به گزارش همشهری آنلاین صادق زیباکلام در یادداشتی که در روزنامه همشهری منتشر شد نوشت: متأسفانه در ۳ دهه گذشته قدرت نهاد ریاستجمهوری و نفوذ رئیسجمهور رو به کاهش است و این روند از نخستین روز ریاستجمهوری مرحوم هاشمی شروع شد و تا به امروز نیز ادامه داشته است.
در این میان ما شاهد مقاطع کوتاهی بودهایم که تا حدودی فرصت برای ترمیم این جایگاه مهیا شده است، بهعبارت دیگر اعتباری که قانون اساسی برای رئیسجمهور قائل شده بود در این دوران عملیاتی شد. در سالهای اول دولت آقای خاتمی که محافظهکاران مبهوت ۲۰ میلیون رأی آقای خاتمی و ۷ میلیون رأی خودشان بودند، ما شاهد بودیم که نهاد ریاستجمهوری اعتبار خود را پیدا کرده بود اما زمانی که اصولگرایان از حالت شوک انتخاباتی خارج شدند و از اواخر دور اول آقای خاتمی، بحرانسازیها آغاز شد.
مقطع بعدی مربوط به ۴ سال اول دولت آقای احمدینژاد بود. بنده نقدهای بسیاری را نسبت به آقای احمدینژاد وارد میکنم اما باید این واقعیت را گفت که احمدینژاد در ۴ سال نخست ریاستجمهوری توانست تا حد زیادی شأنیت رئیسجمهور را احیا کند اما از دور دوم ریاستجمهوری دولت ایشان بهدلیل اختلافاتی که ایجاد شد، احمدینژاد نیز موجبات تنزل جایگاه دولت را مهیا کرد. دولت اول آقای روحانی نیز به خوبی توانست گامهایی در جهت استقلال رئیسجمهور بردارد.
در واقع سقوط جایگاه رئیسجمهور بهعنوان یک تدارکاتچی، چالش اساسی پیشروی دولتها در ادوار مختلف بود که رئیسجمهور دولت سیزدهم نیز با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد. بنده گمان میکنم که نخستین چالشی که در برابر رئیسجمهور جدید خواهد بود این است که آیا او میخواهد به این روند تنزل جایگاه ریاستجمهور ادامه بدهد یا اینکه میخواهد آن جایگاه را احیا کند و به پاستور اعتبار ببخشد.
این روند در حوزه سیاست خارجی نیز تجلی خواهد یافت، در واقع مشخص شدن جایگاه رئیسجمهور و تیم او در حوزه سیاست خارجی نیز میتواند بهعنوان یک چالش مهم دولت بعدی شناخته شود. بحث میدان و دیپلماسی که از جانب آقای ظریف مطرح شد، در دولت آقای روحانی چالش مهمی را رقم زد و این تفاوت دیدگاه میتواند دولت بعدی را نیز با چالش روبهرو کند.
بنابراین در عرصه سیاست خارجی و در ادامه احیای قدرت و جایگاه ریاستجمهوری باید رابطه میدان و دیپلماسی مشخص شود تا از این طریق بسیاری از بحثها و حاشیههای پیشروی دولت بعدی حل و فصل شود.
تحریم و مذاکره با آمریکا همچنان بهعنوان یکی از چالشهای دولت باقی خواهد ماند و دولت جدید نیز میراثدار این شرایط خواهد بود. بنده بارها اعلام کردهام که برجام ۱۴۰۰ موفق خواهد شد اما موفقیت برجام ۱۴۰۰ را به دو بخش کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشود، در واقع بخش کوتاهمدت که شامل انتظارات جمهوری اسلامی ایران است بهزودی تحقق پیدا میکند اما انتظارات بلندمدت در مذاکره با آمریکا برای حل و فصل زمان بیشتری طلب میکند.
بنابراین در کوتاهمدت انتظارات ما این است که حداقل به هر چه میتوانیم به حسابها و داراییهایی که پس از فروش نفت در کشورهای مختلفی مانند ژاپن، چین، کرهجنوبی، هند و... دست پیدا کنیم اما پیگیری انتظارات بلندمدت ایران و آمریکا نیاز به زمان بیشتری خواهد داشت و پای موضوع مذاکره با آمریکا و رفع تحریمها به دولت سیزدهم کشیده خواهد شد و براین اساس کاندیداها باید بدانند که این چالش بخش مهمی از برنامههایشان در حوزه سیاست خارجی را درگیر خواهد کرد.
در این میان نباید فراموش کرد که مواجهه با بحرانهای طبیعی یکی از چالشهایی است که هر دولت امکان مواجه شدن با آن را دارد، در این میان شاهد بودیم که بحران کرونا به فهرست بحرانهای دولت دوازدهم اضافه شد و با توجه به این شیوه مدیریت و میزان واکسنهای تزریق شده باید گفت که بدون شک دولت بعدی نیز باید در تمام امور مدیریتی خود نیمنگاهی به کرونا و مسائل ایجاد شده حول این ویروس داشته باشد.
اگر شما کارنامه نظام در برخورد با بحرانهایی همچون زلزله، سیل، بالا رفتن قیمت ارز، کاهش اعتماد عمومی بسنجید به این نتیجه میرسید که در تمام این عرصهها عملکرد در یک سطح یکسان قرار داشت و یک نمره مشابه دریافت میکند. بهعبارت دیگر اینگونه نبوده است که در مسئله زلزله نمره مدیریت مسئولان ۲۰ باشد اما در موضوع کرونا نمره پایین دریافت کنند. در واقع نحوه مدیریت موضوعات بحرانی در ایران در یک سطح پایین قرار دارد و بر این اساس باید منتظر ماند و دید که دولت بعدی تا چه حد توان مقابله با بحران کرونا را دارد و واکسیناسیون مردم ایران در دولت بعدی براساس چه برنامهای و در چه بازه زمانی بسامان خواهد رسید.
در واقع بخشی از چالشها در جامعه ایران ثابت هستند و از دولتی به دولت دیگر منتقل میشوند، بحرانهای مختلفی مانند ارز، ناامیدی نسل جوان، کاهش امید، بلایای طبیعی، کاهش اعتماد و... در سالهای اخیر با قدرت بیشتری افراد جامعه را درگیر خود کردهاند و هر دولت به سهم خود وارد میدان مبارزه با این چالشها شده است اما هنوز هم این چالشها بر سر جای خود باقی هستند و بدون شک دولت سیزدهم نیز با آنها روبهرو خواهد شد.