
- حتی بعد از متناسبسازی حقوق بازنشستهها همچنان کفاف زندگیشان را نمیدهد... متناسبسازی که در دو مرحله اتفاق افتاده است چه کمکی به بهبود معیشت این افراد کرده است؟
منابع ما به حق بیمهها متصل است و همان پولی است که از بیمهشدهها دریافت میکنیم؛ یعنی اگر حقوقها زیاد شود به همان میزان مخارج بیمهای – که همان منابع ما هستند- باید زیاد شوند. اعضای شورایعالی کار متأسفانه در چند دهه گذشته ماده 41قانون کار را به درستی ندیدهاند. متناسبسازی باید به سمتی برود که سبد معیشتی که طبق دادههای مرکز آمار با دریافت حقوق حداقل 6میلیون و 854هزار تومان باشد تا بازنشستهها بتوانند با حقوق «بخور و نمیر» روزگار خود را برسانند و حداقلها را سر سفرههایشان داشته باشند. این در حالی است که نیروی شاغل ما هم هنوز حقوقش بعد از چانهزنی بسیار به حدود 4میلیون و 100هزار تومان رسیده. تا وقتی که نیروی شاغل و در حال کار به این حداقل دستمزد نرسد، ما نمیتوانیم به بازنشستهها حقوق استاندارد پرداخت کنیم. فراموش نکنید که پیش از انجام متناسبسازی - مرحله اول- حداقل حقوق بازنشسته ما حدودا یکمیلیون و 900هزار تومان بود که این را ترمیم کردیم. اوایل امسال هم دوباره سایر مزایا مثل حق مسکن، حق اولاد و... افزایش پیدا کردند. مثلا 80هزار تومان حق مسکن هر بازنشسته زیاد شد، 270هزار تومان در قالب متناسبسازی به حق همسر و حق هر اولاد 85هزار تومان اضافه شدند که بازنشستگان حداقل از این بابت متناسبسازی برایشان انجام شود. همچنین قرار شد که در سال 1400یک حداقلبگیر 30ساله تامین اجتماعی نباید از یک حداقلبگیر 30ساله کشوری کمتر بگیرد که این رقم حدودا 4میلیون و 200هزار تومان است. فراموش نکنید اینها همه به واسطه متناسبسازی انجام شده است.
- آقای دهقانکیا! کمترین رقمی که در سال جدید قرار است به بازنشستهها پرداخت شود، چقدر است و تکلیف سایر سطوح دستمزدی در این طرح چه میشود؟
دیگر هر بازنشستهای که مشمول ماده ۱۱۱ است کمتر از 3میلیون تومان دریافتی نخواهد داشت. این را هم بگویم که برای سایر سطوح فرمول دیگری طراحی شده است که براساس این فرمول افزایش حقوق آنها انجام میشود و برای اینکه هر فرد حقوق، سوابق و مزایای مختلفی با فرد دیگر دارد، طبیعتا همه حقوقها در سایر سطوح دستمزدی به یک اندازه افزایش پیدا نمیکند. بازنشستههای سال 98و 99، بسیار ضریب کمتری مشمولشان میشد و ما برای اینکه افراد بینصیب نمانند قرار شد کمتر از سایر سطوح نگیرند و فرمول مخصوصی برای آنها طراحی شد.
- منابع مالی طرح متناسبسازی چطور تامین شده است؟ اختلاف بین دولت و سازمان دقیقا چیست؟ بهخصوص که این نگرانی وجود دارد که استفاده از منابع چه دولت و چه سازمان تبعات مختلفی میتواند با خود به همراه داشته باشد... تورم ایجاد کند، پایداری صندوقها را بههم بزند و... محصول چنین شرایطی در چند سال آینده در نهایت کوچکشدن سفره همه است؛ از بازنشسته گرفته تا جوان 20سالهای که به تازگی وارد بازار کار شده...
در برنامه ششم توسعه قرار بر این شد که هر هزینهای که از طرف دولت به سازمان، تحمیل میشود، منابع آن هم توسط دولت درنظر گرفته شود. براساس قانون تمام این متناسبسازی و هزینههای آن بدهی دولت به مجموعه تامین اجتماعی محسوب میشود. اگر غیر از این باشد سازمان تامین اجتماعی با مشکلات غیرقابل حلی مواجه خواهد شد. شما ببینید آقای نوبخت از 32هزار میلیارد تومانی حرف میزنند که هنوز بهصورت رسمی در اختیار ما قرار نگرفته است. صرفا صحبت از سهامی میشود که قرار است بهنام بشود و هنوز به نام سازمان نشده است. سازمان سال 99، 17هزار میلیارد و 500میلیون تومان بابت متناسبسازی هزینه کرد. همچنین هزارمیلیارد تومان هم بابت مابهالتفاوت کارهای سخت و زیانآور توسط تأمین اجتماعی پرداخت شده است. این مبلغ که بیش از 18هزار میلیارد تومان شد که بعد از آن هم پرداخت یکمیلیون و 200هزار تومان به ازای هر بازنشسته که شب عید پرداخت شد، حدود 6هزار میلیارد تومان دیگر سازمان از این بابت پرداخت کرده است. حدودا این رقم در نهایت به حدود 23هزار میلیارد تومان رسید. علاوه بر این، 3هزار و 500میلیارد تومان هم از این پول برای بازنشستههای عزیز با بیش از 65سال درنظر گرفته شد؛ چرا که در بعضی از استانها بیمارستان تامین اجتماعی نداریم و وقتی این افراد میخواهند بروند بیمارستان باید سراغ بیمارستانهای دولتی بروند که این فرانشیز را ما پرداخت کردیم تا در این روزگار کرونا، بازنشستهای از خدمات درمانی محروم نماند. این ارقام با احتساب نرخ تورم، امسال به همان 30هزار میلیارد تومان میرسد. حدود 24هزار میلیارد تومان دیگر هم دولت هزینه برای متناسبسازی، معیشت، مسکن و...اضافه کرده که در مجموع همه این ارقام به 57هزار میلیارد تومان میرسد! حالا مدام آقای نوبخت درباره آن 32هزار میلیاردی که نداده سخنرانی میکند. در هر صورت سازمان دارد جلو میرود و امید دارد که منابعش را جذب کند.